۱۴۰۳ آبان ۵, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۹۴)

Ist möglicherweise ein Bild von Herz   

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۳ ـ ۸۴)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم

 

 

مرا توبه فرمائی، ای خود پرست

تو را توبه ز این گفتن اولی تر است

معنی تحت اللفظی:

عاشق صادق به ناصح گفت:

ای خودپرست که به من توبه از عشق را توصیه می کنی،

خودت باید از بیان این سخن توبه کنی.

 

اکنون توده مولد و زحمتکش است، که پرچم هومانیسم و روشنگری و خرد و خودمختاری را بر دوش مجروح خویش حمل می کند.

 مثل دهها پرچم ارجمند دیگر

که بورژوازی واپسین حاضر و قادر به حمل شان نیست.

 

پرچمی که کانت و فیشته و هگل و فویرباخ و هولباخ و روبسپر و دیده رو و روسو و ولتر به دوش داشتند، اکنون به دست نمایندگان توده مولد و زحمتکش سپرده می شود.

به دست فرزندان مارکس و انگلس و لنین و برشت و غیره.

 

سعدی از قول عاشق کذائی،

ملامتگر خردمند را به خود پرستی متهم می کند.

 

مفهوم ظاهرا ننگین «خود پرستی» در فرهنگ فئودالی، از سوی خود پرستان واقعی در حق اعضای طبقه متوسط (بورژوازی نوخاسته) به کار می رود.

مفهوم «خود پرستی»، مترادف با مفهوم «فردگرائی» (ایندیویدوئالیسم) است.

 

معیارهای ارزشی فئودالی و بورژوائی ا

اینجا

 رو در روی هم قرار می گیرند.

 

در فرهنگ بورژوائی آغازین (بورژوازی انقلابی و خردگرا) انسان به برکت خرد خویش عمده می شود و کلیه معیارهای ارزشی فئودالی در محکمه خرد محکوم و رسوا و بی اعتبار اعلام می شوند.

 

خرد بورژوائی آغازین

 آنتی تز هر مشیتی است.

 

همه انسانها در فرهنگ بورژوائی آغازین برابر و آزاد و مستقل و خودمختار اعلام می شوند

 و

 فردیت انسانها مورد تأکید جدی قرار می گیرد.

 

انقلاب خجسته بورژوائی (مثلا انقلاب کبیر فرانسه)

همه معیارها و هنجارهای اجتماعی و اخلاقی فئودالی را زنده زنده به گور می سپارد و انسان انتزاعی را در کانون کاینات و جامعه و جهان قرار می دهد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر