۱۳۹۸ مهر ۱۹, جمعه

نئواسکپتیسیسم و اسکپتیسیسم (تردیدگرایی) (۴)


 پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
 شین میم شین


بخش دوم
نئواسکپتیسیسم

۱

میشل مونتاین
(۱۵۳۳ ـ ۱۵۹۲)
سیاستمدار، فیلسوف فرانسوی و مؤسس اسه ئیستیک (مقاله نویسی)

·      نئواسکپتیسیسم عبارت است از رجعت به اسکپتیسیسم یونانی، که در نیمه دوم قرن شانزدهم میلادی، توسط مونتاین و شرون در فرانسه صورت می گیرد.

۲


پیر شرون
(۱۵۴۱ ـ ۱۶۰۳)
فیلسوف و تئولوگ فرانسوی
کشیش دربار مارگاریت نوارا و مؤسس اسکپتیسیسم
فلسفه اوتحت تأثیر  فلسفه میشل مونتاین بوده است

·      فلسفه های مونتاین و شرون اما فقط نوسازی صرف اسکپتیسیسم یونانی نبوده اند:
  
۳
·      اسکپتیسیسم یونانی محصول دوران تجزیه و تلاشی جامعه ای بود که عمرش بطور تاریخی به پایان رسیده بود.

۴
·      اسکپتیسیسم یونانی شاخص فکری پایان توسعه یک فرماسیون اجتماعی بود.

۵
·      نئواسکپتیسیسم  اما ـ برعکس ـ گشتاور یک آغاز و نو آغاز بوده است.

۶
·      نئواسکپتیسیسم آموزه فلسفی تناقض مندی است.

۷
·      نئواسکپتیسیسم موضعگیری جهان بینانه توسعه تضادمند بورژوائی آغازین آن زمان است.

۸
·      آموزه های مونتاین و شرون بخش هائی از جریانات ایدئولوژیکی متمایز متنوع را تشکیل می دهند که به مثابه تدارک روشنگری فرانسه محسوب می شوند.

ادامه دارد.

۱ نظر: