۱۳۹۸ مهر ۲۰, شنبه

سیری در لاطائلات محمود سریع القلم (۲)

 
محمود سریع‌القلم 
(متولد ۱۳۳۸ در تهران)
 
تحلیلی
از
ربابه نون
 
۱
۳۰ ویژگی که باعث می شوند به هم اعتماد نکنیم

محمود سریع القلم
تحصیلکرده امریکا در رشته علوم سیاسی
 و
 دارای مدرک فوق دکترا از دانشگاه اوهایو
ست
و
یکی از اساتید دانش ـ کاه بهشتی
است.
 
ما
همین امروز
تصادفا
با
لاطائلات او
آشنا شده ایم.
 
عدد جادویی او
۳۰
است.
 
۳۰ ویژگی
 که
 باعث می شوند
 به
 هم 
اعتماد نکنیم
 
۳۰ ویژگی کسانی
 که
 کتاب نمی خوانند 
.... 
 
راستی
فلسفه عدد جادویی ۳۰
چیست؟
 
در هر صورت
کسی که علوم سیاسی خوانده
راجع
به
مسائلی
رساله حل المسائل
 نوشته
که
کمترین ربطی به رشته تحصیلی او
ندارند.
 
اما چرا و برای چه؟
 
۲
۳۰ ویژگی
 که
 باعث می شوند
 به
 هم 
اعتماد نکنیم
 
 این یکی از عناوین یکی از رسالات مجتهد اعظم است.
 
بی اعتمادی متقابل اعضای جامعه
در
قاموس علامه جماران
۳۰ دلیل دارد.
 
اگر این ۳۰ دلیل
رعایت شوند،
بنا بر تئوری او،
بی اعتمادی متقابل
جای خود 
را 
به
 اعتماد متقابل 
خواهد داد.
 
چه بهتر از این؟
 
هنر
 نزد جمارانیان
 است 
و
 بس:
نگیرند عقل کلان را به خس.
 
۳
همه علل سی گانه علامه جماران
سوبژکتیو
اند.
 
یعنی
متد «تجزیه و تحلیل» علامه
سوبژکتیویستی
است.
 
جهان بینی او
به
همین دلیل
ایدئالیستی ـ ذهنی
است:
یعنی
جهان در قاموس او
وارونه و پادرهوا ست.
 
یعنی
جهان بینی و متد «تجزیه و تحلیل» فوق دکتر دانش کاه امریکا
کمترین فرقی 
با 
جهان بینی و متد «تجزیه و تحلیل» علما و فقها و طلاب حوزه های عرعریه
ندارد.
 
ما
دلایل سی گانه علامه
را
یکی پس از دیگری
مورد تأمل قرار می دهیم:
 
۱
دلیل اول بی اعتمادی متقابل:
به شخصی که به ما محبت کرده و احترام گذاشته، 
لطمه می زنیم
 
علامه
چنان قاطعانه حکم صادر می کند
که
جامعه
انگار
به
دو طبقه متضاد تقسیم می شود:
 
الف
اعضای طبقه اول
حاتم طایی
اند:
بدون چشمداشت و بدون دلیل
محبت می کنند و احترام می گذارند.
 
ب
اعضای طبقه دوم
لات و لومپن و لاشخور و بی شعور و بی همه چیز
اند:
بدون علت و دلیل 
به
حاتم طایی
لطمه می زنند.

نتیجه حاصل
بی اعتمادی متقابل افراد است.

یعنی
حاتم طایی
در
نتیجه این واکنش حریف
سلب حاتم طائیت
می شود.

یعنی
دیگر 
به
کسی محبت نمی کند و احترام نمی گذارد.
بلکه
بر سرش می زند و خرد و خمیرش می کند.

۲
به شخصی که به ما محبت کرده و احترام گذاشته، 
لطمه می زنیم

این
ایده
از
خود علامه نیست.

منبع و مأخد این ایده
حکایتی
راجع 
به
حاتم طایی
است
که
ما
منتشرش کرده ایم:

حاتم طایی
سوار بر اسبی
به
افتاده ای 
برمی خورد
که
یاری می طلبد.

حاتم طائی
از
اسب
پیاده می شود
تا
به
او
کمک کند.

حریف فوری برمی خیزد
و
به
ضرب مشتی
حاتم طائی
را
از 
پا
در می آورد.
بعد
سوار اسب حاتم می شود.

حاتم می گوید:
اسب هدیه من به تو.
ولی
به 
من
قول بده
که
راجع به ماجرا
به
 کسی چیزی نگویی.

حریف می پرسد:
چرا؟

حاتم جواب می دهد:
در
آن صورت
دیگر
کسی به کسی اعتماد نمی کند.
 
۳
به شخصی که به ما محبت کرده و احترام گذاشته، 
لطمه می زنیم
 
عوامفریبی علامه جماران
تعویض جای استثناء با قاعده
است.
 
کسی
معمولا
به
کسی که به او محبت کرده و احترام گذاشته،
لطمه نمی زند.
 
چنین کار ایراسیونالی (ضد عقلی)
استثناء 
است.

قاعده
محبت به ازای محبت
و
احترام به ازای احترام است
و
نه
لطمه به ازای محبت و احترام.

۴
به شخصی که به ما محبت کرده و احترام گذاشته، 
لطمه می زنیم

در
هر صورت
اگر به کسی که به ما محبت کرده و احترام گذاشته،
(پیدا کردن چنین کسی شاید در کره مریخ امکان پذیر باشد)
لطمه نزنیم،
اعتماد متقابل
میان اعضای جامعه
برقرار می شود.
 
البته
اگر
ضمنا
۲۹ مورد دیگر نیز رعایت شوند.
 
زنده باد جماران و علامگان
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر