سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
آوا
(1336)
· چو گل های سپید
صبحگاهی
· در آغوش سیاهی،
·
شکوفا شو
·
به پا برخیز و پیراهن رها کن
·
گره از گیسوان بسته وا کن
·
فریبا شو
·
گریزا شو
·
چو عطر نغمه کز چنگی تراود
·
بتاب آرام و در ابر هوا شو
·
به انگشتان، سر گیسو نگه دار
·
نگه در چشم من بگذار و بردار
·
فروکش کن
·
نیایش کن
·
بلور بازوان بربند و وا کن
·
دو پا بر هم بزن، پایی رها کن
·
بپر، پرواز کن، دیوانگی کن
·
ز جمع آشنا، بیگانگی کن
·
چو دود شمع شب از شعله برخیز
·
گریز گیسوان بر بادها ریز
·
بپرداز
·
بپرهیز
·
چو رقص سایه ها در روشنی شو
·
چو پای روشنی در سایه ها رو
·
گهی زنگی بر انگشتی بیاویز
·
نوا و نغمه ای با هم بیامیز
·
دلآرام
·
میارام
·
گهی بردار، چنگی
·
به هر دروازه رو کن
·
سر هر رهگذاری جست و جو کن
·
به هر راهی، نگاهی
·
به هر سنگی، درنگی
·
برقص و شهر را پر های و هو کن
·
به بر، دامن بگیر ویک سبد کن
·
ستاره دانه چین کن، نیک و بد کن
·
نظر بر آسمان، سوی خدا کن
·
دعا کن
·
ندیدی گر خدا را
·
بیا آهنگ ما کن
·
منت می پویم ـ از پای اوفتاده ـ
·
منت می پایم اندر جام باده
·
تو برخیز
·
تو بگریز
·
برقص ـ آشفته ـ بر سیم ربابم
·
شدی چون مست و بی تاب
· چو گل هایی که می لغزند بر آب
·
پریشان شو بر امواج شرابم
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر