احسان طبری
(۱۲۹۵ ـ ۱۳۶۸)
درنگی
از
شین میم شین
نه آید زآسمانها هدیهای، طبری
نی قدرتی غیبی
برایت سفرهای گسترده اندر خانه در چیند.
در این جمله این شعر
دیالک تیک طبیعت و ماوراء الطبیعه و جامعه
را
به شکل دوئالیسم آسمان ها (؟) و قدرت غیبی و پیکار همراهان با بدخواهان بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از ان جامعه (پیکار) می داند.
آگاهی و بیداری از دید طبری، وقوف به این دوئآلیسم است.
کلید گنج عالم
رنج انسانی ست،
آگه شو!
دو ره در پیش:
یا تسلیم یا پیکار جانفرسا
از آن راه خطا برگرد و با همت بر این ره شو!
معنی تحت اللفظی:
بدان که «نابرده رنج، گنج میسر نمی شود.» (سعدی)
بشر بر سر دو راهی زیر ایستاده است:
یا مبارزه دشوار و رهایی و یا انفعال و تسلیم
انفعال و تسلیم خطا ست و مبارزه و رهایی حقیقت است.
محتوای جمله اول طبری، از سعدی است:
دیالک تیک لذت و ریاضت (مارکس)
را
سعدی به شکل دیالک تیک رنج و گنج و دیالک تیک کار و مزد و غیره
بسط و تعمیم داده است.
طبری اندیشه سعدی را به زبان دیگر تکرار می کند.
محتوای جمله دوم طبری، از امام حسین است:
انَّ الحیاةَ عقیدةٌ و جهادٌ
(بهراستی که زندگی، عقیده داشتن و در راه آن تلاش کردن است)
این شعار امام حسین را خسرو گلسرخی در دادگاه بر زبان می راند و خالی می بندد.
طبری
هم حیات را میدان پیکار می داند و پیش شرط شرکت در پیکار حیاتی ـ مماتی،
داشتن پیشاپیش عقیده (تئوری، ایمان، اندیشه، الترناتیو، آرمان) است.
طبری در بند بعدی این شعر، منظور خود را از صراحت می گذراند:
هر آن خلقی که او از کار و از پیکار روتابد
شگفتی نیست گر نالان به بند بدنهادان است
اسیر و بی نصیب و دربدر، بیمار و نادان است.
معنی تحت اللفظی:
هر خلقی که از جهاد (کار و پیکار) صرفنظر کند، در بند بدنهادان، زجر می بیند و ضجه و زاری می کند و اسیر و بی نصیب و دربدر و بیمار و نادان می ماند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر