ابوالقاسم فردوسی طوسی
(۴۱۶–۳۲۹ ه.ق برابر با ۴۰۳–۳۱۹ ه.ش)
درنگی
از
شین میم شین
از او شادمانی و ز اویت غمی است
و ز اویت فزونی و ز اویت کمی است
خرد تیره و مرد روشن روان
نباشد همی شادمان یک زمان
شادی و غم افراد و نقص و کمال آنها تابع عقل شان است.
اگر خرد تیره باشد، مرد روشندل نمی تواند همزمان شادمان باشد.
فردوسی در این دو بیت شعر
از خرد
معیاری برای سنجش وضعیت پسیکولوژیکی (شادی و غمگینی) و شخصیتی (نقص و کمال) بشر عرضه می دارد.
فردوسی
سلامت فکری و روحی و روانی اعضای جامعه
را
وابسته به خرد آنها می داند.
بر خلاف خرافه رایج،
خردمندی نه به دردمندی، بلکه به رضایت خاطر منجر می شود.
این نظر حکیم طوس
هم
بنا بر تجارب بشری قابل اثبات است
و
هم
به دلایل عینی و علمی.
خردمندان و خردگرایان
برای مسائل رنگارنگ زندگی،
دلایل عقلی می جویند و می یابند.
درست به همین دلیل بر خلاف خران و خردستیزان دچار اندوه و ناخشنودی نمی گردند
اولا
وقتی خردگرا باشی، به عنوان مثال، می دانی که فرزند نافی طبیعی و اجتماعی و جبری مادر و پدر است،
در نتیجه،
وقتی فرزندت در به رویت باز نمی کند و به دیدنت نمی آید،
غم نمی خوری.
ضمنا
به یاد می آوری که خودت هم به نوبه خود، نافی مادر و پدرت بوده ای.
ثانیا
خردمندان و خردگرایان
به مراتب کمتر از خران و خردستیزان مرتکب خطا و خریت می شوند
و
در نتیجه کمتر به پریشانی خاطر گرفتار می آیند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر