۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۴, جمعه

قرآن کریم از دیدی دیگر (98)


ویرایش و تحلیل از
فریدون ابراهیمی

سوره بقره
آیه (١٦٨)  
 يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ
اى مردم
 از آنچه در زمين است، حلال و پاكيزه بخوريد
و از گام هاى شيطان، پيروى نكنيد
 چه اينكه او، دشمن آشكار شما ست!  

·        این آیه تحت اللفظی معنی شده است:
·        منظور کریم این است که اتیک (اخلاق)  اسلامی باید رعایت شود.
·        مثلا مال حرام خورده نشود.
·        ضمنا از ابلیس پیروی نشود.
·        چون ابلیس دشمن مؤمنین است.

1
اى مردم
 از آنچه در زمين است، حلال و پاكيزه بخوريد
و از گام هاى شيطان، پيروى نكنيد
 چه اينكه او، دشمن آشكار شما ست!  

·        خرافه الله و ابلیس یکی از زیان بارترین و مخرب ترین خرافه های اسلامی است.
·        تأثیرات مخرب این خرافه در طرز تفکر و طرز رفتار توده ها را باید با توجه به تجارب زنده ی زندگی مورد بررسی قرار داد:

2
·        خرافه الله و ابلیس با خرافه نفس لوامه و نفس اماره تکمیل می شود.
·        اعضای جامعه بدین وسیله سلب سوبژکتیویته (فاعلیت) مطلق می شوند.
·        در اثر باور به این خرافه، اعضای جامعه از خود بیگانه می گردند:

الف
·        اعضای جامعه در اثر باور به این خرافه، هر عمل مثبتی را که به هر مشقتی انجام می دهند، به حساب الله می نویسند.
·        یعنی  با ایمان به الله، ایمان به خویشتن خویش را از دست می دهند و عملا از خود بیگانه می گردند.

ب
·        دلیل این صدور چک سفید به نام الله، جزم موسوم به «مشیت الهی» است:
·        بنا بر این جزم، بدون مشیت الهی، کسی نمی تواند به انجام کار مثبتی نایل آید.
·        پس هر کار مثبتی که کسی در هر زمینه ای انجام می دهد، نه خود او، بلکه الله انجام می دهد.
·        این اما به چه معنی است؟  

ت
·        این بدان معنی است که اعضای جامعه، اسباب انجام کار مثبت اند.
·        ابزاری در دست الله هستند.
·        الله اعضای جامعه برای انجام کار مثبت معینی وسیله قرار می دهد.
·        این به معنی اینسترومنتالیزه کردن (ابزار واره سازی)  اعضای جامعه است.

·        این اما به چه معنی است؟  

پ
·        این بدان معنی است که دین اسلام، اعضای جامعه را بطرز مضاعف سلب آدمیت می کند:

1
·        از سوئی آدمیان را به درجه عبد و بنده الله، تنزل می دهد.
·        یعنی انسان ها را سلب اختیار و خودمختاری می کند.
·        یعنی سلب آزادی  و استقلال نظری و عملی می کند و به درجه موجودی وابسته تنزل می دهد.

2
·        اسلام از سوی دیگر، آدمیان را چیز واره می سازد.
·        ابزار وار ه می سازد.
·        انسان سلب هویت و شخصیت و آدمیت می شود و به درجه آلت دستی در دست الله تنزل می یابد.

3
اى مردم
 از آنچه در زمين است، حلال و پاكيزه بخوريد
و از گام هاى شيطان، پيروى نكنيد
 چه اينكه او، دشمن آشكار شما ست!  

·        با ایمان به خرافه الله و ابلیس، از سوی دیگر، هر کار منفی که اعضای جامعه انجام می دهند، به حساب ابلیس و یا همدست درونی ابلیس (نفس اماره) نوشته می شود.
·        بدین طریق هر کار منفی و ضد شرعی و یا ضد اخلاقی هم که کسی انجام دهد، مسئولیت آن، نه به عهده خود او، بلکه به عهده ابلیس و یا نفس اماره محول می شود.
  
·        این اما به چه معنی است؟  

الف
·        این بدان معنی است که اعضای جامعه برای بار سوم سلب سوبژکتیویته می شوند.
·        آدمیت زدائی می شود.
·        عبد قوای شر قلمداد می شوند.
·        عبد ابلیس و یا نفس اماره قلمداد می شوند.

ب
·        این ضمنا بدان معنی است که اعضی جامعه به عنوان آلت دست ابلیس برونی و درونی قلمداد می شوند.

4
اى مردم
 از آنچه در زمين است، حلال و پاكيزه بخوريد
و از گام هاى شيطان، پيروى نكنيد
 چه اينكه او، دشمن آشكار شما ست!  

·        می توان گفت که با خرافه الله و ابلیس، اعضای جامعه از هر نظر سلب سوبژکتیویته می شوند.
·        هیچ واره می شوند.
·        زباله واره می شوند.
·        نه از ذره ای آزادی برخورد می گردند و نه از ذره ای استقلال نظری و عملی.
·        اعمال خیرشان (معروف) به حساب الله نوشته می شود و اعمال شرشان (منکرات) به حساب ابلیس برونی و درونی.

·        تناقض کریم اما این است که علیرغم هیچ واره قلمداد کردن آدمیان، آنها را به دلیل انجام اعمال مثبت جایزه باران می کند و به دلیل انجام اعمال منفی عذاب می دهد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر