
ویرایش و تحلیل
از
فریدون ابراهیمی
﴿وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ ۚ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ
ۚ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَن يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا ۗ
وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا ۗ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ﴾
[ الأنعام: ۸۰]
و قومش با او به ستيزه برخاستند.
گفت:
آيا درباره اللّه با من ستيزه مىكنيد، و حال آنكه او مرا هدايت كرده است؟
من از آن چيزى كه شريك او مىانگاريد، نمىترسم.
مگر آنكه پروردگار من چيزى را بخواهد.
علم پروردگار من همه چيز را در برگرفته است.
آيا پند نمى گيريد؟
کریم
در این آیه،
از عصیان نظری و عملی حضرت ابراهیم بر ضد وضع موجود و ایده ئولوژی حاکم (بت پرستی) گزارش می دهد:
حضرت ابراهیم
نه تنها خدای مجرد (انتزاعی) و ذهنی را به مثابه آلترناتیوی برای اصنام (بت های) مشخص و مادی عرضه می دارد، بلکه به درهم کوبیدن عملی اصنام (بت ها)
مبادرت می ورزد.
یعنی
بت ستیزی نظری را جامه عمل می پوشاند.
یعنی
دیالک تیک تئوری و پراتیک
را
به صورت دیالک تیک بت ستیزی (خداپرستی) و بت شکنی بسط و تعمیم می دهد.
حضرت ابراهیم
به همین دلیل، در ادبیات تئولوژیکی (فقهی، مذهبی)
به مثابه سمبل عصیان نظری و عملی تصور و تصویر می شود.
۱
و قومش با او به ستيزه برخاستند.
گفت:
آيا درباره اللّه با من ستيزه
مىكنيد، و حال آنكه او مرا هدايت كرده است؟
کریم
در این آیه،
میان اصنام (بت ها) و الله مرزبندی می کند:
بت چیزی جامد و بی بو و بی خاصیت است.
در حالیکه الله قدر قدرتی همه فن حریف است.
مثلا
عالم است و قادر به هدایت (رهنمایی) است.
می توان گفت که کریم برای مرزبندی بین اصنام و الله،
دیالک تیک پاسیویته و اکتیویته (انفعالیت و فعالیت و فاعلیت)
را
به صورت دیالک تیک اصنام و الله بسط و تعمیم می دهد
و
نقش تعیین کننده
را
از آن اکتیویته (فعالیت و فاعلیت) (الله) می داند.
فرق و تفاوت و تضاد اسلام با مسیحیت هم همینجا ست:
مسیحیت
دین پاسیویته (انفعالیت) است.
اسلام
اما دین