۱۳۹۵ خرداد ۲, یکشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (284)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

اگر به تجارب زندگی نظر اندازید
متوجه بطلان این شعار می شوید.

1
هیچ رابطه ای مطلقا منفی
و هیچ رابطه ای مطلقا مثبت نیست:
هر رابطه ای دیالک تیکی از مثبت و منفی است.

2
از کجا می دانید؟

3
هیچ رابطه ای یکطرفه نیست.

4
هیچ دادی بدون ستدی نیست

5
داد و ستد رابطه ای دیالک تیکی است.

آره.
منشاء همه طبقات حاکمه انگل
(طبقه حاکمه برده دار، فئودال، بورژوازی)
همین است:

1
همه در آغاز
جیب بر
راهزن
غاصب
دزد دریایی
و غیره
بوده اند.

2
مراجعه کنید به فیلم «روزی امریکائی وجود داشت»
با نقش بازی روبرت د نیرو

3
دزد ولی چیز دیگری است.
دزد جزو لومپن پرولتاریا ست.

4
طبقه حاکمه، لومپن نیست.

5
لومپن اما می تواند رشد کند و عضو طبقه حاکمه شود.

6
در آن صورت ماهیت طبقاتی اش عوض می شود.

7
تفاوتگذاری میان ایندو خیلی مهم است.

8
مارکس در اثرش تحت عنوان
«فقر فلسفه»
چالش شورانگیزی در این زمینه
بر ضد آنارشیسم (پرودون) دارد.

9
پرودون بورژوازی را دزد خطاب کرده بود.

آموزش تفکر مفهومی
آدمی را زیر و رو می کند.

1
آموزش تفکر مفهومی
در تحصیل دانشگاهی (اکادمیکی) هم حامی و همراه مهمی است.

2
لنین می گفت:
همه از مارکسیسم حرف می زنند
ولی کسی نمی داند، آن چیست.

3
واقعا چنین است.

4
دلیلش هم همین است:
بدون آشنائی عمیق با مفاهیم نمی توان اندیشید
نمی توان جمله ای از این و آن را فهمید.

5
پس از آشنایی با مفاهیم و تمرین کاربست آنها
یعنی پس از آشنایی با تفکر مفهومی
اندیشه، اندیشیده می شود و نه نشخوار.

6
کله آدمی انبار اندیشه نیست.

7
مغز چشمه افکار نیست.

8
مغز ارگان تفکر است.

9
به همان سان که قلب ارگان پمپاژ خون است.

10
قلب چشمه خون نیست.

11
مفاهیم فلسفی آجر های اولیه احکام (افکار) اند.

12
ابزار کار فکری اند.

اینها کودکان مردم بوده اند
که برای روی کار آمدن ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی قربانی شده اند.
شاه مترقی تر از همه این دار و دسته ها بود.

بهتر هم همین است.

1
بدون آموزش مفاهیم فلسفی
نمی توان کتابی را خواند و فهمید.

2
اگر وقت داشته باشید
بهتر است
فرهنگ واژه هایی
برای خود در کامپیوترتان
به ترتیب الفبا
تشکیل دهید
تا به هنگام نیاز مراجعه کنید.

3
تعریف بعضی واژه ها بالغ بر صد صفحه است.

اساطیر پیشفرم ادیان اند.

1
هم اساطیر و هم مذاهب و هم هر فرمی از شعور
منشاء مادی (اقتصادی و اجتماعی) دارند.

2
شعور انعکاس وجود است.

3
به همین دلیل
با توسعه طرز تولید مایحتاج مادی (وجود اجتماعی)
شعور اجتماعی نیز توسعه می یابد.

4
مثلا شعور فئودالی به شعور بورژوائی ارتقا می یابد.

5
دلیل اختلافات فکری (اختلافات ایده ئولوژیکی و غیره)
اختلافات منفعتی (طبقاتی) است.

6
جنگ نان است
که به شکل جنگ ادیان منعکس می شود.

7
دیدنش دشوار است.

8
برای دیدنش به دانش نظری (تئوریکی) نیاز مبرم هست.

9
به خرد کل اندیش (فلسفه علمی)
نیاز بی چون و چرا هست.

«دزد» شاید مفهوم دقیقی نباشد.

1
این طبقه حاکمه است که انگشتان دزدان (سارقین) را قطع می کند.

2
طبقه حاکمه دزد نیست.

3
دزد به کسی اطلاق می شود که
مخفیانه مال کسی را از آن خود می کند.

4
دزد جزو لومپن پرولتاریا ست.
جزو بی خانمانان است.

5
طبقه حاکمه حاصل دسترنج توده را
به بهانه های مختلف قانونی، شرعی، رشوه، هدیه، احسان، انفاق و غیره
غصب می کند.

6
می توان از جریان شط خروشان ثروت
از پایین به بالا سخن گفت.

7
طبقه حاکمه غاصب و استثمارگر است.
دزد نیست.

8
ولی سعی می کند
تبهکاری ها و قانون شکنی های اعضای خود را
اختلاس (دزدی) جا بزند.

9
این نوعی عوامفریبی است.

10
طنز قضیه این است
که انگشتان دست اعضای خود را هرگز قطع نمی کند

سؤال این است که
انسان و یا جامعه
چیست؟

1
انسان و جامعه
به عنوان ارگانیسم و یا اندام
از چه تشکیل شده است؟

2
سؤال روشن تر
عمارت و ساختمان معین
از چه تشکیل می شود؟

دیالک تیک حراج و تاارج
مریم

1
حراج فرمی از تاراج است.

2
این مال مفت باد آورده است که حراج می شود

3
یعنی دارائی ملی است که بی پروا تاراج می شود.

4
به روایت محققین
شاید 20 و یا 30 سال دیگر
نه قطره ای نفت در زمین کشور باشد و نه نفسی گاز

ضد دو چیست
من تنها و یا توی تنها؟

1
برای پاسخ دقیق و صریح به هر پرسش باید
از خطه خاص به عالم عام رفت:

2
دو در این صورت می شود کل

3
من و تو می شوند جزء

4
دیالک تیک جزء و کل
به شکل دیالک تیک من تنها (و یا توی تنها) و دو
بسط و تعمیم می یابد.

5
یعنی من تنها
فرق ماهوی
با توی تنها ندارد.

6
اما تبصره ای تجربی هست:

7
تنهائی
مفهومی انتزاعی (مجرد)
است
که وقتی معنای روشن کسب می کند که مشخص گردد.

8
آدم می تواند تنها باشد
بسان دهخدا
آدم می تواند تنها باشد
بسان عابدی
در دیری
بسان زاهدی
در مسجدی

9
تنهائی فرم (پوسته) است

10
مهم محتوای (هسته) این فرم و یا پوسته است


11
کلیشه ای نیست.
همان است که خودتان بدرستی گفته اید.

12
عزت همسرش و یا دوست دخترش بوده
که اجامر اعدامش کرده اند.

13
منظورش از دو سرو
عزت و مجید (خودش) است

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر