طنزالطبیعة و تکبیر (5)

به قلم بعضی ها

ویرایش از مجله «تهران غضنفر» 

بعضی ها

امتحان تنظيم خانواده داشتم

اومدم بخونم
ديدم خودم بيشتر بلدم
يه سري نکات ريز به جزوه اضافه کردم!

میم

خبر مهیبی است.

چون بر وارونگی مناسبات دلالت دارد.

چرا؟

1

چون سطح دانش تجربی دانش آموز

بالاتر از سطح دانش تجربی ـ نظری کتب درسی است.

2

اگر کسان دیگری هم به همین نتیجه بعضی ها رسیده باشند،

باید نتیجه گرفت که سطح شعور طبقه حاکمه

بمراتب نازل تر از سطح شعور توده است.

3

چنین جامعه وارونه ی پا در هوای بی سامانی باید وارونه شود

تا  وارونگی اش  نفی شود، جامعه روی پای خود بایستد و سامان یابد.

بعضی ها

سطح شعور توده چيزي نيست كه بتوان اندازه گيريش كرد.

يك پدیده كاملا متغيره از نظر جغرافيايي، معيشتي ، فرهنگي ، اقتصادي و مسايل ديگه

 سطح شعور توده رو نميشه اندازه گرفت

میم

اولا بعضی ها جمله را دقیق نخوانده اند:

« اگر کسان دیگری هم به همین نتیجه رسیده باشند

می توان این نتیجه را گرفت.»

ثانیا سطح توسعه فکری توده را می توان اندازه گرفت.

همین تجربه زنده زندگی محک تعیین سطح توسعه فکری توده است.

مگر اینکه بعضی ها جزو طبقه حاکمه باشند.

حریف

انتهای کوچه مون یه پارک هست.

بچه ها اکثرا از مدرسه بیزارن.

بارها ازشون شنیدم که میگن:

« ما بیشتر از معلمامون میدونیم.»

میم

این آمارگیری شخصی حریف تأییدی بر استنباط بعضی ها ست.

بعضی ها

اين بخاطر اينه كه اولا كلاس خصوصي مي رن

دوما ً طرز برخورد بد معلما كه اكثرا بي حوصله هستن

 سوما محتواي دروس كه كلا بسيار مزخرف و كارشناسي نشده است.

میم

خوب حالا بهتر می توان نتیجه مورد نظر را گرفت:

1

اعضای طبقه حاکمه به مدرسه خاص نخبگان می روند.

2

کتب درسی بی کیفیت اند.

3

به عبارت دیگر،

 طبقه حاکمه قادر نیست کتب درسی کیفیت مندی تحریر کند.

و بدتر از همه قادر نیست

معلمین را

یعنی عوامل نظرسازی بنیادی و مبلغان ایده ئولوژیکی خود را

تربیت و تشویق کند.

 بعضی ها

نشد من به یکی بگم:

« دیشب دو ساعت خوابیدم»،
نگه:

 «بابا تو که خوبی، من یه ربع خوابیدم»

 
یعنی این ایرانیا تو هر زمینه ای تا ثابت نکنن از تو بدبخت ترن ولت نمیکنن

میم

از دو حالت، قصه خالی نیست:

الف

یا حقیقت را می گویند و وضع شان بدتر از بعضی ها ست.

ب

یا به قصد تسکین بعضی ها

دروع مصلحت آمیز حاصلخیز می گویند.

این مورد دوم باید تحلیل سوسیولوژیکی شود.

چون مسئله بسیار مهمی است.

 ضمنا کشف و تبیین این مسئله

کشف بسیار مهمی است که بعضی ها کرده اند.

چون دیدن چیزهای عادی

به دلیل عادت به آنها

دشوارتر از دیدن چیزهای غیرعادی است.

پایان