علیاکبر دهخدا
(۱۲۵۷ ـ ۱۳۳۴)
محل زندگی تهران، چهارمحال و بختیاری، وین، سوییس، استانبول
آثار
لغتنامه دهخدا
امثال و حکم
تحلیلی
از
ربابه نون
وطن پرستی
هنوزم
هنوزم
(هنوز، مرا)
زخردی به خاطر در است
كه در لانه ماكیان برده دست
كه در لانه ماكیان برده دست
به
منقارم
(با منقار، مرا)
آن سان
به
سختی
گزید
كه اشكم ، چو خون از رگ،
كه اشكم ، چو خون از رگ،
آن
دم
جهید.
پدر
خنده بر گریه ام زد كه هان:
«وطنداری آموز از ماكیان.»
«وطنداری آموز از ماكیان.»
معنی تحت اللفظی:
در ایام کودکی
دست در لانه اردک ها کردم و اردک دستم را منقار زد.
آن سان که اشکم درآمد.
پدرم
به
خنده
گفت:
وطن پرستی
را
باید
از اردک ها فراگرفت.
سؤال
برای ما از دیرباز این است
که
وطن
چیست،
وطن پرستی
به
چه معنی
و
به
چه
دلیل است؟
بیشتر از هر کس
اعضای طبقات حاکمه
دم از وطن پرستی می زنند.
توده و حزب توده
(ضد دیالک تیکی طبقات حاکمه و احزاب شان)
در
طول تاریخ
هم
بی وطن
قلمداد می شوند
و
هم
وطن فروش.
کسی
هم
جرئت نمی کند
از
وطنداران وطن پرست
بپرسد:
بی وطن
چگونه می تواند ضمن بی وطن بودن
وطن فروش
باشد؟
چون
پیش شرط فروش چیزی
داشتن آن چیز
است.
چون
نمی تواند مایملک دیگری را بفروشد.
۲
پدر
خنده بر گریه ام زد كه هان:
«وطنداری آموز از ماكیان.»
«وطنداری آموز از ماكیان.»
هر وقت هم وطن وطنداران وطن پرست مورد حمله اجانب قرار می گیرد،
توده
را
کم و بیش
مسلح می کنند
و
به
جبهه جنگ
گسیل می دارند
تا
از
وطن وطنداران وطن پرست
دفاع کند
و
لت و پار شود.
حیرت انگیز
این است
که
وطنداران وطن پرست
وطنداران وطن پرست
مثلا
بحرین
را
به
بریتانیای کبیر
می بخشند و یا می فروشند
و
دهها میلیارد دلار
به
حساب های بانکی خود در خارج
منتقل می کنند.
کاخ ها می خرند و قمارها می زنند و کیف ها می کنند.
کسی هم نیست
تا
جرئت کند و بپرسد، اگر وطن به توده و حزب توده تعلق دارد،
پس
چگونه
بدون اجازه از توده و حزبش
به این و آن بخشیده و یا فروخته می شود؟
ضمنا
این چه وطنی
است
که
اکثریت سکنه اش
حتی
وجبی خاک
برای زندگی
در
اختیار
ندارند
و
برای بنای دخمه ای جهت زیست بخور و نمیر
باید
عمری
با
هر مشقت و ذلت جان بکنند؟
۳
پدر
خنده بر گریه ام زد كه هان:
«وطنداری آموز از ماكیان.»
«وطنداری آموز از ماكیان.»
بنابرین
وطن
را
و
وطنداری
را
و
وطن پرستی
را
فقط
در
پرتو حاکمیت طبقاتی
و
یا
در
پرتو فرماسیون اقتصادی حاکم
می توان
تعریف کرد.
وطن
همیشه
از
آن طبقات حاکمه
است
و
توده
زمانی می تواند وطندار شود
که
به
مقام طبقه حاکمه
ارتقا یابد.
یعنی
بر
طبقات اجتماعی
فاتحه خواند.
در
آن صورت
و
فقط
در
آن صورت
می توان
از
توده
انتظار وطن پرستی
داشت.
در
غیر این صورت
وطن پرستی توده توخالی خواهد بود.
به
معنی پرستش وطن طبقات حاکمه خواهد بود.
نوعی
خریت
و
از خود بیگانگی
خواهد بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر