پروفسور
دکتر هاینتس پپرله
برگردان
شین میم شین
1
·
سهیم بودن در آغاز یکی از مفاهیم
اصلی در تعالیم ایده ای افلاطونی بود.
·
افلاطون این مفهوم را برای تعیین
رابطه چیزهای منفرد با ایده ها مورد استفاده قرار می داد.
2
·
مسئله فلسفی که مبنای سهیم بودن است، عبارت است از رابطه میان منفرد
و عام.
·
مراجعه کنید به دیالک تیک منفرد (خاص)
و عام در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
3
·
به نظر افلاطون
چیزهای منفرد با مفاهیم نوعی خود فقط تا درجه معینی انطباق دارند.
4
انسان و ایده ی انسان در جهان ایده ها
·
افلاطون از این امر بطرز
ایدئالیستی ـ کلاسیک نتیجه می گیرد که هر کدام از مفاهیم باید با اشیاء مستقل از
چیزهای منفرد مشخص انطباق داشته باشند.
·
افلاطون این اشیاء را ایده می
نامد.
·
(بدین طریق، مفهوم سیب با ایده سیب
انطباق پیدا می کند.
·
آنگاه مفهوم گلابی هم با
ایده ایده گلابی انطباق پیدا می کند.
·
افلاطون بدین طریق به وجود
جهان ایده ای می رسد.
·
مترجم)
5
·
آنگاه این سؤال مطرح می شود که
رابطه میان جهان ایده ها، بمثابه جهان وجود حقیقی و واقعی و اشیاء جهان تجربی از
چه قرار است؟
6
·
افلاطون برای مشخص ساختن این رابطه
مفهوم «سهیم بودن» را بکار می برد:
·
سهیم بودن بدان معنی است که چیز
منفرد در ماهیت عام ایده سهیم است.
7
·
افلاطون می نویسد:
·
«اگر غیر از زیبای درخود (زیبای فی نفسه)،
چیز دیگری وجود دارد که زیبا ست، بنظر من آن چیز به این دلیل زیبا ست که در زیبای
درخود سهیم است.»
·
(افلاطون، «فیدون»، 100)
8
·
اما معنای مورد نظر افلاطون از مفهوم «سهیم بودن» همیشه روشن نیست.
·
مثلا او برای تعیین این رابطه از
«حضور» ایده ها در چیزها و یا از تشکیل «همبود» (اجتماع)
با آنها سخن می گوید:
·
«اگر کسی دلیل زیبائی چیزی را رنگ شکوفای آن،
شکل و یا هر چیز دیگر می داند، من پیشاپیش اعتنائی بدان نمی کنم و بسادگی و شاید
هم ساده لوحانه تأکید می ورزم که سبب زیبائی آن چیز، حضور و یا همبود (و یا هر
تعبیر دیگری که برای این تعلق بکار بریم) زیبائی ازلی است.»
·
(افلاطون، «فیدون»، 100)
9
·
در حالی که افلاطون با این چرخش قلم، دره عمیق موجود میان ایده ها
و جهان تجربی را تا حدی پر می کند، اما فرمولبندی های دیگری نیز وجود دارند که دو
باره دره عمیقی میان آن دو حفر می کنند.
10
·
بویژه زمانی که افلاطون از ایده ها بمثابه «سرلوحه ها» و «الگوهای»
چیزهای منفرد سخن می گوید که بنوبه خود بمثابه «بازسازی ها» و «تصاویر» ایده ها
تلقی می شوند:
الف
·
«ایده ها ـ همه بدون استثناء ـ بمثابه تصاویر
الگوئی با واقعیت تمام وجود دارند.
ب
·
چیزهای منفرد اما شبیه آنها هستند
و سهیم بودن چیزهای منفرد در ایده ها در چیزی غیر از این بازسازی نیست.»
·
(«پارمندیس»، 132)
11
·
بی پایه بودن اندیشه سهیم بودن افلاطونی را ارسطو
اثبات کرد.
·
ارسطو در انتقاد از تعالیم ایده ای
افلاطون اعلام کرد که تز سهیم بودن یک «تصویر شاعرانه» محض است، «حرفی توخالی» است
و ربطی به رابطه واقعی ایده ها با چیزهای منفرد ندارد.
·
(ارسطو، «متافیزیک»، 991 الف، 992 الف)
12
·
ما در تاریخ فلسفه، زمانی با
اندیشه سهیم بودن مواجه می شویم که میراث فکری افلاطون بطور بی غل و غش و یا به صورت
دگرگون شده مورد استفاده قرار می گیرد:
·
مثلا در مکاتب زیر:
الف
·
در نئوافلاطونیسم
ب
·
در آثار آگوستین
ت
·
در آثار بوتیوس
پ
·
در مکتب فرانسیسکانی در قرون وسطی
ث
·
در آثار توماس
فون اکوین
13
توماس فون اکوین (1225 ـ 1274)
ایتالیائی الاصل
یکی از متنفذترین فلاسفه و فقهای تاریخ
از مهمترین فقهای کلیسای کاتولیک
از نمایندگان اصلی فلسفه در قرون وسطی
متعالی
(اسکولاستیک)
میراث معنوی خارق العاده او هنوز هم در
نئوتومیسم و نئواسکولاستیک
مؤثر است.
کلیسای کاتولیک روم او را جزو قدیسان تلقی می کند.
·
توماس فون اکوین به اندیشه سهیم بودن بطرز
خاصی هیئتی کلاسیک می بخشد.
·
او خدا را بمثابه خود وجود، تلقی
می کند که چیزها بنا بر غنای ماهوی خود در وجود الهی سهیم اند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر