۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی (18 )

 
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین

 V
احیای مجدد جنبش پرولتری
پس از انقلاب فرانسه در سال 1830

1
آخرین و عالی ترین فرم کمونیسم اوتوپیکی


انقلاب ژوئیه (1830) در پاریس
که به شکست قطعی بوربون ها
و به روی کار آمدن مجدد بورژوازی انجامید.
کارل دهم، پادشاه فرانسه قصد انحلال پارلمان
 و احیای حاکمیت اشرافیت فئودالی را داشت.
(رستاوراسیون)
انقلاب توده های صنعتگر، کارگر و دانش آموز در پاریس
 به استعفا و فرار شاه به انگلستان انجامید.

·        پس از انقلاب 1830 در فرانسه، مرحله نوینی در توسعه پرولتاریا، در مبارزه در راه نظام اجتماعی کمونیستی و کمونیسم اوتوپیکی آغاز می شود.

1

فرانسوا نوئل باوبوف (1760 ـ 1797)
ژورنالیست، انقلابی چپگرا در انقلاب فرانسه
از منتقدین حاکمیت بورژوازی پس از سرنگونی روبسپیر و ترور در سال 1794
مؤسس سازمان موسوم به «توطئه برابران»
خواهان اجرای قانون اساسی 1793 بود.
اولین سوسیالیستی که عمل سیاسی را پیشنهاد کرد
 و جنبش های انقلابی ـ اجتماعی بعدی را تحت تأثیر قرار داد.
10 ماه مه 1797 بابوف و دارته و دیگر یاران او بازداشت شدند.
بابوف و دارته در 26 ماه مه 1797 اعدام شدند
و بوناروتی تبعید گشت.

·        کارگران که در رابطه با ثمرات انقلاب، فریب بورژوازی را خورده بودند، در سال های 1834 ـ 1835 میلادی رفته رفته در می یابند که وضع اجتماعی شان هرگز با تعویض سیاسی تغییر نخواهد یافت و علل ناخشنودی از بین نخواهند رفت و لذا با اشتیاق خارق العاده ای به کمونیسم بابوف روی می آورند که بوناروتی در کتابی تحت عنوان «توطئه ای برای برابری» (1828)  در بروکسل منتشر کرده بود.

2

·        انگلس می نویسد:
·        «این تمام مطلبی است که می توان با اطمینان خاطر راجع به  منشاء کمونیسم مدرن در فرانسه گفت:

الف
·        مسئله نخست در خیابان های کم نور و در کوچه پس کوچه های اطراف پاریس (سن آنتونیو) و اندکی بعد در جلسات مخفی توطئه گران مورد بحث قرار می گیرد.

ب
·        هرکس اطلاعات بیشتری در باره منشاء کمونیسم مدرن در فرانسه داشته، دوراندیشانه دانسته خود را، برای خود نگه داشته تا به چنگ نیرومند قانون نیفتد.

ت
·        کمونیسم ـ به هرحال ـ طولی نمی کشد که در پاریس، لیون، تولوس و دیگر شهرهای صنعتی بزرگ فرانسه اشاعه می یابد.»
·        (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 1، ص 485)

3
 لوئی اوژنه کاواناک (1802 ـ 1857)
ژنرال فرانسوی
سرکوبگر کارگران پاریس و لیون

 مبارزات خیابانی کارگران نساجی لیون فرانسه
(1831)

·        بدین طریق از انجمن های جمهوریخواه (1830 ـ 1834)،  «انجمن دوستداران خلق» و «انجمن حقوق بشر» توسعه می یابند و پس از قیام کارگران لیون (آوریل 1834) اولین انجمن های انقلابی مخفی (1832 ـ 1839) به نام های زیر تأسیس می شوند و گسترش می یابند:

الف
·        « انجمن خانوده ها»

ب
·        « انجمن فصول سال»

ت
·        «انجمن مخفی محرومان» (که توسط مهاجران آلمانی در پاریس تأسیس شده بود.)

پ
·        «انجمن دادگران»  (1836)
·        (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 19، ص 181، جلد 21، ص 206)  

4
·        میان این انجمن های مخفی که تحت تأثیر ایده های بابوف بوده اند و طبقه کارگر پیوندی وجود نداشت.

5
·        «انجمن فصول سال» در 12 ماه مه 1839 تحت رهبری باریاس، دزامی، برنارد و بلانکی در پاریس دست به قیام زد و در طرفة العینی به طرز خونینی در هم شکسته شد.

6
·        اعضای «انجمن دادگران» نیز در این قیام شرکت داشتند.
·        (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 91، ص 181، جلد 21، ص 207)

7
·        در (اول ژوئیه 1840)، اولین تظاهرات جنبش کارگری ـ کمونیستی، تحت رهبری دزامی، پیلوت، دوتیلوی و هومبرگ در پاریس، در خیابان بله ویل  صورت گرفت.

8
·        همانطور که انگلس اشاره می کند، در سال های بعد، تا سال 1847 میلادی، سلسله ای از انجمن های انقلابی مخفی به نام های زیر پا به عرصه وجود نهادند:

الف
·        «انجمن کارگران تساوی طلب»

ب
·        «انجمن کمونیست های انقلابی» که از «انجمن کارگران تساوی طلب» بوجود آمد.

ت
·        «انجمن هومانیست ها (انساندوستان»

پ
·        دو و یا سه حزب کوتاهعمر دیگر.
·        (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 1، ص 485)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر