نقل قول هائی از این و آن (37)

 از صفحه فیسبوک رضا خ.

درود بر آنان که دعا دارند، ولی ادعا ندارند

نیایش دارند، ولی نمایش ندارند

روا دارند، ولی ریا ندارند

رسم دارند، ولی اسم ندارند

گاف سنگزاد

·        این حمله ها ـ  بلحاظ محتوا ـ از اندیشه واحدی تشکیل می یابند، اندیشه واحدی که ـ بلحاظ فرم ـ زیبا و فریبا، ولی بلحاظ محتوا، توخالی و تأمل انگیز است.

1

·        منظور صاحبنظر، احتمالا خیرخواهی برای خلق است:

·        درود بر کسی که خیرخواه خلق است، ولی خیرخواهی خود را در خفا جامه عمل می پوشاند و به رخ خلق نمی کشد.

2

·        ایده و شیوه رفتار بدی نیست، اگر ساده لوح باشیم.

·        ولی در ورای این ایده بظاهر زیبا و فریبا، در بهترین حالت ساده لوحی و کوته اندیشی و در بدترین حالت عوامفریبی ایدئولوژیکی طبقه حاکمه در تب و تاب مدام است.

3

·        کوته اندیشی و ساده لوحی و یا عوامفریبی ایدئولوژیکی صاحبنظر در این است که فردی را از جمع و جامعه به هر دلیل و دستاویزی متمایز می سازد و بی نیاز از بقیه اعضای جامعه تصور و تصویر می کند:

الف

مثال

·        در انترنت عکس هائی منتشر می شوند که بر شالوده همین ساده لوحی ها قوام یافته اند:

·        مثلا آخوند زاده ای و یا تاجر زاده ای شهردار شهر می شود و در طرفة العینی به نام و نانی چرب و نرم می رسد.

ب

·        بعد همین آخوند زاده که پول پارو می کند، پنهانی پشیزی در جیب روفتگری پیر می اندازد و بی خبر از خریت خویش، کلی پوز می دهد و قمپز در می کند و بقیه از او و امثال بیشمار او «مخفیانه» عکس می گیرند و در عنترنت منتشر می کنند تا معروفتر شود و پول بیشتری پارو کند.

ت

·        طرف اصلا نمی اندیشد که بدون کرد و کار دشوار همین روفتگر پیر و جوان شهر و کشور به زباله دانی متعفن بدل خواهد شد.

پ

·        طرف اصلا نمی فهمد که خادم بی ادعا و بی ریا و بی نمایش همین توده های مولد و زحمتکش بی نام و بی نشان و بی هارت و پورت و پوز و قمپز و «بی همه چیز» مادی و روحی اند.

4

·        این تصور غلط در ضمیر جامعه به ترفند دیرینه و دیرنده طبقه حاکمه عمیقا ریشه دوانده و به معیار اخلاقی عوام فریبانه ای بدل شده است.

·        هر ننه مرده ای را هر دم سخن از فرزانه و فرهیخته و روشنفکر و نخبه و سرور و غیره است، ولی کمتر کسی به خدمت زندگی ساز و زندگی بخش خلق بی ادعا، بی ریا، بی نمایش واقف است.

·        خلقی که خدا ست و بدون حضور مدامش زمین به گندابی غیر قابل زیست بدل می شود.

پایان