۱۴۰۳ مهر ۲۳, دوشنبه

درنگی در مواضع سیاسی هیئت تحریریه مجله «دانش و امید» (۴)

سایت گروه «۱۰ مهر»

 
درنگی
از
شین میم شین
 
هفته گذشته پس از دوماه انتظار، سرانجام جمهوری اسلامی ایران به جنایات و تروریسم دولت اسرائیل در ایران و علیه مصالح و منافع ایران در خاورمیانه،
 پاسخی شایسته داد و قلمرو امن آن را با پرتاب حجم انبوهی از موشک‌های تندرو به خطر انداخت و نشان داد که دیگر هیچیک از تمهیدات جنگی او و ارباب جنگ‌افروزش 
یعنی دولت آمریکا 
– یعنی تمهیداتی که تا کنون در کار بوده است – 
نمی‌تواند ضامن امنیت تجاوزکارانه آنان باشد.
 

  هیئت تحریریه نشریه «دانش و امید»

برای شلیک «موشک های تندرو» توسط اجامر فوندامنتالیستی ـ تروریستی شیعی

 به امید کشتار تنی چند از بازماندگان هولوکاوست،

لحظه شماری کرده است و پس از دو هفته بالاخره به آرزوی خیلی خیلی «انقلابی» خود رسیده است.

نتیجه این شق القمر ارتجاع فوندامنتالیستی کشته شدن عربی در فلسطین تحت اشغال بوده است.

راستی 

منظور حضرات از «مصالح و منافع ایران (؟) در خاورمیانه» چیست؟

 

روی این مفهوم مدعیان تعلق به حزب بخت برگشته توده

 باید اندکی خم شد.

مشتی هپیلی هپوی بی خبر از خرد اندیشنده و محروم از نعمت خود اندیشی

مدعی توده ای بودن اند و هنرشان چسباندن کلمه ایران به حزب توده، 

یعنی ناسیونالیزه کردن آگاهانه و ابلهانه حزب توده است.

حزب توده

به شرطی حزب طراز نوین است که حزبی فلسفی ـ علمی، یعنی حزبی مارکسیستی ـ لنینیستی باشد و نه طویله ای از مشتی خر و خردستیز فحاش و چاقو کش.

 

این مدعیان در طلبش بی خبرانند.

آن را که خبر شد، خبرش باز نیامد. 

 

پیش شرط توده ای بودن، خروج پیشایپش از خطه خریت و ورود آگاهانه به عالم آدمیت است.

 طبقه حاکمه انگل و استثمارگر و خونریز و مرتجع و خونخوار

دنبال منافع طبقاتی خویش در مقیاس «ملی» و بیت المللی است.

 

بمبگذاری در کشورهای مختلف و ترور یهودیان و دگراندیشان،

کمترین ربطی به منافع خلق های ایران و جهان ندارد.

 

سران تهی مغز جن ـ قوری اسلامی به آرزوهای ناسیونال ـ سوسیالیست های (نازی های) نازی آباد تداوم می بخشند.

سیدعلی 

شعارهای سید عادولف هیتلر را مو به مو نشخوار می کند.

ساعتی بر دیوار تهران زده که شمارش معکوس امحای نهایی (Endlösung) خلق یهود را نشان می دهد.

لاطائلات هیتلر (نبرد من) به عربی ترجمه شده و در غزه جزو پر فروش ترین کتاب ها ست.

حتی اوپوزیسیون سید علی، در ایران سمتگیری فاشیستی دارد.

یعنی

جنگ داخلی در ایران و در مقیاس بین المللی 

نه جنگ ارتجاع سرخ و سیاه با انقلاب،

بلکه جنگ زرگری بین فوندامنتالیسم و فاشیسم از سویی و بین امپریالیسم و اولیگارشیسم و فوندامنتالیسم و نئوفاشیسم از سوی دیگر است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر