تحلیلی
از شین میم شین
خدا
را کم نشین با خرقه پوشان
رخ
از رندان بی سامان مپوشان
·
خواجه در این بیت، دوئالیسم خیر و
شر را به شکل دوئالیسم رند و خرقه پوش بسط و تعمیم می دهد، از افراط در همنشینی با
اشرار نهی می کند و از نسیان اخیار هشدار می دهد.
·
بعد برای اندرز خود دلیل می
آورد:
در
این خرقه بسی آلودگی هست
خوشا
وقت قبای می فروشان
·
معنی تحت اللفظی:
·
در این خرقه آلودگی های زیادی هست.
·
خوش به حال کسانی که قبای خود را
حتی برای دریافت می می فروشند.
3
در
این خرقه بسی آلودگی هست
خوشا
وقت قبای می فروشان
·
خواجه در این بیت نیز دوئالیسم خیر و شر را به شکل دوئالیسم
قبا و خرقه بسط و تعمیم می دهد و به جانبداری از قبا خیمه و خرگاه خرقه پوشان را،
یعنی اهل تصوف و طریقت و عرفان را به رگبار می بندد.
4
·
این غزل را خواجه به احتمال قوی خطاب به بخشی از اشرافیت
بنده دار و فئودال سروده که تحت تأثیر ایده ئولوژی بورژوائی آغازین قرار داشته اند
که در کسوت عرفان نمایندگی و تبلیغ می شد.
·
خواجه به عنوان نماینده ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه فئودالی
آنها را از تعویض موضع طبقاتی فئودالی منع می کند.
5
·
ما با پدیده تعویض موضع طبقاتی در
دوره لرزش زمین زیر گام های پرولتاریا نیز مواجه بوده ایم.
·
بخش مهمی از سران حزب توده، چه بسا
خاستگاه طبقاتی اشرافی ـ فئودالی و یا بورژوائی داشته اند.
·
این پدیده از نقطه نظرهائی مفید و
از نقطه نظرهای دیگر دست و پا گیر بوده است.
·
شاید یکی از دلایل عقب ماندگی
تئوریکی حزب توده همین باشد.
·
چون از آن خود کردن ایده ئولوژی
طبقه اجتماعی دیگر مثل آموزش زبان بیگانه است.
·
حتی اگر کسی در آموزش زبان بیگانه سعی
تمام به خرج دهد،
باز هم نمی تواند آن را عمیقا از آن خود کند.
·
قاعده از این قرار است.
·
وجود استثناهائی، تغییری در اعتبار
آن نمی دهد.
6
در
این صوفی وشان دردی ندیدم
که
صافی باد عیش دردنوشان
درد
به
رسوبات باده اطلاق می شود.
به
مواد شیمیائی ئی اطلاق می شود
که
سنگین تر از الکل اند
و
در ته خم و جام ته نشین می شوند.
·
معنی تحت اللفظی:
·
در این صوفی واره ها دردی وجود ندارد.
·
عیش دردنوشان بی غل و غش باد.
7
در
این صوفی وشان دردی ندیدم
که
صافی باد عیش دردنوشان
·
خواجه واژه «درد» را در مصراع اول به معنی محتوا و اصالت
و خلوص به کار می برد:
·
منظور خواجه این است که اهل تصوف، طریقت و عرفان مظاهر تظاهر
محض اند.
·
ظاهرشان زیبا فریبا و زیبا ست.
·
اما توخالی و بی محتوا هستند.
·
در بهترین حالت، ظاهر و باطن شان با هم انطباق ندارند.
·
درست بر عکس، رندان دردنوش که مظاهر پاکی اند.
8
در
این صوفی وشان دردی ندیدم
که
صافی باد عیش دردنوشان
·
خواجه در این بیت، دوئالیسم خیر و شر را به شکل دوئالیسم
رند دردنوش و صوفی بی درد بسط و تعمیم می دهد و برای رندان دردنوش عیش ناب و بی غل
و غش آرزو می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر