۱۳۹۸ مهر ۳۰, سه‌شنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۱۴۵)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 

 
ایلهان برک
همیشه کسانی هستند
که در نهایت دلتنگی
نمی‌توانیم آنها را در آغوش بگیریم
بدترین اتفاق شاید همین باشد.

۱
واویلا
وامصیبتا

۲
حالا
چه خاکی بر سر کنیم؟

۳
زنده باد گنجشک
که
هم خردمندتر از اهل قلم است
و
هم
بی نیاز از این و آن و جفنگیات این و آن
است:
گنجشک خودکفا و خودمختار و خوداندیش
خودش
خودش را می شوید
خشک می کند
گرم می کند
در اِغوش می کشد
...

۴
عادم ها
باید از گنجشکان
رسم و استیل زیست بیاموزند
تا
بلکه آدم شوند.
 
 
فردوسی
باور

نگه کن که تا چون بود باورم
چو کردارهای تو یاد آورم .

نشانی که بد (بود) داده مادر مرا
بدیدم نبد (نبود) دیده (آنچه می بینم) باور مرا.

معنی تحت اللفظی:
نگاه کن که ایمان من به تو از چه قرار است
وقتی که به اعمال تو می اندیشم.
نشانی که مادرم از تو داده بود
پس از دیدن اعمال تو
باورم نشد.
 
۱
فردوسی
فیلسوف است.

۲
حکمت = فلسفه
حکیم = فیلسوف

۳
در زمان حیاتش هم همه می دانستند.

۴
باور در این دو بیت حکیم سرخ طوس
به معنی اعتماد به ادعای مخاطب
به کار رفته است.

۵
به نظر حکیم
محک و معیار عینی و علمی باور به دعاوی کسی (اعتماد به کسی)
اعمال او ست.

۶
این حکم حکیم طوس
همان کشف کارل مارکس ۱۰۰۰ سال پس از او ست:
پراتیک (عمل و تجربه و آزمون و آزمایش و ..)
محک عینی و علمی برای تعیین حقیقت احکام است.

۷
فردوسی را باید از نو شناخت.

۸
مادر
از
مخاطب
تصویر دیگری داده است
تصویری که با واقعیت مخاطب خوانایی ندارد.

به همین دلیل
حکیم
به کشف تناقضی میان عکس و اصل نایل آمده است:
انگار عکس (تصویر) داده شده توسط مادر
به
کس دیگری جز مخاطب تعلق دارد.

۹
شاهکار نیست؟
 
رستاخیزِ خستگان
یادداشت تازه‌ای از سیدعلی صالحی

سید علی صالحی زادهٔ ۱۳۳۴ در ایذه در استان خوزستان
شاعر و نویسندهٔ معاصر ا
یکی از پایه‌گذاران جریان موج ناب و بنیانگذار جریان شعر گفتار و شعر فراگفتار در شعر معاصر ایران

***
عبور از مرزِ التجا (پناه بردن)، همیشه رسیدن به سکوت نیست.
عبور از سنگینیِ هراس، همیشه رسیدن به صبر نیست.
عبور از ناامیدی، همیشه رسیدن به خودزنی نیست.
عبور از شک، همیشه پس گرفتن شکایت نیست
و عبور از تحملِ گرسنگی، همیشه تاریکیِ تسلیم نیست.

یک جایی..
.دیگر جویدن جگرِ خویش تمام می‌شود.

هر چیزی یک (زاید است) حدی دارد،
عبور از این حدِ غیرقابلِ تحمل،
تعریفی جز فورانِ خشمِ جمعی ندارد،
خاصه خشمِ زنجیر گسلِ بی‌نوایان و شورش گرسنگان.

نگاه نکنید به ترافیکِ سنگینِ اهلِ سفر و رژهٔ ساکنِ خودروهایِ صیقل خوردهٔ خوش رکاب.
نگاه نکنید به چلچراغ‌های روزآور بعضی فروشگاه‌ها، برندها، بیدادها...
به هُرمِ آتشِ زیرِ خاکستر بنگرید.

این خاکستر نیست.
آتش کینه طبقاتی... خاکستر ندارد،
چون نمی‌سوزد،
اما اگر سوخت، سر تا پا شعله‌ور می‌شود:
بی‌نقص، همراه با موحش‌ترین تصاویر!

قطاع‌الطریقِ شیک، مؤدب، و دلسوز نما... منتظر برآمدِ بی‌رحمانهٔ جبههٔ نومیدان و درماندگان باشند.
در جنگِ «سدِ جوع» همواره گرسنگان پیروزند.

بترسید از گرسنگانِ بی‌سلاح،
زیرا دندان‌های تیز و منتظری دارند.

کم نیستند کسانی که گرسنه‌اند، اما آبرو دارند.
آن‌ها چشم به راهِ اهلِ افادهٔ آزادی و عدالت نمی‌مانند.
آن‌ها چشم به راهِ خِرَدِ محتاط نمی‌مانند.
آن‌ها از همهٔ مرزهای شناخته شده، چه در عین و چه مستعار، عبور خواهند کرد.

تمرین‌های شبانه، خبر از اقدام به وقت روز می‌دهد.

کم نیستند کسانی که شب از گرسنگی، سنگ بر شکم می‌بندند، وای به وقتی که این سنگها به کف دست‌ها رجعت کند.
بدرالحربِ گرسنگان، بنیاد برافکن است.
خود را و تو را و بسیاران را در قعرِ قیام خویش مدفون خواهد کرد.

زودا...
آقا زاده و فقیر زاده، رخ به رخ می‌شوند.
هیچ کجای جهان برای اهل بیداد امن نیست.

او که درمانده و بی‌راه... از شرمِ نداشتن نمی‌خواهد به خانهٔ نداشته و خانوادهٔ مظلوم بازگردد، روزی چندبار از پروردگار خود طلب مرگ می‌کند؟!

بترسید از ارتش گرسنگان،
یک جایی...
از مرزهای ناممکن هم عبور می‌کند.

وای به وقتی که نومیدان در هجوم جراحت‌ها، احساس درد را از دست بدهند، از خوفناک‌ترین عاقبت‌ها نخواهند ترسید.

عبور از «نداشتن» عین رسیدن به «سیم آخر» است:
گرسنگی فرمان می‌دهد چشم‌هایت را ببند و همهٔ مارپیچ‌ها را با سرعتِ تمام، تمام (طی) کن،
مهم نیست چه کسی و چه چیزی سر راه‌ِ تورا گرفته است.

شورش گرسنگان همان عبور از آینده‌ای است که نه گذشته را به یاد می‌آورد و نه به اکنون اعتماد می‌کند.
 
آره.

۱
اینها ولی مزدور نیستند.

۲
جریانات فوندامنتالیستی و فاشیستی
مزدور نیستند.

۳
اجامر
بلک واتر
و
امثالهم
را
می توان
مزدور محسوب داشت

۴
اینها دارای ایده ئولوژی اند.

۵
اینها
نمایندگان فرم ارتجاعی مقاومت و مبارزه ضد امپریالیستی و ضد کمونیستی اند.

۶
فوندامنتالیسم = مقاومت فئودالیستی نه شرقی ـ نه غربی

۷
جاذبه فوندامنتالیسم هم در همین نقاب عنقلابی است.

۸
فوندامنتالیسم
نقاب مقاومت و مبارزه یر سر کشیده است
البته
مقاومت و مبارزه
از موضعی ارتجاعی تر از امپریالیسم.

۹
فوندامنتالیسم
ضد کمونیستی تر از امپریالیسم است

۱۰
گزارشی از مجاهیدن افغان در تله ویزیون های اروپا
منتشر شده
که
سربازان ارتش سرخ
را
زنده زنده پوست کنده اند

۱۱
آنهم
جلوی چشمان مأمورین سیا 
که
 آنها
 را
حمایت و مسلح می کردند.

۱۲
آش چندان شور بود
که
مأمورین سیا
ابراز انزجار می کردند.

۱۳
 
بلایی که اجامر جماران
بر سر اعضای حزب توده آوردند
دال بر این حقیقت امر است.

۱۴
جانیان جماران
به مراتب
بی رحم تر و قسی القلب تر از اجامر ساواک هستند.
 
ایرادات این پست حریف کدامند؟

حریف
دو نفر کارگر گرفته بودم براى انتقال وسايل
گفتند كه ۴۰۰ افغانى، من هم چانه زدم، شد ۳۰۰ افغانى

بعد از پایان کار، در آن هوای گرم سه دانه ۱۰۰ افغانيگى دادم براى شان.

یکی از کارگران ۱۰۰ افغانى گرفت
و ۲۰۰ افغانى ديگر را به آن كارگر ديگر داد.

گفتم:
«مگر شما شریک نیستين؟»

گفت:
«بلى شريك هستيم، اما او اولاد دار است و احتیاجش از من بیشتر است.»

من هم بخاطر اين احساسش دوباره ۱۰۰ افغانى به او دادم.

تشکرى کرد و دوباره ۵۰ افغانى اش را داد به آن كارگر ديگر
و رفتند.

با خودم فکر میکردم كه هیچ وقت نتوانستم اینقدر بزرگوار و بخشنده باشم!

آنجا بود كه به یاد جمله زیبایی افتادم که روی پل راهرو خوانده بودم:
"بخشیدن دل بزرگ می خواهد
نه ثروت بيشتر"

همه میتوانند پولدار باشند
اما همه نمیتوانند كه بخشنده باشند.

پولدار شدن مهارت است
اما بخشندگی فضیلت.

باسواد شدن مهارت است
اما فهمیدگی فضلیت.

همه بلد هستند زندگی کنند
اما همه نمیتوانند زیبا زندگی ﮐﻨﻨﺪ.

زندگی
عادت است
اما
زیبا
زیستن فضیلت.
 
برتراند راسل
دفاع از هیچ دینی طبق موازین عقلانی مقدور نیست .
بلکه باید از راه تبلیغ و در صورت لزوم با توسل به جنگ از ان حمایت نمود.

۱
راسل ریاضی دان بزرگی است
ولی
علم ریاضی
به درد تحلیل مسائل جامعه بشری
نمی خورد.

۲
برای تحلیل مسائل جامعه بشری
به
ماتریالیسم تاریخی
نیاز است.

۳
راسل اصلا نمی داند که دین چیست.

۳
دین خودش
فرمی از شعور اجتماعی است

۴
دین اسلام
به عنوان مثال
۱۴۰۰ سال قبل
عقلانی ترین شعور جامعه بشری بود.

۵
سطح توسعه نیروهای مولده
شعور بهتری را مجاز نمی داشت.

۶
دین هنوز هم شعور بخش اعظم بشریت است.

۷
پوزیتیویسم راسل
به لحاظ فلسفی
فرق ماهوی و جهان بینانه با ادیان ندارد

۸
پوزیتویسم
به لحاظ فلسفی طرفدار ایدئالیسم ذهنی است

۹
ادیان
به لحاظ فلسفی
طرفدار ایدئالیسم عینی اند.

یعنی بهتر و مترقی تر از پوزیتیویسم و دیگر مکاتب امپریالیستی اند.

۱۰
دین را فقط از سنگر پرولتاریا
می توان به چالش کشید و نه از مواضع امپریالیستی
 
ادامه دارد. 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر