۱۳۹۸ آبان ۲۱, سه‌شنبه

فرمالیسم فاشیستی در لفافه پارسی گرایی و ترکی گرایی و کردی گرایی و عربی گرایی و زبان گرایی های دیگر (۳)


هماندیشی با حریف

میم حجری
 
زبان در جهان ای خردمند چیست؟

۱
نه.
همه واژه ها در همه زبان ها بدیل ندارند.
چه بسا حتی وجود ندارند.

۲
اوتوبوس
در روستایی 
بنز
نامیده می شد.

۳
احتمالا به دلیل کارخانه مولد اوتوبوس بوده است.

۴
بنز که برای اوتوبوس بدیل نیست.

۵
مثال قبلی:
سوبژکت 
را
 ترجمه کرده اند 
به 
ذهن
و
به
سوژه

۶
اولا
سوبژکت
معانی متفاوت بیشماری دارد
که
 ربطی به ذهن ندارند.

۷
ذهن فقط یکی از صدها معنی آن است.

۸
همین اجامر وقتی می خواهند سوبژکت تاریخ
را
ترجمه کنند
سرگیجه می گیرند و ترجمه شان زباله می شود:

۹
ذهن تاریخ
که
معنی ندارد.

۱۰
و 
یا 
سوژه تاریخ
که معنی ندارد.

۱۱
ما راجع به سوبژکت تاریخ شاید ۱۰۰ تحلیل منتشر کرده باشیم.

۱۲
وقتی نوبت به ترجمه سوبژکتیویته می رسد
کسانی که سوبژکت را سوژه ترجمه کرده اند
دوباره سرگیجه می گیرند.

۱۳
اصلا بدیلی پیدا نمی کنند که مبتنی بر سوژه باشد

۱۴
وقتی بخواهند سوبژکتیویسم را ترجمه کنند
با سوژه که واژه ای تشکیل نمی شود.

۱۵
سوبژکت که ثقیلتر از سوژه و ذهن نیست.

۱۶
مفاهیم باید تعریف شوند
و
نه
ترجمه

۱۹
مثال دیگر:
برای مفهوم سوسیالیسم
چه بدیلی  وجود دارد؟

۲۰
سوسیالیسم
هم
فرماسیون اقتصادی است
هم
انواع مختلف در فلسفه و جامعه شناسی از آن وجود دارد:
سوسیالیسم اوتوپیکی
سوسیالیسم علمی
...

۲۱
  واژه ها باید اهلی شوند

۲۲
در همه ممالک متمدن این کار صورت می گیرد.

۲۳
با 
زبان ناب فارسی
نمی توان جمله ای حتی ساخت.

۲۴
بخش اعظم گنجینه واژگانی زبان فارسی
واژه های عربی و ترکی و غیره اهلی شده اند.

۲۵
واژه چگونه تشکیل می شود؟

 
مثال:
واژه اتم
موله کول

چگونه تشکیل شده اند؟

در
ایران که تشکیل نشده اند و نمی توانستند هم تشکیل شوند.

۲۶
هر واژه آنجا تشکیل می شود که چیزهایی در آیینه ذهن
منعکس می شوند
و
پس از تجرید
مفهومی ساخته می شود 
و 
مفهوم
 بلافاصله 
نامگذاری می شود 
و
 واژه
 تشکیل می یابد.

۲۷
مثال:
انواع مختلف درخت در ذهن ما منعکس می شوند:
سرو و صنوبر و سپیدار و بید و غیره

۲۸
از تجرید و یا انتزاع و یا ابستراکسیون همه اینها
مفهوم درخت تشکیل می شود و بعد جامه کلمه می پوشد:
درخت
آغاج
تری
شجر
باوم
....


۲۸
حالا در طویله جماران
معرکه گیری بر سر زبان
مد شده است.

۲۹
پان عیرانیست ها
 که
 به اندازه ارزنی مغز در کله ندارند
فارسی را علم کرده اند.

۳۰
واژه های شان با کاف شروع می شود.
همه از دم بندتنبانی اند.

۳۲
آذری ها صدا و سیمای عرعردوغان را می بینند و می شنوند و عرعر می کنند.

۳۳
احدی دیگر قادر و مایل  به خواندن جمله ای به فارسی نیست

۳۴
کرد ها همه اش می نویسند کورد
و
خیال می کنند کره مریخ را فتح کرده اند.

۳۵
با اینها اصلا نمی توان هماندیشی کرد.

۳۶
زبان شده بهانه برای استتار بی شعوری خویش
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر