۱۳۹۸ آبان ۲, پنجشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۴۷۹)


 
پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین  

 
انگیزش
(موتیواسیون)

۲۸
·    برای مارکسیسم، عمل انسانی (عمل اجتماعی) افراد بشری از این نقطه نظر، همیشه (اگر هم با درجات مختلف)، اشتغال مبتنی بر آگاهی و مبتنی بر آماجگزاری است.

۲۹
تئوری های  بورژوایی انگیزش

۱
·    تئوری های  بورژوایی انگیزش که عمدتا تحت تأثیر افکار فروید هستند و بالاعم از مدل های ایدئالیستی انسان  شروع به حرکت می کنند، مدعی اند که انسان ها تحت سلطه و تحت تبعیت وجود محرکه ها و غرایز و جریانات روحی غیرقابل شناخت و غیر قابل کنترل قرار دارند که کم و بیش بر انسان ها مسلط و حاکمند.

۲
·    بنا بر تئوری های  بورژوایی انگیزش، حوادث روحی ناخودآگاه نه فقط استثنائا و اینجا و آنجا، بلکه کل حیات آگاهانه انسان ها را عمدتا با جریانات خارج از حساب و کتاب تحت تأثیر قرار می دهند.

۳
·    تئوری های  بورژوایی انگیزش، علل اصلی رفتار، تصمیمگیری ها و اعمال آدمیان را در قوای محرکه، در عادات و حالات، در تکانه های بنیادی حیات و در انگیزش غیرقابل هدایت می دانند.

۴
·    بنا بر تئوری های  بورژوایی انگیز، انسان ها عمدتا به عللی عمل می کنند که تحت اسارت شان قرار دارند و برای خودشان ناشناخته اند.

۳۰
مرزبندی های بنیادی تئوری های مارکسیستی انگیزش با تئوری های  بورژوایی انگیزش

·    مرزبندی های بنیادی تئوری های مارکسیستی انگیزش با تئوری های  بورژوایی انگیزش در نکات زیر اند:

۱
·    در درک انسان به مثابه موجودی اند که آگاهانه محیط زیست خود را تغییر می دهد.
·    موجودی که خود را به برکت اکتیویته (فعالیت مبتنی بر آگاهی) خویش توسعه می دهد (تکامل می بخشد) و تعین می بخشد. (دترمینه می کند.)

·    مراجعه کنید به تعین (دترمناسیون)

۲
·    در نگرش ماتریالیستی آن راجع به ماهیت محیط اجتماعی زیست و راجع به تعین شعور (روح) انسانی است.

۳
·    در توضیح علمی ماهیت، بنیان ها و نقش انگیزشی (موتیواسیونال) گشتاورهای (ممان های) روحی ناخودآگاه است.

۳۱
·    به همین دلیل، تلاش انسان از این موضع تئوریکی ـ مارکسیستی انگیزش، باید در جهت پیدا کردن توضحی برای رفتار خویش باشد و نه افتادن به دنبال «راسیونالیزاسیون» توهم آمیز.

۳۲
·    این مفهوم «راسیونالیزاسیون» در به اصطلاح تئوری های  بورژوایی انگیزش نقش مرکزی به عهده دارد.

۳۳
·    راسیونالیزاسیون را تئوری های  بورژوایی انگیزش به مثابه جریانی تعریف و تعیین می کنند که اصلا نمی تواند به درک محرکه های درونی واقعی و روندهای روحی عمیق نایل آید.
·    یعنی راسیونالیزاسیون از انگیزه های واقعی، تصویری اشتباه آمیز عرضه می دارد.
·    تصویری که هر کس در آن، خودفریبانه، برای عمل خود دلایل راسیونال (عقلی) اختراع می کند.

۳۴
·    در حقیقت، توضیح راسیونال (عقلی) علل رفتار معین خود توسط هر فرد، قاعدتا درک صحیح قوای محرکه و علل کنش مربوطه خویش است و می تواند حداقل بعدا به وقوف به عوامل عاطفی، خود به خودی و ناخودآگاه منجر شود.

۳۵
·    برای اینکه اینها نه به صورت مجزا و ایزوله، بلکه همیشه به مثابه جانبی ، به مثابه عنصری از عوامل آگاهانه و فهمیدنی مؤثر می افتند.

۳۵
·    اینجا توضیح مخدوشیت ها (مخدوش گشتن ها) و تحریفات انگیزه های واقعی پدید آمده، نه بر مبنای فقدان دسترسی به آنها، بلکه قبل از همه بر مبنای گشتاورهای روحی دیگر صورت می گیرد که بر ضد آنها مؤثر می افتند.
·    بر مبنای تضادهای مختلف صورت می گیرد.
·    یعنی بر مبنای تضادمندی تأثیرات و هنجارهای اجتماعی (جامعه ای) صورت می گیرد.

۳۶
·    بدین طریق، راه برای از عرصه بدر راندن شناخت انگیزهای معین و قبول توهم آمیز دلایل کذایی عمل معین افراد، هموار می گردد.

·    مراجعه کنید به مانی پولاسیون

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر