۱۳۹۳ آبان ۲۳, جمعه

سیری در جهان بینی محمود دولت آبادی (9)


تحلیلی از میم حجری
  
مطلب اينكه حرف، باد است.
اما فكر، آتش است.
 آتش را اول بايد گيراند، باد خودش به آن دامن مي زند.
 كاري بايد كرد كه خودِ مردم زبان باز كنند.
 نبايد عادت شان داد به اينكه ديگري به جاي آنها بگويد و به جاي آنها تصميم بگيرد.
 براي اينكه خودِ مردم زبان باز كنند، اول بايد در آنها چيزي برانگيخته شده باشد تا آنها بخواهند بر زبان بياورندش، آن چيز، چيست؟
البته مهم ترين چيزها، زندگي خودِ ما مردم است
 خودِ زندگاني اي كه ما همه در آن گرفتار هستيم.
پس، توجه به همان چيزي كه ما را در خودش گرفتار كرده و ...
 ما راهِ رهايي از گرفتاري را در جاي ديگر و در زمان و زبان هاي ديگر مي جوييم و مي جويند و با چشم هاي بسته از كنارِ خودِ مشكل مي گذرند.
توجه، خودِ توجه كردن و توجه دادن، كار ما و مشكل ما است.
كه البته اين مشكل را با حرف و سخن هاي سَرسَري و تفنني و گشت و گذارهاي تفريحي تعطيلات نمي شود حل كرد.
 آنچه من در اين مدت از اين زندگي و از اين مردم ياد گرفته ام اين است كه راه به اصطلاح و امتزاج و يگانگي را پيدا كرد و آن راه را دنبال كرد.
من اينجا و دلبَر آنجا، كه نمي شود.
( كِليدَر- چاپ فرهنگ معاصر- پوشينه پنجم- برگه ١٢٥١)

·        ما این فراز از کلیدر را امروز سه بار خوانده ایم.
·        به پرت و پلا و چرند و پرند می ماند.
·        ولی برای کسب یقین به تحلیل آن کمر می بندیم.
·        شاید در روند تحلیل بتوانیم به منظور محمود اندکی پی ببریم.

1
مطلب اينكه حرف، باد است.
اما فكر، آتش است.
 آتش را اول بايد گيراند، باد خودش به آن دامن مي زند.

·        محمود در کلیدر ظاهرا در صدد تفسیر این ضرب المثل بوده است.
·        آنچه در این ضرب المثل مطرح می شود، رابطه حرف و فکر است.
·        منظور از حرف، کلام و یا سخن است.
·        منظور از فکر حکم و یا محتوای جمله و کلام و سخن است.
·        بنابرین، می توان گفت که ما با دیالک تیک فرم و محتوا در شکل دیالک تیک سخن و اندیشه سر و کار داریم.

2
حرف، باد است.
اما فكر، آتش است.
 آتش را اول بايد گيراند، باد خودش به آن دامن مي زند.

·        این ضرب المثل، رابطه دیالک تیکی سخن و اندیشه را به شکل رابطه دیالک تیکی باد و آتش بسط و تعمیم می دهد.
·        دلیل خلایق بر این تصور و تصویر، این است که سخن بر زبان صاحب سخن  جاری می شود و به گوش مستمع می رسد.
·        درست بسان باد که بر صورت ها و پرچم ها «سیلی می زند.» 

·        محتوای این سخن باد واره را یعنی اندیشه را خلایق به مثابه آتش تصور و تصویر می کنند.

·        چرا؟  

3
مطلب اينكه حرف، باد است.
اما فكر، آتش است.
 آتش را اول بايد گيراند، باد خودش به آن دامن مي زند.

·        برای اینکه باد با حمل اکسیژن، آتش را شعله ور می سازد و سخن با حمل تصاویر و مثال ها و غیره اندیشه را پر و بال می بخشد.

·        به همین دلیل نتیجه گرفته می شود که نخست باید اندیشه را به مستمع منتقل کرد و بعد به سخن پردازی مبادرت ورزید تا اندیشه همه جانبه تر تشریح و تفهیم شود.
·        درست به همان سان که اول باید آتش را گیراند و بعد با تکه مقوائی و یا باد بزنی باد زد تا شعله ور شود.

4
كاري بايد كرد كه خودِ مردم زبان باز كنند.

·        اکنون تفسیر محمود از این ضرب المثل شروع می شود.

·        در قاموس محمود توده الکن و لال است و نخبه ای باید «کاری بکند که توده زبان باز کند.»
·        اینکه چرا محمود توده را الکن و لال تصور می کند، خود سؤال بزرگی است.
·        ولی در هر صورت استنباط محمود از توده همین است.

·        ما که پروردگاری جز توده نداریم، شناخت تجربی شخصی دیگری از توده داریم.

·        توده را ما هرگز الکن و لال ندیده ایم.

·        چون ما شخصا قبل از رفتن به کلاس اول دبستان، تقریبا همه قصص قرآن کریم را از توده شنیده بودیم و خیلی چیزهای ارزشمند دیگر را نیز.

·        کودک بودیم و توده بی وقفه سخن می گفت.
·        هنوز هم که هنوز است از اینهمه انرژی و نیرو در حیرتیم.

·        چون خودمان حتی یک هزارم آنچه را که شنیده ایم به کودکان مان نگفته ایم.

5
كاري بايد كرد كه خودِ مردم زبان باز كنند.
 نبايد عادت شان داد به اينكه ديگري به جاي آنها بگويد
و به جاي آنها تصميم بگيرد.

·        از همین جفنگ محمود، نخبه وارگی او عربده می کشد.
·        محمود توده را نه به مثابه سوبژکت، بلکه به مثابه اوبژکت در نظر می گیرد.
·        به مثابه اوبژکت الکن و لالی که منتظر ظهور سوبژکتی است تا برایش تعیین تکلیف کند.
·        مثلا او را از عادت به انتخاب نماینده و اعطای وکالت تام منع کند.
·        ایده بدی نیست.

·        ولی محمود اگر به دلیلی بازداشت شود، برای دفاع از خود وکیل انتخاب می کند تا به جای او سخن گوید و یا خودش یک تنه کتب قوانین حقوقی و قضائی و شرعی و غیره را مطالعه می کند و به دفاع از خود می پردازد؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر