دیالک تیک امام جمعه ها و نوچه ها (6)

چقدر کلمات معصوم اند

نیما امام جمعه (کوهبنانی)

(الف میم شیری)

سرچشمه:

مجله هفته

http://www.hafteh.de

مسعود بهبودی

  

مهر مازانی

یاد آوری می کنم که هیچکدام از کسا نی‌ که مخاطب آقای امام جمعه یا آقای شیری هستند استالین را از منظر شما نقد نمی کنند.

·        خیلی ممنون از مرزبندی سوبژکتیف میان من و مخاطبان امام جمعه.

·        ولی برای کشف صحت و سقم نظر شما بهتر است که دست به دامن پراتیک زنده زندگی شویم:

1

·        چون پراتیک زنده زندگی هم منشاء اندیشه است و هم محک صحت و سقم آن.

·        همین پراتیک زنده زندگی نشان می دهد که امام جمعه و نوچه ها به محض دهن باز کردن هر دگرانیدشی، هر فحش خواهر و مادر که در کله و چنته داشته اند، نثارش می کنند:

·        یکی از این فحش های بی ضرر و زیان فاشیسم و وابستیگ به طبقه حاکمه است که مثل نقل و نبات بر سر و صورت دگر اندیش بخت برگشته پرتاب می کنند.

·        مراجعه کنید به  کامنت های امام جمعه و شعله وسپیده و جفپا و غیره.

2

·        این همان امام جمعه ای است که به مخاطبین مورد نظر شما، مثلا حسن مرتضوی و امثالهم کمترین اهانتی نکرده است که سهل است، حتی در مقابل شان تعظیم کرده اند و ابراز ارادت امامانه فرموده اند:

«همه ی این جدل ها و جر و من جر ها مانع نمی شوند 

تا احترام عمیق قلبی ام را به شما همچون سابق ابراز نکنم.»

امام جمعه

3

یاد آوری می کنم که هیچکدام از کسا نی‌ که مخاطب آقای امام جمعه یا آقای شیری هستند استالین را از منظر شما نقد نمی کنند.

·         اگر شما جای من بودید، آرزو نمی کردید که به جای مسعود بهبودی و به قول نوچه پارکابی امام جمعه، «خدامراد بهبودی»، حسن مرتضوی و یا هر عزیز کرده ی دیگری باشید و ضمنا استالین را از منظر آنها نقد نمی کردید تا حداقل از لجن فاشیسم، تن سالم بدر ببرید؟

·        تصادفا این همان فضیلتی است که مخاطبین امام جمعه به استالین نسبت می دهند و میان هیتلر و او علامت تساوی می گذارند و به چرخش قلمی کمونیسم را با فاشیسم یکسان   قلمداد می کنند.

·        مطمئنید که امام جمعه و دیگر امامان معصوم را می شناسید؟

4

 آقای بهبودی نقل قول از هادی غفاری می آورند که گفته بود “ما همه استلینیست بودیم”

 برای اطلاع آقای بهبودی بگویم که چندی پیش در یکی‌ از تلویزیون های ظاهراً وابسته به چپ ایرانی‌ از یکی‌ از مسئولین سازمان راه کارگر سؤال  می شود دلیل این همه انشعاب در سازمان شما چه بود ؟

او هم عین همین جواب هادی غفاری را می دهد:

“ما همه استالینیست بودیم”

·        خوب باشد.

·        هر فرد خود اندیشی نباید راجع به منظور حضرات از واژه «استالینیسم» بیاندیشد؟

·        گاهی واژه ای به مثابه فرم با  مفاهیم مختلف و چه بسا متضاد به مثابه محتوا پر می شود.

·        به همین دلیل، لنین ملعون و مفسد فی الارض توصیه اکید می کند که واژه ها را از صراحت بگذرانیم و منظور هادی غفاری و راه کارگری را از واژه واحد «استالینیسم» کشف کنیم.

·        اگر از جان شیرین خود سیر شده اید، از امام جمعه هم بپرسید.

·        امام جمعه حتما خواهند گفت که مفهومی به نام استالینیسم وجود ندارد.

·        امتحانش که ضرر ندارد.

·        بنظر امام جمعه استالینیسم همان لنینیسم است که خود استالین پیشنهاد کرده است.

·        امام جمعه و نوچه ها حتی نقل قول خواهند کرد که استالین به مداحان سینه چاک خود گفته  که رو داری نکنند.

·        چون خود او طلبه مجتهدی به نام لنین است.

5

در مراسمی، فردی سعی‌ می‌ کند مسئله امپریالیسم را پیش بکشد او را استالینیست خطاب می کنند.

·        مثال انتزاعی تر و تمیزی است.

·        حتما انتظار دارید که خدامراد بهبودی به حقانیت نظرات مبتنی بر این مثال شما اذعان کند.

·        به احتمال قوی طرف مورد نظر شما واقعا هم استالینیست بوده است.

·        به قول نوچه امام جمعه، «مردم که خر نیستند!»

·        وقتی مردم می بینند که طرف در کله به جای مغز، شلغم دارد و در چنته هارت و پورت، بطور اوتوماتیک به این نتیجه می رسند که چنین کسی فقط می تواند استالینیست باشد.

·        حالا می بینید که استالینیسم تعریف دارد:

·        بنظر من هم یکی از مشخصات استالینیسم، همین هارت و پورت توخالی با کله خالی است.

·        استالینیسم با فلسفه بورژوائی واپسین وجوه مشترک بنیادی دارد.

·        به همین دلیل می توان گفت که استالینیسم فرمی از آنتی کمونیسم در البسه کمونیسم است.

6

در جریان انتخابات گذشته که کسانی‌ را بصورت غیر علنی محاکمه کرده اند تلویزیون صدای آمریکا و بی‌ بی‌ سی‌ هر زمان که از این محاکمه صحبت می شد کلمه دادگاه های استالینی را عنوان می کردند.

·        خوب باشد.

·        اینکه دلیل بر حقانیت استالینیسم نمی شود.

·        هر طبقه اجتماعی اندیشه های خود را با تعاریفی که از  مفاهیم دارد، تبیین می دارد.

·        از این چیزها که نمی توان به نفع خود نتیجه گیری کرد.

·        ناسیونال ـ سوسیالیسم دیر زمانی تروتسکی را به مثابه یهودی لجن مالی می کرد، بعد نوبت به استالین رسید.

·        با طناب این نقل قول ها و کرد و کار ها نمی توان ماهیت چیزی را تعیین کرد.

·        چرا؟

·        برای اینکه ماهیت هر چیز در خود آن چیز است و نه در نظر این و آن.

·        به همین دلیل هر چیز باید بطور عینی تحلیل شود.

7

در هر جائی یا مطلبی که قرار است هر گونه گفتمان عدالت خواهی‌ یا امپرلییسم تخطئه شود شما حتما لعن استالین را خواهید شنید.

·        من از دیرباز در اخبار روز با انواع مختلف صاحب نظران برخورد دارم.

·        به لعن و نفرین استالین بندرت برخورد کرده ام.

·        اما به تخریب سیستماتیک و سنجیده و اندیشیده مارکسیسم ـ لنینیسم به وفور.

·        تازه این چیزها دلیل بر حقانیت استالینیسم نمی شوند.

·        فقط در درگیری با فاشیست ها، نیچه ئیست ها، شاملوئیست ها و غیره وقتی که قافیه حضرات تنگ می آید، مثل امام جمعه ـ البته بطور منفی ـ از جنایات استالین پیرهن عثمان می سازند تا جنایات هیتلر را پرده پوشی کنند.

·        همین شیوه استدلال خود شما دال بر موضع سوبژکتیویستی شما در عرصه تئوری شناخت است.

·        اتفاقا همین موضع معرفتی را نمایندگان فلسفه بورژوائی واپسین هم نمایندگی می کنند.

·        همانطور که ذکر شد، استالینیسم با فلسفه بورژوائی واپسین وجوه مشترک جدی بیشماری دارد.

·        مشخصات اصلی استالینیسم بنظر من به شرح زیرند:

1

·        علم ستیزی

2

·        دیالک تیک ستیزی    

3

·        بی خبری از تفکر مفهومی و حمایت و تبلیغ بی اعتنائی بدان.

4

·        ناتوانی از خود اندیشی  

5

·        باور عمیق به تئوری فاشیستی نخبگان که حاوی توده ستیزی است.

6

·        اوپورتونیسم

7

·        پراگماتیسم

8

·        سوبژکتیویسم

9

·        خودمختاری (استقلال نظری و عملی) ستیزی:

·        نوچه گردی و نوچه پروری

10

·        رشوه گیری و رشوه دهی

11

·        تطمیع، تهدید، پرونده سازی، تخریب، ترور شخصیتی و در صورت امکان فیزیکی

12

·        تظاهر و تزویر

13

·        سطحیگرائی و ابتذال نظری و عملی

14

·        فقدان شعور و شناخت و شخصیت

ادامه دارد.