پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان
شین میم شین
۲۳
· نمایندگان اصلی نئوتومیسم به شرح زیر بوده اند:
· مرسیه، گاردایل، گردت، گیلسون،
مانسر، هوروات، گرابمن، ماوسباخ، باور، پیپر، دریمیکر، دولف، رولند گوسلاین،
شیلینگ، تیشلدر، قبل
از همه ماریتین، گاریگو لاگرانژ، سرتیلانژ.
۲۴
· افراد نامبرده را باید نمایندگان قطعی نئوتومیسم
تلقی کرد.
۲۵
· به نظر بوخمیسکی گروهی از وابستگان تومیسم مانند مارشال و گایزر نیز
به نئوتومیسم تعلق دارند که در پی پیوند دادن آن با جریانات غیراسکولاستیکی اند و
همچنین نمایندگان مولینیسم
۲۶
· آثار زیر را می توان به مثابه نماینده منابع کلی سیستماتیک نئوتومیسم تلقی
کرد:
الف
· مانسر، «ماهیت تومیسم» (۱۹۳۲ ـ ۱۹۴۹ میلادی چاپ سوم)
ب
· گردت، «فلسفه ارسطوئی تومیستی»، (اثردو جلدی) (۱۹۳۵ میلادی)
پ
· یولیوت، «بررسی فلسفه» (اثر چهار جلدی) (۱۹۳۵ میلادی)
ت
· مرسیه، دولف و دیگران، «کورس فلسفه» (اثر ۱۱ جلدی) (۱۸۹۲
میلادی، بارها تجدید جاپ شده تا سال ۱۹۴۷ میلادی).
۲۷
· بعد از جنگ جهانی دوم به جای این آثار
استاندارد، از سوی انستیتوی لوون فلسفه نئوتومیستی تحت عنوان کلی فلسفه لوانینسیز انتشار می یابد.
۲۸
· نئوتومیسم که ریشه در مناسبات اجتماعی فئودالی
دارد، توانسته به یکی از نخستین جریانات فلسفه بورژوائی در عصر حاضر بدل شود.
۲۹
· علت این امر در روند عمومی پشت کردن بورژوازی
امپریالیستی به کلیه دستاوردهای ایدئولوژیکی مترقی بورژوازی آغازین نهفته است.
۳۰
· به قول لنین، بورژوازی امپریالیستی با شروع
بحران عمومی سرمایه داری «در وحشت از پرولتاریای رشد یابنده و نیرومند شونده» به
حمایت از «هرچیز عقب مانده، میرنده و قرون وسطائی» می پردازد و برای حفظ حاکمیت
خود به خدمت می گیرد.
· (ولادیمر لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۹، ص ۸۲)
۳۱
· نئوتومیسم بی شک در مقایسه با دیگر جریانات فلسفه بورژوائی حاوی امتیازات زیر است که برای
نفوذ خارق العاده اش در دهه های اخیراهمیت چشمگیری داشته اند:
الف
· پیوند تنگاتنگ نئوتومیسم با سازمانی مانند
کلیسای کاتولیک، با دستگاه تبلیغاتی مؤثرش، با کشیشان، با اعضای انجمن های مذهبی
بیشمار که در محافل وسیعی از اعتبار برخوردارند.
ب
· خصلت ایدئالیستی ـ عینی آن که برتر از آموزش های
ایدئالیستی ـ ذهنی و سوبژکتیویستی جریانات فلسفی بورژوائی دیگر است و برای ارضای
نیازهای جهان بینانه معینی مناسب تر است.
پ
· خصلت فراگیر آن.
۳۲
· نئوتومیسم در مقایسه با فلسفه های بورژوائی دیگر
از لحاظ تاریخی قدیمی ترین و لذا ژرفترین و فراگیرترین سیستم فلسفی است:
· نئوتومیسم حاوی تئوری شناخت، منطق، اونتولوژی، متافیزیک،
طبیعتفلسفه کامل ویراسته است.
۳۳
· نئوتومیسم حاوی تعلیمات اجتماعی، اتیک و استه
تیک مفصلی است، که در آثار مختلف در مقیاس های متفاوت عرضه می شوند و به طور کلی از لحاظ تربیتی به نحو بسیار خوبی تنظیم یافته
اند.
۳۴
· سیستم نئوتومیستی از لحاظ مبانی چیز تازه ای بر
تومیسم قرون وسطی اضافه نمی کند.
۳۵
· اینکه طرفداران نئوتومیسم به ویژه در آستانه قرن بیستم تلاش کرده اند، روایات
تومیسم را با توسعه اجتماعی و علمی تطبیق دهند و عناصر جریانات فلسفی دیگر را وارد
سیستم فلسفی خود سازند، تغییری در این امر نمی دهد.
· زیرا مبانی جهان بینانه در این میان دست نخورده
مانده اند.
۳۶
· نئوتومیسم (علیرغم کلیه تلاش های نمایندگانش
برای ارتقای آن به سطح زمانه) جز مرمت و تعمیر آگاهانه میراث فکری قرون وسطی نیست.
۳۷
· موضوع مرکزی نئوتومیسم با موضوع مرکزی
اسکولاستیک تفاوتی ندارد و آن عبارت است از تلاش برای ایجاد انطباق میان علم و
ایمان.
۳۸
· از این رو پایه و مبنای سیستم نئوتومیستی را تعلیمات
مربوط به رابطه فلسفه و مذهب تشکیل می دهد.
۳۹
· برخلاف جریانات فلسفی بورژوائی جدیدتر که جدائی
قطعی میان علم و ایمان را مبنای کار خود قرار می دهند، نئوتومیسم بر انطباق قسمی
آندو پافشاری می کند.
۴۰
· نئوتومیسم به مذهب جامه روشنفکرانه می پوشاند و
ادعا می کند که خدا در وحی همان حقایق را ابلاغ کرده است که انسانها ضمن تحقیق خود
و طبیعت پیرامون خود به مثابه مخلوقات الهی به کمک عقل در می یابند.
۴۱
· پس حقیقت همان است و فقط راه های رسیدن بدان
مختلف اند.
۴۲
· اهمیت این تعلیمات در این است که نئوتومیست ها
برای وحی به دلیل خالی از گمراهی و خطا
بودن کلام خدا مقام عالی تری قایل می شوند و بدان حق می دهند که برای خرد گمراه
شونده، تعیین تکلیف کند.
۴۳
· بدین طریق، فلسفه در نهایت، کاملا تابع تئولوژی
می شود و از این امر نئوتومیست های امروزی به همان سرسختی دفاع می کنند که مدرسان
قرون وسطی دفاع می کردند.
۴۴
· و لذا فیلوسوفیا لووانینسیز فرضیه بندی می کند:
· «چنین به نظر می رسد .... که هر سیستم فلسفی کامل که به هیچ
وجه برای تئولوژی نقش علم کمکی قائل نباشد، درست به همین دلیل باطل خواهد بود.»
· (فیلوسوفیا لووانینسیز، فصل اول، ص ۴۱ )
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر