جمعبندی
از
مسعود بهبودی
منظور حافظ از ترک شیرازی چه کسی بوده که حاضر بوده از کیسه خلیفه سمرقند و بخارا را به خال هندوی او ببخشد؟
علی پاشایی
اگر ان ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
۱
منظور خواجه
همین دخترکان و پسرکان ربوده شده و اسیر گرفته شده و خرید و فروش شده از چین شمالی بوده است.
۲
ما با تلخ ترین طنز تاریخ و تکاندهنده ترین تراژدی ها در قرون وسطای ایران سر و کار داشته ایم.
۳
حالا هنوز هم در منطقه فارس و خوزستان و غیره
اقوام ترک نیز وجود دارند.
۴
تبار اینها
احتمالا
به ترک های ساکن در چین شمالی می رسد که ربوده شده و اسیر گشته و بنده و غلام و رهی و کنیز گشته و خرید و فروش شده اند.
۵
اینها
در همان زمان
پس از گذشت سالیان انتگریزه (همپیوندی = انتگراسیون) می شوند.
۶
غلامان
در دستگاه های حکومتی
فونکسیون های مختلف کسب می کنند:
دربانی در دربارها
پرده داری در دربارها و خرگاه ها چه بسا بدون داشتن زبان در دهان
بادی گاردی
نیروی محافظت
پیام بری و پیام اوری
نیروی سرکوب توده
نیروی چپاول ثروت بخور و نمیر زحمتکشان
برادر سعدی
بقال بوده
غلامان سعد زنگی
چنان چپاولش می کنند که سعدی در شعر شکایت امیز به سلطان
می گوید:
حتی تنبان برای خود و اعضای خانواده اش باقی نمی گذارند
و
سعد زنگی
تنها واکنشی که نشان می دهد
لبخندی است.
همین غلامان وارد ارتش فئودالی می شوند و به درجات نظامی مختلف سروان و سرهنگ و سرتیپ و غیره به زبان کنونی
می رسند
و
پس از مدتی
به
سلطنت می رسند
یعنی از
بردگی
(نازل ترین و ستمکش ترین لایه اجتماعی)
به
مقام عالی ترین اعضای طبقه حاکمه
صعود می کنند.
غزنویان قلدر
روزی غلامان چماق به دست دربارها بوده اند
که
تبارشان به برده ها می رسید
۷
فراموشکاری هنر بزرگ آدمیان است
که
آنها را به درجه ای نازلتر از جانوران ساقط می کند.
۸
بی رحمی همین سلطان محمود غزنوی
در حق هندیان و مزدکیان و دگراندیشان و دگر مذهبان و رعایا
بی حد و حصر بوده است.
روشنفکران جامعه
را
آویزان می کند
و
هیزم از کتاب های شان برمی افروزد تا جزغاله شوند.
۹
این غلام سلطانگشته
رعایا را به جرم مقاومت در مقابل فئودالهای مهاجم
سرزنش می کند
و
اجازه دفاع از وسایل تولید مایحتاج خود را حتی به آنها نمی دهد.
۱۰
خودش فراموش کرده که
روزی
در هیرارشی اجتماعی
نازلتر از رعیت بوده
یعنی برده بوده است
۱۱
همین را در مورد پهلوی ها نیز می توان گفت
۱۲
رضا شاه چلقوز
در
اثر چپاول دار و ندار دیگران
از آس و پاسی
به
فئودالی و اشرافی و شاهی می رسد
و
نانوا
را
برای هنرنمایی فاشیستی
برمی دارد و در تنور سوزان می اندازد.
۱۳
این هم فراموش کرده
که
به لحاظ جایگاه اجتماعی
نازل تر از پیشه وران و زحمتکشان شهر و روستا بوده است.
باد در کله ای ها و مولوی ها
۱
احتمالا پس از سیطره مغول
خطه بزرگی متشکل از ایران و ترکیه و عراق و غیره تشکیل شده بوده است.
۲
افغانستان و سمرقند و بلخ و ازبکستان و آذربایجان و ترکیه و غیره جزو امپراطوری مغول بوده اند.
۳
هلاکوخان
به دستیاری خواجه نصیر منجم از مراغه
بساط خلافت اسلامی را در بغداد برمی چیند.
۴
این
خطه پهناور
بعد تجزیه شده به کشورک های مختلف.
۵
به
همین دلیل
مولوی و نظامی و غیره
هم
تعلق به ایران دارند
هم تعلق به افغانستان
هم
تعلق
به ترکیه و غیره.
۶
کسانی که مغز در کاسه سر ندارند
از
این حقیقت امر بی خبر مانده اند.
۷
سمرقند
نیویورک آن زمان بوده است.
۸
سمرقند مرکز علمی و هنری و فکری و غیره بوده است
۹
تیمور لنگ همه علما و شعرا و فضلای خطه تحت سلطه خود را به سمرقند می برد.
خواجه حافظ وصیت می کند که پسرش را هم پس از مرگ ببرد و تربیت کند.
۱۰
بادکوبه ای خر است.
۱۱
خیال میکند اذربایجان کشور مستقلی بوده است.
۱۲
یعنی از تاریخ معاصر و قاجاریه و غیره حتی بی خبر است.
۱۳
راجع به همجنس بازی مولوی که حتی فرنگی ها مطلب و غیره دارند.
۱۴
راجع به تجاوز ش به کودکان مردم در ایران پژوهشی منتشر شده از خانمی به نام کیمیا.
ما شنیده ایم.
نخوانده ایم.
تو بخوان.
۱۴
ما که اهل کتاب نیستیم.
۱۵
ما
مسلمانیم
قبله مان یک گل سرخ
آنتونی
الف
آنچه که الان مورد بحٍث هست (است) جا به جا کردن قدرت و ابزار کنترل در منطقه خاورمیانه است.
هی مشد آنتونی
بحث اینجا
بر سر سخن حریف است.
۱
حریف موضع ضد امپریالیستی داشتن سید علی و شرکا را مضحک می داند.
۲
تو حالا
خاور میانه را
موضوعیت می بخشی.
۳
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد.
عقلت کجا ست
آنتونی؟
ب
خاور میانه
منطقه ای با سابقه ۵۰۰ سال حضور، نفوذ، استثمار و غارت امپریالیسم/استعمار
۱
عجب؟
۲
تو انتونی
ما را به یاد فقیهی از جماران می اندازی
که
فرمود:
امریکا
از
۲۰۰۰ سال قبل
ما را استعمار کرده است
۳
رندی گفت:
هی فقیه
سن و سال طویله امریکا
۲۰۰ سال هم نیست.
عقلت کجا ست؟
پ
به این معادله
وجود اسرائیل
به عنوان نماینده بورژوازی یهودی دو قدرت استعمار قدیم بریتانیا و فرانسه را اضافه و از فرمایشات بالا منها بفرمائید.
نمیدانم متوجه وزن عرایض بنده هستید یا نه؟
۱
چرا
انتونی
من ـ زورت را می فهمیم.
۲
نهال حیاط خانه ما
آنقدر رشد کرده
که
دیوار را برای برگ های خود معنی کند.
اکبر درویش
هستم
فقط همین
و
دیگر هیچ
۱
«من» را رها باید کنی
تا
«ما»
شوی
غوغا شوی
غوغاتر از غوغا شوی.
۲
من
که
چشمم نخورد آب
از
این «من»، «من ها»
۳
این سلف سانترالیزاسیون
(خودمرکزسازی)
سدی سنتی در راه توسعه فکری سکنه این کشور شده است.
۴
خلایق
انگار
چیزی جز «من» و «من ها»
نمی بینند.
۵
یعنی
ما
با نوعی «من بینی» سر و کار داریم.
۶
«من بینی»
فرمی از سوبژکتیویسم (سوبژکت گرایی) مبتذل است.
۷
سوبژکت یک مفهوم فلسفی است و به معنی «من» از هر نوع است.
۸
مثال:
نظری را خلایق
از شخصی
کم و بیش می خوانند.
۹
نظر = اندیشه
۱۰
ولی
به
خود نظر و یا اندیشه
(اوبژکت، موضوع مورد بحث )
اعتنایی نمی کنند.
۱۱
بیشتر به سوبژکت گیر می دهند.
سوبژکت در هر فرم و ریخت و قیافه
۱۲
مثلا
می نویسند:
«من» مخالفم
«من» موافقم
«من» این کتاب این شخص را سه بار خوانده ام و کیف خر کرده ام.
این شخص («من») آدم باحالی است.
سه ترجمه از آثارش هست.
خیلی معروف بوده است
هم در طویله
هم در مرتع و مزرعه و باغ و برزن و بازار
۱۳
بدین طریق
هماندیشی
در
نطفه خفه می شود.
۱۴
بدین طریق
هماندیشی
فرمال، توخالی، بی محتوا، مزخرف و مبتذل می شود
۱۵
چون
موضوع هماندیشی
مثلا
نظر و اندیشه
در
زیر کوهی از زباله های «من» (سوبژکتیو)
مدفون می شود.
۱۶
باید از این نکبت دامنگیر
خود
را
و
جامعه
را
نجات داد.
استثمار زحمتکشان با موضع ضد امپریالیستی داشتن
منافات ندارد.
۱
اولا
از مواضع ماقبل سرمایه داری
نیز
می توان
ضد امپریالیست بود.
۲
ثانیا
از
موضع بورژوازی نیز می توان ضد کشورهای امپریالیستی دیگر بود.
۳
در رادیکالیته و پیگیری اش
البته
می توان بحث کرد.
۴
مثال:
حزب کومینتانگ چیانکایچک
ضد امپریالیسم ژاپن (استعمارگر) بود و در مراحلی از مبارزه ضد امپریالیستی و ضد استعماری
حتی
متحد حزب کمونیست چین بود.
۵
مثال دیگر:
فوندامنتالیسم اسلامی
هم
فرمی از مقاومت و مبارزه ضد امپریالیستی است
۶
البته از موضع فئودالی و حتی عهد بوقی است.
۷
فوندامنتالیسم اسلامی
ضمنا
ضد کمونیستی است.
۸
نه
شرقی
نه
غربی
است.
۹
خط ۳ است
خلیل ملکی کجا ست؟
۱۰
ایراد حزب توده
عدم درک این دیالک تیک نه شرقی ـ نه غربی بود.
۱۱
عدم درک دیالک تیک به طور کلی بود.
۱۲
به
قول حریفی:
پیش شرط هر جنایت و خریت و خیانت و شکست و ذلت
بی اعتنایی به دیالک تیک
است
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر