۱۴۰۳ مهر ۲۹, یکشنبه

درنگی درخردگرایی و خرد ستایی حکیم طوس (۴)

 نگارهٔ فردوسی

 
ابوالقاسم فردوسی طوسی
  (۴۱۶–۳۲۹ ه‍.ق برابر با ۴۰۳–۳۱۹ ه‍.ش)
 
درنگی
از
شین میم شین
 

چه گفت آن خردمند مرد خرد

که دانا ز گفتار او بر خورد:

«کسی کاو خرد را ندارد ز پیش

دلش گردد از کردهٔ خویش ریش

هشیوار دیوانه خواند ورا

همان خویش بیگانه داند ورا»

معنی تحت اللفظی:
مرد خردمندی حرف دانا پسندی راجع به خران و خردگریزان و خردستیزان گفته است:
«کسی که از خرد پیروی نکند، از کردوکار خویش پشیمان می شود.
چنین کسی به نظر هشیاران، دیوانه و به نظر آشنایان، بیگانه می آید.»
 
فردوسی در بند قبلی این شعر،
به  تعریف خرد پرداخته بود
 و 
در این بند آن 
به توصیف بی اعتنایان به خرد (خران و خردگریزان و خردستیزان) از دید خردمندان می پردازد.
بی اعتنایان به خرد، از کردوکار خویش ضرر می بینند.
 
 حکیم طوس
در این بند شعر، دیالک تیک تئوری و پراتیک را به شکل دیالک تیک خرد و کرده (کار و کردوکار و کردار) بسط و تعمیم می دهد
و
 ۹۰۰ سال قبل از تولد لنین، همان حرفی را تبیین می دارد که لنین تبیین خواهد داشت:
بدون تئوری انقلابی (خرد)، جنبش انقلابی (عمل مثبت و مفید و سازنده) خواب و خیال است و محال است.

عمل بی اعتنا به عقل، نه مفید و مثبت و سازنده، بلکه مضر و منفی و مخرب خواهد بود.
 
حکیم طوس
ضمنا 
به ارزیابی مناسباتی ـ جامعتی بی اعتنایان به خرد می پردازد.
کسانی که بی اعتنا به خرد باشند، از دید هوشمندان، دیوانه و از دید آشنایان، بیگانه محسوب می شوند.

یعنی
در جامعه و همبود ایزوله می شوند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر