۱۳۹۸ مهر ۲۹, دوشنبه

سیری در لاطائلات محمود سریع القلم (۱۱)

 
محمود سریع‌القلم 
(متولد ۱۳۳۸ در تهران)
 
تحلیلی
از
ربابه نون
 

سی ویژگی که باعث می شوند به هم اعتماد نکنیم

۱
به شخصی که به ما محبت کرده و احترام گذاشته، لطمه می زنیم
 
۲
 اینکه در چه جغرافیایی، چه سخنی را باید بگوییم یا نگوییم، آموزش ندیده ایم
 
۳
 با یک ویژگی منفی، کلیتِ یک فرد را تخطئه می کنیم
 
۴
 ظاهر و باطنِ ما در دوستی، بسیار فاصله دارد
 
۵
 روزی چندین بار حرف مان را تغییر می دهیم
 
۶
 مسئولیتِ قولی را که می دهیم نمی پذیریم
 
۷
 تا بتوانیم از گفتنِ “اشتباه کردم” فرار می کنیم
 
۸
 پشتِ سرِ فردی که از ما انتقادِ معقول کرده، بد گویی می کنیم
 
۹
  خیلی زود محبتِ دیگران را فراموش می کنیم
 
نهمین دلیل و یا تز سریع القلم برای بی اعتمادی میان اعضای جامعه،
فراموش کردن محبت دیگران
است.
 
اولا
فراموش کردن محبت کذایی این و آن
چرا و به چه دلیل
باید
دلیل بی اعتمادی مردم نسبت به همدیگر
باشد؟
 
اصلا
بی اعتمادی 
به
چه معنی است؟
 
گ. چه ربطی به شقیقه دارد؟
 
از
فراموشکاری کسی
می توان نتیجه گرفت
که
او
حافظه ضعیفی
دارد.
 
ولی
نمی توان
ضعف و قوت حافظه این و آن 
را
دلیل بی اعتمادی متقابل اعضای جامعه
قلمداد و قالب کرد.
 
کسی
که
فوق دکترا
از
دانش ـ کاه های امریکا
گرفته و یا خریده
توان تفکر
ندارد.

سؤال
این است 
که 
پشت سر این تز سریع القلم
چه خفته است و خرناسه سر داده است؟

۲
خیلی زود محبتِ دیگران را فراموش می کنیم
 
اولا
محبت کردن به کسی
به
چه معنی است؟
 
ثانیا
چرا
محبت کسی
را
فراموش می کنند؟
 
ثالثا
چرا
حتما
باید
محبت کسی
را
فراموش نکرد؟
 
رابعا
چه
 باید کرد؟
 
می توان وضو گرفت و به قبر قمر بنی هاشم قسم خورد
که
سریع القلم
هیچکدام از این سؤالات
 را
از
خود
نپرسیده است.
 
ما
می کوشیم
به
برخی 
از
این سؤالات 
جواب بیابیم:
 
۳
محبت کردن به کسی
به
چه معنی است؟
 
محبت کردن به کسی
(مهربانی)
یک مفهوم انتزاعی
است.
 
چیزهای مجرد و انتزاعی
قابل بحث و بررسی نیستند.
 
چون
نتیجه تجریدند
و
فقط
در
ذهن آدمی
وجود دارند.
 
در
خارج از ذهن
چیزهای مشخص 
وجود دارند
که
قابل بحث و بررسی اند.
 
محبت کسی به کسی
(مهربانی)
هم
به
همین سان.
 
۴
چرا
محبت کسی
را
فراموش می کنند؟
 
یکی 
از
دلایل عادی تلقی کردن محبت کسی
عادی بودن همبودیت و اجتماعیت اعضای جامعه
است.
 
حمایت و همبستگی و محبت متقابل 
میراث نیای طبیعی انسان ها 
(حیوانات)
است.
 
کسب و کار همبودهای مثلا میمونی
حمایت و همبستگی و محبت متقابل
است.
 
بنابرین
فراموشی 
نتیجه منطقی عادی تلقی کردن محبت
است.
 
یعنی
اگر خود فرد هم بود، به همنوعش محبت می کرد.
 
بنابرین
اعضای جامعه
دلیلی
بر
فشار آوردن بیهوده بر حافظه خسته خود نمی بینند.

۵
چرا
محبت کسی
را
فراموش می کنند؟
 
دلیل دیگر فراموشی محبت این و آن
دلیلمندی و علتمندی محبت کردن
است.
 
یعنی
محبت
بی دلیل
نیست.
 
یعنی
زیر کاسه محبت
نیمکاسه ای 
هست.
 
نیمکاسه ای
کوتاهمدت و فوری
و
یا
درازمدت و بعدی.
 
 
فروغ فیلسوف
این
حقیقت امر
را
در
شعری 
تبیین داشته است:
 
چه مهربان بودی
ای یار
ای یگانه ترین یار

چه مهربان بودی
وقتی دروغ می گفتی

چه مهربان بودی
وقتی که پلک های آینه ها را می بستی
و
چلچراغ ها
را
از
ساقه های سیمی
می چیدی
و
در سیاهی ظالم
مرا به سوی چراگاه عشق می بردی.
حریف مورد نظر فروغ
تحت فشار غریزی
قرار داشته
و
مهربانی اش
بسته به نیاز مفرط به سکس
بوده
است.
 
محبت او
قبل از همه
محبت به خویشتن خویش
بوده است
و
نه
به 
فیلسوف.
 
پس از ارضای جنسی 
از
محبت 
هم
اثری
باقی نمی ماند.
 
یعنی
ما
با
دیالک تیک داد و ستد
سر و کار داریم:
محبت 
به
مثابه داد
به
 ازای سکس
به
مثابه ستد.

این به آن در.

چرا باید محبت او
را
حتما
فراموش نکرد؟

۶
چرا
محبت کسی
را
فراموش می کنند؟
 
دلیل دیگر محبت
دلیلی سوسیال و سوسیالیستی ـ هومانیستی
است.
 
انسان اجتماعی
از
حمایت از همنوع
لذت روحی و روانی می برد.
 
احساس منیت، شخصیت، آدمیت
می کند
و
غرق در لذت می شود.
 
این
نیز
به
معنی دیالک تیک داد و ستد
است:
محبت
 به مثابه داد
و
لذت روحی و روانی
به
مثابه ستد.
 
در
دستگیری از مستمندان
نیز
همین
لذت 
نهفته است.
 
۷
چرا
محبت کسی
را
فراموش می کنند؟
 
محبت کردن 
حتی
می تواند
فراجامعه ای
باشد.
 
مثلا
ناتورال و ناتورالیستی
باشد.
 
مثلا
حمایت از محیط زیست
حمایت از نباتات و پرندگان و حشرات و حیوانات
که
نیای بشری اند.
 
 
اینجا
نیز
دیالک تیک داد و ستد به توان چند در بین است:
محبت کردن به گل
(آبیاری و علف هرزچینی و کود دهی و غیره)
به
مثابه داد
به
ازای عطر و رنگ و اکسیژن و رطوبت و زیبایی گل
به
مثابه ستد.
 
گل
چرا
باید
مکلف به فراموش نکردن محبت کسی باشد؟
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر