۱۴۰۳ مهر ۲۶, پنجشنبه

درنگی درخردگرایی و خرد ستایی حکیم طوس (۲)

نگارهٔ فردوسی
 
ابوالقاسم فردوسی طوسی
  (۴۱۶–۳۲۹ ه‍.ق برابر با ۴۰۳–۳۱۹ ه‍.ش)
 
درنگی
از
شین میم شین

کنون ای خردمند وصف خرد

بدین جایگه گفتن اندر خورد

کنون تا چه داری بیار از خرد

که گوش نیوشنده ز او بر خورد

معنی تحت اللفظی:
ای خردمند،
اکنون وقت آن است که خرد توصیف شود.
پس بضاعت عقلی خود را برای توصیف خرد به خدمت بگیرد تا شنونده از ان برخوردار باشد.
 
محتوای این دو بیت شعر حکیم طوس،
 این است که پیش شرط لازم برای تعریف مفهوم خرد، خردمندی است.
تعریف مفهوم خرد
کار هر کس نیست.

خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد

خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای

معنی تحت اللفظی:

خرد از همه نعمات هستی (الهی) بهتر است.

خرد گرایی و خرد ستایی بهتر از داد گرایی و داد گری است.

خرد هم رهنما ست و هم دلگشا.

خرد یار و یاور بشر در عالم مادی و عالم فکری است. 


۱
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد

 

فردوسی

را

می توان نماینده کلاسیک راسیونالیسم (خردگرایی) در ایران دانست.

فردوسی

خرد را بهترین نعمت هستی (الهی) می داند.

 

۲

ستایش خرد را به از راه داد

فردوسی

خردگرایی

را

بهتر از یکی دیگر از نعمات هستی (الهی) که دادگرایی (عدالت پرستی) و دادخواهی (عدالت طلبی) است، می داند.

جوانشیر

شاهنامه را «حماسه داد» نامیده است

 و

 پژوهشی در این زمینه منتشر کرده است

که ما مورد ویرایش و تأمل قرار داده ایم:

مراجعه کنید

به

سیری در حماسه داد 

اثری از فرج الله میزانی (جوانشیر)

تحلیلی

 از

 شین میم شین

 

  

دیالک تیک ها و یا دوئالیسم های بیشماری در رابطه با مفهوم داد را مدیون فردوسی هستیم:

دیالک تیک و یا دوئالیسم داد و بیداد

دادگر و بیدادگر

دادجو و بیدادجو

دادخواه و بیداد خواه

دادگستر و بیدادگستر

و

غیره.

فردوسی خرد را برتر از داد و خردگرایی را برتر از دادگرایی می داند.

راستی چرا و به چه دلیل؟

 

۳

خرد رهنمای و خرد دلگشای

فردوسی در این بیت شعرش به سؤال ما جواب می دهد:

فونکسیون خرد

 دیالک تیکی از رهنمایی و دلگشایی است.

یعنی

این خرد است که بشر را به دادگرایی رهنمون می شود.

به همین دلیل خردگرایی برتر و بهتر از دادگرایی است.

یعنی

در دیالک تیک خردگرایی و دادگرایی، نقش تعیین کننده از ان خردگرایی است.

یعنی 

خردگرایی مقدم بر دادگرایی است.

یعنی

پیش شرط دادگرایی و دادگری، خردگرایی است.

یعنی

خر و خردستیز نمی توانند دادگرا و دادگر باشند.


خرد

نه تنها سدهای سدید را از جلوی کاروان پیشرفت جامعتی برمی دارد، 

بلکه علاوه بر آن،

 سدهای روحی و روانی را از جلوی روندهای روحی و روانی برمی دارد.

 

این نظر درست فردوسی،

 بدان معنی است که خردگرایی به دلگشایی و خردستیزی به دلگرفتگی و اختلالات روحی و روانی منجر می شود.

حق با فردوسی است:

همه خردستیزان معروف از نیچه تا هیتلر

روانی و خودستیز و جامعه ستیز بوده اند.

چه بسا به خودکشی و همنوع کشی مبادرت ورزیده اند.

 

۴

خرد دست گیرد به هر دو سرای  

فونکسیون دیگر خرد

دستگیری از بشر هم در دنیای مادی است و هم در عالم فکری.

یعنی

خردگرایی

به دیالک تیکی از درستکاری مادی و درستکاری فکری (بهکاری و به اندیشی) منجر می شود.


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر