۱۴۰۳ مهر ۲۳, دوشنبه

درنگی در شعری از عسگر آهنین (۱)


 

درنگی

از 

میم حجری

 

واژه های دم صبح
--------------------


بر گونه های گل چه شبنمی نشسته
دیشب سرود بی کلام می بارید؟
بگذار آفتاب
این واژه های پراکنده را بنوشد
یک شعر ناب می تواند
حتی عطش آفتاب را فرو بنشاند
این، فایده ی زیباییست.

(عسگر آهنین/ 30 ژوئیه 2013)

معنی تحت اللفظی:

بر گونه های گل چه شبنم هایی نشسته است.

مگر دیشب سرود بی سخن باریده است؟

بگذار آفتاب این کلمات پراکنده را بنوشد.

شعر می تواند آفتاب تشنه را حتی سیراب کند.

فایده زیبایی همین است. 

 

تک تک این جملات این شعر فاقد رابطه منطقی با یکدیگرند

و

فقط به مدد قوه فانتزی قوی می توان بین آنها رابطه برقرار کرد و شعر را درک کرد و توضیح داد.

 

بگذارید این شعر مملو از تصورات و تصاویر و تخیلات را نخست تجزیه و سپس تحلیل کنیم:

۱

بر گونه های گل چه شبنمی نشسته

شاعر در این جمله سرشته به شگفت

طبیعت را انسان واره تصور و تصویر می کند:

گلبرگ های کل به گونه های بشر تشبیه می شوند.

بشری که زیر باران بوده است.

در جمله بعدی شاعر این حقیقت امر صراحت می یابد:

۲

دیشب سرود بی کلام می بارید؟

انگار شب قبل باران باریده بوده است.

بارانی شبیه سرودی.

شبیه سرود بی کلامی.

۳

بگذار آفتاب
این واژه های پراکنده را بنوشد

بارانی از سرود که شب قبل باریده بود، متشکل از واژه هایی بود.

واژه هایی که به صورت شبنم در آمده اند

و

آفتاب تشنه می تواند قطرات شبنم (واژه های سرود بی کلام) را بنوشد و آتش عطشش را خاموش کند.

 

۴
یک شعر ناب می تواند
حتی عطش آفتاب را فرو بنشاند

 

مجموعه قطرات زلال شبنم بر گونه های گل

در ذهن شاعر، شبیه شعر نابی اند.

شعر نابی که قادر به فرونشاندن عطش آفتاب است، حتی.

چرا و به چه دلیل؟

 

۵

این، فایده ی زیباییست. 

برای اینکه فایده زیبایی فرونشاندن عطش بشری است.

بدین طریق

شعر به عنوان زیبایی جا زده می شود.

بی اعتنا به اینکه شعر چیزی مادی و عینی (اوبژکتیو) است.

در حالیکه زیبایی چیزی فکری و روحی و روانی و ذهنی (سوبژکتیو) است.

تک تک آجرهای عمارت این شعر شاعر،  بیگانه با یکدیگرند

فقط به مدد قوه فانتزی (تخیل) می توان این آجرها را به هم وضل کرد

 تا عمارت شعر تکوین یابد.

به همین دلیل

می توان گفت 

که

هنر (و در این مورد) شعر بهترین وسیله برای تخیل افسار گسیخته است.

بهترین طریق برای اشاعه خرد گریزی و خردستیزی است.

ضمنا می توان گفت

که 

شاعر دسته چک سفید برای تخریب خانه خرد خلایق می گیرد.


پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر