۱۴۰۳ آبان ۲, چهارشنبه

درنگی در مواضع سیاسی هیئت تحریریه مجله «دانش و امید» (۱۱)

  سایت گروه «۱۰ مهر»

 
درنگی
از
شین میم شین
 
 اما از امروز او دیگر در لبه پرتگاهی افتاده است که اگر خود شرایط را برای تکرار عملیات تنبیهی فراهم کند، بازگشتی برای او متصور و میسر نیست 
مگر کاربرد تمامی اسلحه غیرقانونی نگهداری شده در صحرای نقب،
به‌ویژه مداخله وسیع اربابش آمریکا و نوچه‌های او در اتحادیه اروپا و همکاری کامل با او در مواجهه نظامی با دولت و مردم ایران. 
 
هیئت تحریریه مجله «دانش و امید»
شناخت حتی امپیریستی (شناخت مبتنی بر تجربه گرایی) از امریکا و اسرائیل و غیره ندارد.
به همین دلیل با دوئآلیسم های نوکر و ارباب و نوچه و استاد
به تحلیل پراگماتیستی ـ بند تنبانی مسائل می پردازد.

اگر حضرات کمترین دقتی به رسانه های امپریالیستی و موضعگیری های سران آن در رابطه با اسرائیل می کردند،
مجبور می شدند، که در خرافات خود تجدید نظر کنند.


هیئت تحریریه مجله «دانش و امید»
شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی از امپریالیسم ندارد.
 
هیئت تحریریه مجله «دانش و امید»
بسان اجامر جنقوری اسلامی «می اندیشد.» 
 
امریکا و اسرائیل و دیگر کشورهای جهان،
جامعه اند.
 
جامعه 
تعریف دارد.
 
جامعه
 از طبقات اجتماعی تشکیل می یابد.
 
طبقات اجتماعی
خصلت و ساختار دیالک تیکی دارند.
 
جامعه بشری
از سویی
مبتنی بر دیالک توده و طبقه حاکمه است
و
از سوی دیگر
طبقات اجتماعی، 
دیالک تیکی از ملی و بین امللی اند.
 
به همین دلیل،
طبقه حاکمه اسرائیل و امریکا و روسیه و جنقوری اسلامی، 
نه فقط ناسیونال، بلکه همزمان، انترناسیونال اند.
 
نکته دیگری
بغرنجی این دیالک تیک   را صد چندان می کند و آن، این است 
که طبقه حاکمه نه با یک دسته ورق، بلکه با چندین دسته ورق بازی می کند.
 
طبقه حاکمه 
نه با یک حزب سیاسی و یک مهره و شخصیت، 
بلکه با چندین حزب و مهره و شخصیت سیاسی چه بسا تشنه به خون یکدیگر بازی می کند.

انحصارات امپریالیستی
همزمان از همه از احزاب سیاسی از چپ و راست و شمال و جنوب
حمایت مالی می کنند.

از این رو،
مجموعه ای از دیالک تیک های فریب به کار می افتد:
دیالک تیک خودفریبی و عوامفریبی فقط یکی از این دیالک تیک ها ست.

به همین دلیل، با دیالک تیک های نوکر و ارباب و نوچه و استاد 
نمی توان به درک و توضیح مسائل نایل آمد.
ولی می توان ساده لوحانه خود را و همنوعان ساده لوح خود را فریب داد.

با مفاهیم اقتصاد سیاسی نمی توان رابطه اسرائیل با امریکا و جوامع دیگر را درک کرد و توضیح داد.



مثال:
گابریل
رهبر سابق حزب سوسیال ـ دموکرات و وزیر خارجه آلمان،
پس از برگشت اسرائیل،
از مناسبات مبتنی بر آپارتاید در فلسطین تحت اشغال اسرائیل سخن گفت
و
چند روز بعد خلع مقام و منصب شد و پستی در روابط بین المللی دریافت کرد.

بنا بر تئوری لنینی امپریالیسم،
 قدرت عظیمی در جهان امپریالیستی در اختیار سرمایه مالی (اولیگارشی مالی) است
و
خلق یهود 
به دلیل محرومیت از حق شرکت در تولید کشاورزی و صنعتی و تجاری و غیره
به صرافی و بانکداری پرداخته است.

  افسار همه جوامع امپریالیستی  در دست اولیگارشی مالی (بانکی) است 

و حمایت بی چون و چرا از دولت خلق یهود، به همین دلیل است.


روی کار آمدن احزاب و محافل و شخصیت های سیاسی و اقتصادی و فکری و فرهنگی و نظامی و غیره 
را
همین اولیگارشی مالی در پشت پرده رقم می زند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر