گاف سنگزاد
·
فوندامنتالیسم فاشیسم نیست.
·
هرگز نباید ساده لوحانه و بطور سرسری، علامت تساوی میان
آندو گذاشت و به محدودیت معرفتی دچار گشت.
·
فوندامنتالیسم همشیره ی فاشیسم است.
·
فوندامنتالیسم برای خود عالمی دارد که باید تحلیل شود.
·
فوندامنتالیسم اما خصوصیات معینی از فاشیسم را هم دارد.
·
بحث پیرامون فاشیسم و فوندامنتالیسم، بحث شورانگیزی است.
·
هر دو چپ نما هستند:
·
هم فاشیسم و هم فوندامنتالیسم:
1
·
فاشیسم مدعی طرفداری از سوسیالیسم است.
·
ولی با این توهم که یهودیان طرفدار و یا حامی بالقوه سوسیالیسم
بوده اند، به چپاول دار و ندار جانی و مالی میلیون ها یهودی در سراسر کره ارض می
پردازد و کشتار بیرحمانه آنها را سیستماتیزه می کند.
·
آن سان که 6 میلیون نفر یهودی بی
گناه را از خرد تا کلان زنده زنده می سوزاند.
·
سندیکاهای کارگران را در روز روشن
به آتش می کشد، حزب کمونیست را ممنوع اعلام می کند و هر دگر اندیشی را به اتهام کمونیست
بودن، تحت پیگرد کورکورانه قرار می دهد و رهبران حزب کمونیست را در روز روشن ترور می
کند.
·
ولی همزمان شعار «زنده باد سوسیالیسم»
می دهد!
·
ولی همزمان، همان واژه ها و
اصطلاحاتی را نشخوار می کند که کمونیست ها بر زبان می رانند و همان ایدئالی را
تبلیغ می کند که کمونیست تبلیغ می کنند.
2
·
فوندامنتالیسم وطنی هم از این بابت دست کمی از فاشیسم ندارد:
·
از دیرباز وعده شیرین تشکیل حکومت عدل علی را به زحمتکشان
شهر و روستا می دهد.
·
از تشکیل جامعه بی طبقه توحیدی به هیچ قیمتی کمتر نمی
خواهد.
·
ولی در عمل طبقه زحمتکش را حتی از داشتن ساده ترین حقوق
سندیکائی محروم می سازد و احزاب و سازمان های حتی کمرنگ و بی رمق و بی جان مدعی
منافع زحمتکشان را تحت شدیدترین شکنجه ها قرار می دهد، بربرمنشانه شقه شقه می کند
و از داشتن حق تدفین آبرومندانه و برخورداری از نعمت قبر و سنگ قبر حتی محروم می
سازد.
·
فوندامنتالیسم هم بسان فاشیسم «انقلابی» به تمام معنی
است.
·
شاید بتوان گفت که معنی واژه «انقلاب» در قاموس فاشیسم و
فوندامنتالیسم، تهوع است.
·
فاشیسم و فوندامنتالیسم هر دو تا مغز استخوان ضد پرولتری
و ضد بشری اند.
·
هر دو عوامفریب اند.
·
هر دو لاشخورند.
·
هر دو از درون گندیده و تعفن انگیزند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر