۱۳۹۲ دی ۱۳, جمعه

رویاروئی های ایدئولوژیکی هر روزه (117)



صمد و «اوتوپیا»

نادر شهریوری (صدقی)  

مسعود بهبودی

·        ایرانی ها از دو چیز خیلی خوش شان می آید:
·        از مرده ها و از بیگانه ها
·        اما در عوض نه چشم دیدن زنده ها را دارند و نه توان تحمل خودی ها را.

1
·        صمد تابو ست، مثل خیلی از مرده های دیگر.
·        یک هفته است که با راستگرائی بحث دارم.
·        طرفدار نیچه و هایدگر و هیتلر و شاملو و بهرنگی و شفیعی و غیره است.
·        می گوید که صمد چپ بوده است.
·        شفیعی را جزو ائمه اطهار قلمداد می کند.
·        اما مارکس، انگلس و لنین را جنایتکار می داند.
·        به پیشه وری و امثال او فحش خواهر و مادر می دهد.
·        تجزیه طلب قلمداد می کند.

2
·        پارادوکس می نماید.
·        ولی پراتیک زنده زندگی همین است که معیار رشوه نگیر حقیقت است.

3
·        یا باید غل و غشی در مارکس و انگلس و لنین و پیشه وری و غیره باشد و یا چیزی در مثلا بهرنگی و شرکاء بوده که راستگرائی کلمات قصارش را به همان بها می فروشد که کلمات قصار پیغمبر فاشیسم، حضرت نیچه را و برای دفاع از حقانیت آنها از روی جنازه خویش می گذرد.

4
·        اوتوپیای بهرنگی و این و آن، برای من  مهم نیست.
·        مهم محتوای طبقاتی آثار اینها ست.
·        مهم کشف علت و دلیل جانبداری راستگرایان افراطی وطنی از اندیشه های اینها ست.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر