۱۳۹۳ آذر ۲, یکشنبه

تاملی در نقل قولی از «نامه مردم» (6) (بخش آخر)


سرچشمه:
صفحه فیسبوک امید
(به نقل از نامه مردم شماره 915، 7 اسفند ماه 1391) 
تحلیلی از یدالله سلطان پور

از این روی، رویارویی با این لایه‌ های الیگارشی نمی‌ تواند
خارج از برنامه مرحله ”ملی- دموکراتیک“ باشد.

·        معنی تحت اللفظی:
·        مبارزه بر ضد بورژوازی تجاری و بوروکراتیک نمی تواند در خارج از برنامه ملی و دموکراتیک باشد.

1

·        حریف چنان وانمود می کند گه انگار قصد لشکرکشی بر ضد اجنه ماورای اجتماعی در دل دارد.
·        از این رو، متحدین خود در «جبهه متحد ضد اجنه» را متقاعد می کند که حداقل بیایند بر ضد بورژوازی بازاری و حکومتی پارس کنند.
·        فقط باید فانتزی بخور و نمیری داشت و اعضای این «جبهه متحد ضد اجنه» را تصور کرد.

·        بی دلیل نیست که ارسی ها در مدح احسان طبری ها مقالات شورانگیز می نویسند و عبدالکریم ها برای مرحوم کیانوری از ته دل دعا می کنند و فرح پهلوی و توله اش شعار آشتی ملی سر می دهند.

2
در غیر این صورت، تغییرها در روبنای سیاسی
- در بهترین حالت –
 به تغییر در شکل و جا به‌ جایی کانون‌ های قدرت محدود خواهد شد.

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر بر ضد بورژوازی تجاری و بوروکراتیک مبارزه صورت نگیرد، تغییرات به عمل آمده در روبنای «سیاسی» (؟) در بهترین حالت تغییری فرمال و صوری خواهد بود و نه محتوائی و ماهوی.
·        فقط کانون های قدرت (؟) جا به جا خواهند شد.     

3
·        اگر امام جمعه استالینیسم علنا تف بر دیالک تیک می اندازد، حریف حزب طوده عملا  دیالک تیک زیربنا و روبنا را تخریب می کند و خیال می کند که می توان روبنا را متحول ساخت و زیربنا را به حال خود گذاشت.
·        به همین دلیل با تکرار مکانیکی و دست و پا شکسته  مفاهیم مثله و مخدوش در مقابل متحدین کذائی خود فضل فروشی می کند و نمی داند که در پشت سرش حسابی مزاح می کنند و به ریشش می خندند.

4
·        حریف کمترین خبری از دیالک تیک فرم و محتوا و یا دیالک تیک پدیده و ماهیت ندارد.
·        و گرنه میان زیربنا و روبنا رابطه دیالک تیکی فرم و محتوا را برقرار نمی ساخت.

·        میان زیربنا و روبنا چه رابطه دیالک تیکی برقرار است؟

5
·        برای کشف این رابطه دیالک تیکی بهتر است که حریف چیزها را به نام بنامد و خودش به خصلت رابطه پی ببرد:
·        دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی را اگر به هر کودکی نشان دهند، خواهد گفت که بسط و تعمیم دیالک تیک ماده و روح است.
·        بسط و تعمیم دیالک تیک وجود و شعور است.
·        بسط و تعمیم دیالک تیک وجود اجتماعی ـ شعور اجتماعی است.  

6

·        درست به همین دلیل، میان زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی رابطه ای دیالک تیکی برقرار است، رابطه ای که با بمب اتم احمدی نژاد و یا با ذوالفقار امام قم هم نمی توان پاره اش کرد.
·        چون روبنای ایده ئولوژیکی انعکاس زیربنای اقتصادی است.

·        چون روح به قول حریفی به نام کارل مارکس، «همیشه سایه ماده را بالای سر خود دارد.» 

·        چون شعور و یا روح حاکمه در هر جامعه، شعور و یا روح طبقه حاکمه سوار بر گرده اعضای آن جامعه است.
·        فقط ساده لوحان محروم از ذره ای خرد خیال می کنند که هیئت حاکمه شناور بر فراز طبقات اجتماعی است.
·        آن سان که بتوان تحولات زیربنائی را بدون تحولات روبنائی و یا تحولات روبنائی را بدون تحولات زیربنائی عملی ساخت.

7
·        از گذشته می توان درس آموخت.
·        البته اگر گذشته مورد حلاجی دیالک تیکی قرار گیرد.

·        یکی از علل اصلی شکست انقلاب سفید، همین طرز تفکر متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) حریف بوده است.
·        دربار و بورژوازی مدرن بسان ماتریالیست های مکانیکی و  متافیزیکی (بورژوازی انقلابی در قرن هجدهم)  خیال می کردند که می توان مناسبات تولیدی را عوض کرد و با دادن فحش خواهر و مادر به اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی، مقایسه آخوندها با نسوان، ترویج مینی ژوپ، انتشار مجلات سکس و تمسخر آخوندها می توان روبنای درخور مناسبات تولیدی سرمایه داری را تشکیل داد.

·        طرز «تفکر» حریف همان طرز تفکر شاه و ملکه و شاهزاده های پهلوی است.

·        حیرت انگیز اما این است که در هیئت تحریریه نامه «مردم» نشسته است و نه در هیئت تحریریه عیران امروز و یا اخبار روز و یا کار انلاین.

8
 این لایه‌های بورژوازی انگلی، مخالف تغییرهای بنیادی و ترقی‌ اند
                                                     
·        از این حکم حریف باید خواه و ناخواه به این نتیجه رسید که اقشار دیگر بورژوازی طرفدار سینه چاک تحولات بنیادی و ترقی اجتماعی اند.

·        فلاکت دیرین حزب توده هم همین فقر فلسفی است.
·        فقط در آلمان دموکراتیک صدها هزار صفحه تئوری علمی طراز اول راجع به فلسفه بورژوائی واپسین انتشار یافته است.
·        حیرت انگیز است که حزب توده حتی ورقی از آنها را ندیده و حتی سطری از آنها نخوانده است.
·        ترجمه و فهم و تفهیم و انتشار این تئوری رهگشا و صرفنظرناپذیر، پیشکش.

9
از این روی، افشا کردن ماهیت ‌شان و مرزبندی کردن با آنها در راستای دقیق کردن 
صف بندی شرکت کنندگان در جبهه وسیع، ضروری است.

·        مرزبندی با بورژوازی تجاری و بوروکراتیک و افشای آنها چگونه می تواند به تدقیق صف بندی «جبهه متحد اجنه» منجر شود.
·        جبهه ملی و اکثریت و احتمالا سلطنت طلبیسم و بختیاریسم و راه کارگریسم و غیره چه مزیتی بر بورژوازی تجاری و بوروکراتیک دارند؟
·        تازه خود حزب طوده نماینده کیست؟

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر