۱۳۹۵ اردیبهشت ۳۱, جمعه

سیری در شعر «بردگان ابدی» از دکتر اسعد رشیدی (بخش اول)

     
ویرایش و تحلیل از
یدالله سلطان پور

پیشکش به 


مریم
که مسبب اصلی این تأمل و تحلیل است.

 مریم

اين شعر
حس قشنگ و تخيلى آشنا دارد.

طبيعت در آن موج مى زند.

حتى دوچرخه كه
تنها ماشين سازگار و حامى طبيعت است،
در اين شعر با تكيه زدن بر نرده های باران
با طبيعت عجين شده است.


نغمه هاى زلال سپيدار، باران در آرامش بامدادى
كه پرندگان و حيوانات جنگل را به سكوت وامى دارد
تا خود نغمه سراى طبيعت باشد،
باغ فرو شده در مه،
تجارب ناب و آشنا هستند

و بالاخره دوچرخه كه 
به
»تنهايى«
تشبيه شده
مرا به ياد دوچرخه ام مى برد
که بهترين دوست اوقات تنهايي ام
در دوران كودكى ام بوده است.

1

2

3

4

5

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر