۱۳۹۳ آذر ۱, شنبه

سیری در شعر «عصیان بندگی» از فروغ فرخزاد (49)


فروغ فرخزاد
(1313 ـ 1345)
(1934 ـ 1966)
عصیان 
(۱۳۳۶)  
تحلیلی از شین میم شین

خشم کن، اما ز فریادم مپرهیزان
من که فردا خاک خواهم شد، چه پرهیزی

خوب می دانم سرانجامم چه خواهد بود
تو گرسنه، من خدایا، صید ناچیزی

·        معنی تحت اللفظی:
·        خشمگین بشو، ولی مرا از کشیدن فریاد منع مکن.
·        من که فردا خاک خواهم شد، چرا باید حتی از کشیدن فریاد پرهیز کنم.
·        من از عاقبت خویشتن با خبرم.
·        چون تو گرسنه ای و من صید تو هستم.

1
خشم کن، اما ز فریادم مپرهیزان
من که فردا خاک خواهم شد، چه پرهیزی

خوب می دانم سرانجامم چه خواهد بود
تو گرسنه، من خدایا، صید ناچیزی

·        فروغ جوان در ین دو بیت رابطه انسان و خدا را تشریح می کند:
·        می توان گفت که فروغ دیالک تیک فراز و فرود را به شکل دیالک تیک خدا و انسان و سپس به شکل دیالک تیک صیاد و صید بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن فراز (خدا، صیاد) می داند.

2
·        خدا انعکاس آسمانی ـ انتزاعی طبقه حاکمه است.
·        خدا انعکاس آسمانی ـ انتزاعی  اشرافیت بنده دار و فئودال و بورژوازی است.
·        همین رابطه صیاد و صید میان طبقه حاکمه و توده های مولد و زحمتکش نیز برقرار است.

·        ایراد بینشی فروغ جوان اما در تعیین نقش تعیین کننده در این دیالک تیک خدا و انسان است.
·        نقش تعیین کننده در دیالک تیک طبقه حاکمه و توده نه از آن  طبقه حاکمه (خدای انتزاعی)، بلکه از آن توده مولد و زحمتکش است که خالق واقعی همه چیز جامعه و جهان است.  

تو گرسنه، دوزخ آنجا کام بگشوده
مارهای زهرآگین تکدرختانش

از دم آنها فضاها تیره و مسموم
آب چرکینی شراب تلخ و سوزانش

·        معنی تحت اللفظی:
·        تو گرسنه ای و دوزخ تو با مارهای زهراگین درختان منفردش دهان گشوده است.
·        از نفس مارها هوا تیره و مسموم شده است.
·        به جای آب در دوزخ تو چیزی جز شراب تلخ و سوزان وجود ندارد.

·        فروغ در این دو بیت، به توصیف دوزخ می پردازد.
·        فروغ جوان اینهمه اطلاعات فقهی (تئولوژیکی) را احتمالا در خانواده کسب کرده است.
·        آنچه در قرآن راجع به دوزخ سرهم بندی شده، احتمالا انعکاس آسمانی ـ انتزاعی دوزخ زمینی بوده است.
·        دوزخ وحشت انگیز اشرافیت بنده دار و فئودال بی رحم و قسی القلب بوده است.
·        فقط باید تصورش را کرد که علی امیرالمؤمنین در یک شب هزار نفر انسان دگراندیش آزاد را گردن می زند تا ایده ئولوژی نظام برده داری را و بعد خود نظام برده داری را تحمیل و تحکیم کند.
·        در قرن بیستم هیتلر و باند جنایتکار فاشیسم و نازیسم 6 میلیون انسان را در داخل آلمان به دلایل واهی خاکستر می کنند و بیش از 70 میلیون نفر را در کشورهای دیگر طعمه آتش می سازند.
·        دوزخ زمینی دست کمی از دوزخ الهی موعود ندارد.

در پس دیوارهایی سخت پا برجا
هاویه ـ آن آخرین گودال آتش ها ـ

خویش را گسترده تا ناگه فرا گیرد
جسم های خاکی و بی حاصل ما را

(هاویه طبقه زیرین جهنم هفت طبقه)
(فرهنگ واژگان فارسی)

·        معنی تحت اللفظی:
·        در آنسوی دیوارهای مستحکم، هاویه دهان آتشینش را باز کرده، تا اندام های خاکی و بی حاصل ما را ببلعد.  

·        این هم شمه ای دیگر راجع به دوزخ الهی است که انعکاس آسمانی ـ انتزاعی دوزخ زمینی است.
·        میلیتاریسم ژاپن بنا بر خاطرات ژنرال های پیر دهها هزار کودک چینی را پس از تجاوز جنسی بطور دسته جمعی به رگبار می بندد و در هاویه عمیقی چال می کند.
·        خاوران جمهوری اجامر و اراذل و اوباش اسلامی هم چیزی از هاویه کمتر ندارد.
·        هم اکنون نیز در پس دیوارهای اوین و کهریزک و غیره همین دوزخ خدایان زمینی شعله ور است و اندام فرزندان خلق را خرد می کند و می بلعد.

·        تاریخ جامعه طبقاتی تاریخ تجربه همین عذاب الیم بوده است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر