۱۳۹۲ مرداد ۸, سه‌شنبه

مدرنیسم (5) (بخش آخر)

  تئولوژی نوولی
پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان شین میم شین

·       پس از جنگ جهانی دوم گرایشات مدرنیستی و رفرمیستی کاتولیکی اشاعه وسیع یافتند و بمثابه انگیزه انطباق با تغییرات اجتماعی (که عمدتا بوسیله سوسیالیسم صورت گرفته بودند) مؤثر واقع شدند.

·       مظاهر عمده در این زمینه را می توان به شرح زیر جمعبندی کرد:

الف
نئومدرنیسم

1

·       تئولوژی نوولی که پس از جنگ در فرانسه نفوذ عظیمی کسب می کند، حاکی از گرایشات مدرنیستی بوده است.

2

 ژان دنیه لو (1905 ـ 1974)
یزوئیت
اسقف کلیسای کاتولیکی ـ رومی
مؤسس نئومدرنیسم

·       این جریان که تحت نام «نئومدرنیسم» مورد حمله نئوتومیست ها قرار گرفت و در سال 1950 میلادی در رساله پاپ پیوس دوازدهم محکوم شد، عبارت بود از یک جریان تئولوژیکی ـ فلسفی (به بنیانگذاری یزوئیت هائی بنام لوبا و دینه لو)  به قصد ایجاد یک تئولوژی نوین «زنده». 

3



·       این مکتب آماج های زیر را در مد نظر قرار داده بود:

الف

·       پایان دادن به تارک الدنیائی گرائی (قطع رابطه با زندگی)

ب

·       پرداختن به مسائل انسان معاصر و جذب مثبت به خود، آن سان که درجهان بینی های بزرگ معاصر اگزیستانسیالیسم و مارکسیسم صورت می گیرد.

ت
·       برقرار کردن تفاهم بهتری با علوم طبیعی  

4

·       شاخص های خصلت مدرنیستی آن به شرح زیر بوده اند:

الف

·       طرفداران آن معتقد بودند که وحی مسیحی نه ابلاغ یک سیستم فکری، بلکه «معرفی یک شخص» بوده است.

ب

·       طرفداران آن معتقد بودند که مسیخیت قبل از همه عبارت است از حقیقت امر، حادثه، تاریخ و نه عمدتا مفهوم مندی و تعلیمات.

ت

·       طرفداران آن معتقد بودند که جزمیات (دگم ها) همیشه حقیقت را بطور تقریبی و مخدوش منعکس می کنند.
پ

·       طرفداران آن معتقد بودند که مسیحیت می تواند در فرم های روحی مختلفی تجسم یابد و منوط به فلسفه معینی نیست.

ب
کاتولیسیسم چپ

1

·       مظهردیگری از تفکر مدرنیستی و یا رفرمیسم کاتولیکی، کاتولیسیسم چپ نامیده می شود.

2

·       کاتولیسیسم چپ یک جریان غیرعادی و چند گونه است و طرفدارانش بطور کلی کمتر به انتقاد از مبانی جهان بینانه کاتولیسیسم و بیشتر بر تغییر تعالیم اجتماعی و سیاسی کلیسا پا فشاری می کنند.

3

·       کاتولیسیسم چپ در بسیاری از کشورهای اروپا و آمریکای لاتین طرفدارانی دارد و بخشی از آنان نسبت به طبقه کارگر و سوسیالیسم سمپاتی نشان می دهند.

4

·       نمایندگان کاتولیسیسم چپ در آلمان و اطریش به شرح زیر بوده اند:

الف

·       کنول مؤلف «کلیسا و حقوق طبیعی اسکولاستیکی» (1962)

ب

·       دایم مؤلف «راجع به استراتژی صلح» (1962)، «کلیسا و آینده» (1963)

ت

·       آمری مؤلف «تسلیم و یا کاتولیسیسم آلمانی در حال حاضر» (1963)

پ

·       دیرکس مؤلف «مشغله کثیف. سیاست و مسئولیت مسیحیان» (1964)

ث

·       کوگون مؤلف «نوسازی ناتمام مانده» (1964)

ج

·       کلاین هاپل، ردینگ، هیر، مسیچک، فاسندر، گوگن هایمر، آفهویزر، گالنگر، مایر و غیره که مجلاتی  تحت عناوین زیر منتشر می کنند:
1
·       دفاتر فرنکفورتی

2
·       دفاتر کار

3
·       مجله مسائل جامعه و کاتولیسیسم.

ت

تایلهاردیسم
ماری ژوزف پیر تایلهارد شاردن (1881 ـ 1955)
یزوئیت، فیلسوف، آنتروپولوگ، ژئولوگ، پالئونتولوگ
هدفش ذوب علم و مذهب در یکدیگر بود.
اثار او هنر، فرهنگ و ادبیات را تحت تأثیر قرار داده است.

1

·       سومین مظهر تفکرمدرنیستی در حال حاضر تایلهاردیسم است.

2


·       پیر تایلهارد دو شاردن یکی از پالئونتولوگ های (دانشمند علوم مربوط به موجودات جهان باستان) فرانسه بوده است.

3


پاپ پیوس دوازدهم (1876 ـ 1958)
از سال (1939 ـ 1958) پاپ کلیسای کاتولیک رومی بوده است.


·       در کتاب سرشار از هومانیسم او که در سال 1955 میلادی پس از رحلتش انتشار یافته و از سوی پاپ پیوس دوازدهم بدون نام بردن از او محکوم شده، کوشش همه جانبه بی سابقه ای برای احیا و جامه عمل پوشاندن به مدرنیسم به عمل آمده است.

4

·       اگرچه او منکرمدرنیست بودن خویش بوده و برای دفاع از عقیده نمی خواهد به «احساسات مذهبی» توسل جوید، با این حال مدرنیست بودن او واضح و روشن است.

5

·       قصد نهائی او نیز عبارت است از آشتی دادن مسیحیت با علم.

6

·       او دراثر اصلی خود تحت عنوان «انسان در کاینات» بر مبنای تئوری توسعه (تکامل) استدلال می کند و قصد تدوین جهان بینی ئی را دارد که با نتایج علوم عمدتا سازگار ولی با فلسفه اسکولاستیکی ناسازگار باشد.

7
·       اصل اساسی فلسفه او مدرنیستی است.
·       برای اینکه در آن جزمیات (دگم ها) فقط بمثابه فرمول های مشروط به زمان تلقی می شوند که انسان کوشیده بکمک آنها خدا را در ذهن خود متجسم کند.

8

·       مدرنیسم در تمامت تاریخ خود جنبش کاتولیک های عمیقا مؤمنی بوده که در تلاش حفظ و تحکیم شعور مذهبی بوده اند.

9

·       اما با این حال نباید عناصر فکری پیشرفته مدرنیسم را نا دیده گرفت.

10

·       مدرنیسم جریانی در فلسفه کاتولیکی است که هدفش نه فقط خارج ساختن کاتولیسیسم از اسکلت قرون وسطائی ـ دگماتیکی اش، بلکه علاوه بر آن، جنبش کسانی است که اهداف زیرین را در سر دارند:

الف

·       نمی خواهند اجازه دهند که مذهب برای توجیه نظام اجتماعی موجود مورد سوء استفاده قرار گیرد.

ب
·       قصد پیوند با سنن مسیحیت آغازین را دارند.

ت

·       از مسیحیت نتایج و نظراتی رااستخراج می کنند که مثبت اند.

پ

·       همکاری میان مسیحیان و غیرمسیحیان را الزامی می سازند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر