میرزا محمد فرخی یزدی
ملقب به تاج الشعرا
(۱۲۶۸ خورشیدی – ۲۵ مهر ۱۳۱۸)
شاعر و روزنامهنگار آزادیخواه و دموکرات صدر مشروطیت،
سردبیر نشریات حزب کمونیست ایران
از جمله روزنامه طوفان
و
همچنین نماینده مردم یزد در دوره هفتم مجلس شورای ملی بود.
درنگی
از
دنیای ضعیف کش که از حق دور است
حق را به قوی می دهد و معذور است
بیهوده سخن ز حق و باطل چه کنی
رو، زور به دست آر که حق با زور است
فرخی یزدی
معنی تحت اللفظی:
دنیا
هم ضعیف کش است و هم از حق دور است.
دنیا
حق را همیشه به زور می دهد و معذور است.
بحث بر سر حق و باطل را رها کن
بکوش تا به کسب زور نایل آیی.
برای اینکه حق با زور است.
بیهوده سخن ز حق و باطل چه کنی
رو، زور به دست آر که حق با زور است
فرخی یزدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک حقیقت و خطا
را
به شکل دیالک تیک حق و باطل بسط و تعمیم می دهد و هیچ و پوچ قلمداد می کند.
فرخی یزدی
از سوی دیگر،
دیالک تیک تئوری و پراتیک
را
به شگل دیالک تیک بحث راجع به حق و باطل و زور (تسخیر قدرت) بسط و تعمیم می دهد و به انکار تئوری (بحث راجع به حقیقت و خطا) می پردازد.
محتوای این بیت شعر فرخی یزدی،
مطلق کردن پراتیک (تسخیر قدرت) و هیچ واره قلمداد کردن تئوری (روشنگری) است.
هدف و آماج او، همان ادعای سعدی است:
«به عمل کار بر آید، به سخندانی نیست.»
اگرچه نقش تعیین کننده در دیالک تیگ پراتیک و تئوری از آن پراتیک است،
ولی علیرغم آن، تئوری (بحث راجع به حقیقت و باطل، روشنگری علمی و انقلابی) هیچ واره نیست.
بدون تئوری انقلابی،
نه تسخیر قدرت امکان پذیر است.
نه حفظ قدرت و نه توسعه و تحکیم قدرت.
این گرایش غلط و زیانبار و خطرناک
را
عملگرایی (پرکتیسیسم)
می نامند
که انحرافی در جنبش کارگری بوده است.
کمونیسم کارگری
تحت رهبری وایتلینگ
همین عملگرایی مبتنی بر تحقیر تئوری
را
نمایندگی می کرد
و
خون مارکس را به جوش می آورد.
مراجعه کنید
به
پرکتیسیسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/11583
پایان
امروزه دار و دسته ای به نام پرکسیس، بر طبل عملگرایی می زند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر