۱۴۰۳ مهر ۲۴, سه‌شنبه

درنگی در شعری از احسان طبری تحت عنوان «چه اشباحی است در گردش بر این کهسار آبی رنگ؟» (۷)

    

احسان طبری

(۱۲۹۵ ـ ۱۳۶۸)

(۷۳ سال)

فیلسوف، نویسنده، شاعر، نظریه‌پرداز برجستهٔ مارکسیسم-لنینیسم، ایدئولوگ و عضو کمیتهٔ مرکزی و هیئت سیاسی حزب توده ایران

ویکی پیدیا

درنگی

از

شین میم شین

 


 
 چه اشباحی است در گردش بر این کهسار آبی رنگ؟


بمُرد ار یک شقایق زیر پای وحش نامیمون،
شقایق‌زار شد ایران

 به‌رغم ترس‌ها، شک‌ها.


در آمد عصر رستاخیز مردم،

 قهرمان خیزد
از این خاک کهن، بن‌گاه مزدک‌ها و بابک‌ها.

معنی تحت اللفظی:
اگر شقایقی در زیر سم ستوران وحشی از بین رفت، 
علیرغم ترس ها و تردیدها، کشور شقایق زار شد.
عصر رستاخیز خلق فرا رسید  و از این کشور باستانی که زادگاه مزدک ها و بابک ها ست، پهلوان بر می خیزد.
 
طبری در این بند از شعر،
ارانی را به شقایقی تشبیه می کند و اجامر طبقه حاکمه فئودالی ـ بورژوایی در دوره پهلوی را به حیوانات وحشی.
 
طبری
ضمنا
دیالک تیک جزء و کل 
را 
به شکل دیالک تیک ارانی (شقایق) و حزب توده (شقایق زار) بسط و تعمیم می دهد
و
عملا
شهادت شخصیت ها را مثبت و مفید ارزیابی می کند.
 
این درک طبری از شهادت و شخصیت، 
در بهترین حالت، درکی مذهبی است و نه درکی مارکسیستی.
 
این درک مذهبی از شهادت
را
حتی خود مذهبی ها قلبا قبول ندارند.
 اگرچه از آن برای عوامفریبی  و تشجیع شیرخوارگان مردم و گسیل شان به جنگ شیران 
وسیعا استفاده می کنند.

در دیالک تیک شخصیت و توده، 
در تحلیل نهایی، 
نقش تعیین کننده از آن توده است.
بی انکه شخصیت هیچکاره و هیچ واره باشد.

بی دلیل نیست 
که ارتجاع از همه رقم به تخریب و تیرباران و حتی ترور شخصیت ها از هر کیفیت و ماهیت
مبادرت می ورزد.

محتوای بیت شعر معروفی از سیاوش کسرایی هم همین حرف طبری است:
هر شب ستاره ای به زمین می کشند و یاز
این آسمان غمزده غرق ستاره ها ست.
 
معنی تحت اللفظی:
شخصیت های توده ای را طبقه حاکمه مرتجع مرتب ترور و تیرباران می کند.
غافل از اینکه حزب توده مملو از شخصیت های توده ای است.
 
سیاوش کسرایی
این ادعای خیالی خود را به محک تجربه زد و پس از خروج از مرز جهنم جن ـ قوری اسلامی، متوجه کمیت و کیفیت شخصیت های توده ای در حزب توده شد و بی نیاز از تازیانه و توهین و تخریب، داوطلبانه توبه کرد و رشته های ناگسستنی پیوند ارگانیک خود با حزب توده را به قیچی سپرد.
 
پیش شرط تشکیل شخصیت 
هضم و جذب اصیل شعور علمی و انقلابی (مارکسیسم) است.
 
بدون هضم و جذب شعور علمی و انقلابی، 
شخصیتی تشکیل نمی یابد.

حزب توده اکنون قحطستان شعور و شخصیت است.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر