ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَلَقَدْ
وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ
اتَّقُوا اللَّهَ ۚ وَإِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي
السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ غَنِيًّا حَمِيدًا﴾
[ النساء: ۱۳۱]
از آن خداست آنچه در آسمانها و زمين است.
و هرآينه اهل كتاب را كه پيش از شما بودند و نيز شما را سفارش كرديم كه از خدا بترسيد،
اگر هم كفر ورزيد باز هم آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است متعلق به خداست و اوست بىنياز و درخور ستايش.
کریم
در این آیه،
دارایی مادی خدا
را
به رخ بشریت می کشد.
یعنی
از مالکیت خصوصی، فضیلت می سازد.
مشخصه بارز جامعه طبقاتی همین است:
فضیلت سازی از مالکیت خصوصی.
این هنوز چیزی نیست.
کریم
مالکیت خصوصی خدا را به مثابه دلیلی برای ترس بشریت از او به خدمت می گیرد.
یعنی
به دیالک تیک مالکیت و قدرت می رسد.
یعنی
علت و سبب و دلیل ترس و تهور
را
در
مالکیت می داند.
دلیل تهور اغنیا، غنای آنها ست و دلیل ترس فقرا، فقر انها.
ترس و تهور
پدیده ها و روندهای پسیکولوژیکی اند.
یعنی
انعکاس پدیده ها و ورندهای مادی ـ معیشتی اند.
نمی توان در این باره، به کریم حق نداد.
این استنباط و استدلال کریم،
چیزی جز درک ماتریالیستی تاریخ نیست که مهمترین کشف کارل مارکس است:
زیربنای اقتصادی (فرم مالکیت بر وسایل تولید) تعیین کننده روبنای ایده ئولوژیکی (قدرت و دولت و حکومت و مذهب و اخلاق و هنر و فلسفه و آداب و رسوم و عادات و غیره است.
این آیه کریم را اگر روح الله خمینی می فهمید،
هرگز نمی گفت:
«اقتصاد مال خر است.»
این هم هنوز تمامی ماجرا نیست.
این ضمنا بدان معنی است که مالکیت خصوصی مایه ابهت و عظمت
و
فقدان مالکیت خصوصی، اسباب حقارت و وحشت است.
فقرا بنا بر این آیه، باید از اغنیا بترسند.
این بدان معنی است که پدیده های روانی (دیالک تیک ترس و تهور)
تابع دیالک تیک مالکیت بر وسایل تولید است.
این چیزی جز تبلیغ ماتریالیسم تاریخی نیست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر