سعدی شیرازی
( ۵۶۸ - ۶۷۱ هجری شمسی)
حکایت نهم
(گلستان با ب اول، ص 29)
تحلیلی
از شین میم شین
هر
آن، که تخم بدی کشت و چشم نیکی داشت
دماغ
بیهده پخت و خیال باطل بست
ز
گوش، پنبه برون آر و داد خلق بده
و
گر تو می ندهی داد، روز دادی هست
·
معنی تحت اللفظی:
· هر کس بذر بدی کاشت و انتظار داشت
که خوشه نیکی درو کند، مغزش را بیهوده خسته کرد و دچار خیالبافی گشت.
·
پنبه از گوشت بیرون بیاور و داد
خلق را بده.
·
اگر تو ندهی روزی به نام روز داد
هست.
1
هر
آن، که تخم بدی کشت و چشم نیکی داشت
دماغ
بیهده پخت و خیال باطل بست
·
سعدی در این بیت، دیالک تیک علت و
معلول را به شکل دیالک تیک کشت تخم بدی و درو کردن خوشه بدی بسط و تعمیم می دهد:
·
تخم بدی ـ به مثابه علت ـ موجب
تشکیل خوشه بدی ـ به مثابه معلول ـ خواهد گشت و نه خوشه نیکی.
·
بزعم شیخ شیراز، در دیالک تیک علت
و معلول نقش تعیین کننده از آن علت است، از آن تخم کشت شده است.
·
سعدی بدون اتلاف کلمه ای حتی از قانونمندی
عینی دیالک تیک علت و معلول به دفاع برمی خیزد.
·
اگر کسی بذر نیکی بکارد، گیاه نیکی
خواهد رویید و او ثمرات نیک درو خواهد کرد.
·
درست به همان سان که اگر کسی بذر
گندم بکارد، خوشه گندم درو خواهد کرد.
2
·
سعدی ضمنا برای اثبات صحت نظر خود شناخت
حسی و تجربی میلیون ها باره توده ها را به خدمت می گیرد و خواننده را از عالم حس و
تجربه به پهنه عقل و نظر رهنمون می شود:
·
از عالم کشت و کار به عالم استنتاج
عقلی و نظری رهنمون می شود:
·
گندم از گندم بروید، جو ز جو!
3
·
می توان گفت که سعدی دیالک تیک حسی
و عقلی را از سوئی و دیالک تیک تجربی و نظری (امپیریکی و تئوریکی) را از سوی دیگر
به خواننده می آموزد و در این دو دیالک تیک نقش تعیین کننده را از آن حسی و تجربی می
داند.
·
تجربه (عمل، پراتیک) هم منشاء نظر (اندیشه،
تئوری) است و هم محک تعیین صحت و سقم نظر است.
·
مراجعه کنید به دیالک تیک حسی و عقلی، دیالک تیک تجربی و نظری (امپیریکی
و تئوریکی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
4
هر
آن، که تخم بدی کشت و چشم نیکی داشت
دماغ
بیهده پخت و خیال باطل بست
·
اگر کسی به دیالک تیک علت و معلول اعتنائی
نکند، در قاموس شیخ شیراز، آب در هاون می کوبد:
·
مغزش را بیهوده به زحمت می اندازد
و به عبث خیال بافی می کند:
·
علت، همیشه تعیین کننده معلول است.
5
ز
گوش، پنبه برون آر و داد خلق بده
و
گر تو می ندهی داد، روز دادی هست.
·
حالا حتما حریفی خواهد پرسید که دیالک
تیک علت و معلول و کشت و درو چه ربطی به داد و بیداد دارد؟
·
برای پاسخ به این پرسش باید دید که
سعدی در این بیت چه می کند.
·
سعدی در این بیت، دیالک تیک داد و
ستد را برای توضیح نظر خویش به خدمت می گیرد:
·
بزعم سعدی برای هر ستدی باید دادی
داده شود.
·
پرهیز از دادن داد درخور به ازای ستد
معین، به معنی دادن بیداد است.
·
ریشه واژه بیداد هم همین جا ست:
·
بیداد به معنی ستد بی داد است:
·
به معنی طفیلیگری و انگل وارگی
است.
6
ز
گوش، پنبه برون آر و داد خلق بده
و
گر تو می ندهی داد، روز دادی هست.
·
بنظر سعدی، کسی که به ازاری ستد
معین، داد درخور نمی دهد، تخم بدی می کارد، ستم و بیداد بر طرف مقابل روا می دارد
و دیر یا زود باید به سزای عمل بد خود برسد.
·
این حکایت گلستان استثنائی ترین حکایت
سعدی بطور کلی است.
·
اگر طبقه حاکمه فهم و فراست لازم
را می داشت، حتما این حکایت را سانسور می کرد.
·
چون تار و پود سیستم فئودالی بر
همین بیداد استوار شده است:
·
طبقه حاکمه به ازای ستد قلدرمنشانه
و زورگویانه ی خود از توده های مولد و زحمتکش (رعایا، بندگان، غلامان، پیشه وران،
تجار و غیره)، چیزی به آنها نمی دهد.
·
حالا باید پرسید که منظور از مفهوم
«روز داد» چیست؟
7
·
روز داد دیالک تیکی از روز داد
دنیوی و اخروی است:
الف
·
روز داد می تواند روز خیزش خلق و سلب
مالکیت از سلب مالکیت کنندگان (طبقه حاکمه) باشد.
·
از این رو، همانطور که در بخش قبلی
اشاره شد، در این حکایت به طبقه حاکمه هشداری
جدی و استراتژیکی داده می شود:
·
هشدار از خیزش خلق.
·
به قول خواجه شیراز:
·
«غیرت آوردن گدایان به سبب بیداد و پر بلا
کردن جهان»
ساقی
به جام عدل، بده باده تا گدا
غیرت
نیاورد که جهان پربلا کند
ب
·
روز داد می تواند روز حساب و کتاب
الهی (روز قیامت) باشد.
·
روزی که هر کس، کشته خویش در این
دنیا را در آن دنیا درو خواهد کرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر