۱۳۹۱ آبان ۱۳, شنبه

مي شكفد غنچه ي صنعت به شوق

كار اگر صاحب دنياي ما ست
علي يزداني
سرچشمه:
کانون مدافعان کارگر

فردا
خاك شب آبستن فرداي ما ست
باد صبا منتظر رأي ما ست

تا بنهي پاي، سحر مي دمد
دختر زر سايه ي رؤياي ما ست

مي شكفد غنچه ي صنعت به شوق
كار اگر صاحب دنياي ما ست

مي تپد از شوق، دل دشت ما
ابر رفاقت سر صحراي ما ست

بر دهل ات كوب كه در رزم ما
بانگ طرب همره آواي ما ست

مي شكفد از سر شاخ اميد
نار محبت كه معماي ما ست

دفن شود فقر به چاهي عميق
بهره كشي نافي آراي ما ست

كام كسي تلخ نباشد ز جنگ
صلح و صفا هسته ي خرماي ما ست

محبس و زنداني و قتل و دروغ
واژه ي فرسوده ي فرداي ما ست

حسرت و تبعيض نبيند كسي
سهم برابر، بن سوداي ما ست

 كودك فردا نشود مبتلا
مادرش ار وحدت زيباي ما ست
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر