۱۳۹۱ آذر ۱۱, شنبه

سیری در کاریکاتوری از حزب محافظه کار ایرانی ـ امریکائی

 حزب محافظه کار ایرانی ـ امریکائی

 
اینجا آنجاست که زبان از گفتن باز می ماند.
چه می توان گفت که گویاتر از این تصویر باشد؟
آیا این ستم نیست؟
بیداد نیست؟
چرا هست.
باید به پذیرۀ داد رفت که بی داد جهان بیدادگاه است.
 رضا نافعی
تحلیلی از یدالله سلطان پور

·        ایده نهفته در این کاریکاتور فقط در نگاه سرسری بدان دادخواهانه جلوه می کند.
·        فقط در نگاه سرسری بدان.

·        تئوری تبلور یافته در این کاریکاتور ـ در تحلیل نهائی ـ ارتجاعی، ضد علمی و عوامفریبانه است.

·        چرا؟
1

·        اولا به این دلیل که این تصور از دولت، تصوری سرتاپا آنارشیستی و ضدعلمی است.
·        آنارشیسم مخالف دولت بطور کلی است. 

·        آنارشیسم اما با این شعار توخالی دست به چپ نمائی و ضمنا عوامفریبی می زند.

·        چرا و به چه دلیل؟

2

·        آنارشیسم با این شعار ضد دولتی توجه توده های مولد و زحمتکش را از زیربنای جامعه، یعنی از مناسبات تولیدی و بویژه مناسبات مالکیت،  به یکی از عناصر روبنائی مهم، یعنی دولت منحرف می سازد و توده ها را عملا به دنبال نخود سیاه می فرستد.

·        بزعم آنارشیسم، توده های مردم باید قبل از هر چیز به تخریب ماشین دولتی بپردازند، دولت را بطور کلی محو و نابود سازند و فاتحه بلندی بر ارتش، پلیس، ژاندارمری، پارلمان، وزارتخانه های مختلف و دستگاه آموزشی، پرورشی، رسانه ای، حقوقی و قضائی و غیره بخوانند.

3

·        بدین طریق تخریب ماشین دولتی به شعار حداکثر، به هدف الاهداف، به آماج نهائی توده های مولد و زحمتکش بدل می شود.

·        این اما عملا به چه معنی است؟

·        این عملا بدان معنی است که دولت پرولتری جای ماشین دولتی بورژوازی را نمی گیرد.

·        اما طبقه کارگر بدون دولت خاص خویش از انجام وظایف مبرم زیر ناتوان خواهد ماند:

الف

·        اولا طبقه کارگر بدون دولت خاص خویش، از انجام وظایف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تدافعی و غیره انقلاب سوسیالیستی ناتوان خواهد ماند.

ب

·        ثانیا قادر به ساختمان جامعه سوسیالیستی نخواهد بود.

ت

·        ثالثا قادر به مقاومت در مقابل ضد انقلاب داخلی، یعنی طبقه استثمارگر سرنگون شده نخواهد بود.

پ

·        رابعا قادر به دفاع از دستاوردهای انقلاب و جامعه نوبنیاد در مقابل حملات قوای مسلح دشمن از خارج نخواهد بود.

نستور ماخنو
  
·        این شیوه عمل آنارشیستی را ماخنو ـ رهبر روانی آنارشیست های روس ـ پس از انقلاب اکتبر (1917) در منطقه ای از اتحاد شوروی پیشه کرد، که در رمان الکسی تولستوی (که به فارسی نیز ترجمه شده)، تشریح می شود.

4

·        بزعم آنارشیسم، دولت فاقد ماهیت طبقاتی است و لذا میان دولت بورژوائی و دولت پرولتری تفاوتی وجود ندارد. 

·        آنارشیسم بدین طریق، توده های مولد و زحمتکش را از داشتن تنها وسیله تدافعی و مقاومت و مبارزه خویش محروم می سازد و در مقابل ضد انقلاب داخلی و حملات دشمنان طبقاتی از خارج دست خالی می گذارد.
الف

·        یکی از گرانبهاترین درس های کمون پاریس همین بوده است.
·        کمون پاریس در مقابل حملات دشمن از خارج شکست می خورد، زیرا دولت پرولتری نیرومند خود را تشکیل نمی دهد و دیکتاتوری پرولتاریا را برقرار نمی سازد.

ب

·   تجربه شکست اتحاد شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی حتی نشان می دهد که دولت پرولتری برای توده های مولد و زحمتکش صرفنظرناپذیر است.
·        شکست سوسیالیسم نه با حمله فاشیسم و امپریالیسم از خارج، بلکه با تخریب و تسخیر تدریجی ماشین دولتی پرولتری از طریق نفوذ دشمنان طبقه کارگر از داخل صورت گرفت و توده های مولد و زحمتکش وقتی به هوش آمدند که همه ارگان های دولتی بوسیله عناصر دشمن طبقاتی در لباس دوست تسخیر شده بود.
ت

·        تجربه برخی از کشورهای سوسیالیستی از قبیل کوبا، ویتنام، چین، کره دموکراتیک و غیره نیز نشان می دهد که حفظ دولت پرولتری از گزند دشمن طبقاتی برای توده های مولد و زحمتکش چه ارزش بی نظیری دارد.

5

·        بی عدالتی و بیداد اجتماعی بزعم آنارشیسم ناشی از ساختار اقتصادی جامعه نیست.
·        یعنی ناشی از مناسبات تولیدی مبتنی بر استثمار انسان بوسیله انسان نیست.
·        به عبارت روشنتر، ناشی از مالکیت خصوصی بر وسایل تولید نیست.
·        بلکه ناشی از دولت بطور کلی است.

· بزعم آنارشیسم، توده های مولد و زحمتکش نباید بر مناسبات مبتنی بر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید دست بزنند.
·        نباید سرمایه داران صنعتی، بانکی، کشاورزی، حمل و نقل، رسانه ای و غیره را سلب مالکیت کنند.
·        فقط باید دولت را نیست و نابود سازند.

 پرودون

·        بزعم پیامبران آنارشیسم همه باید از دم خرده بورژوا بشوند.

·        مارکس اثر پرودون تحت عنوان «فلسفه فقر»   را در اثر معروف خود تحت عنوان طنزآمیز «فقر فلسفه»، به تبر تیز انتقاد انقلابی می بندد و ماهیت خرده بورژوائی، چپ نمایانه و ضد پرولتری و ضد علمی آن را افشا می سازد.

6

·        تردیدی نیست که دولت بورژوائی وسیله سرکوب اکثریت مردم بوسیله طبقه بورژوازی حاکم است.
·        تردیدی هم نیست که ماشین دولتی قوانین خادم منافع  بورژوازی  را تصویب و به مورد اجرا می گذارد و به سرکوب توده های مولد و زحمتکش می پردازد.

·        دولت اما فی نفسه وسیله است در دست طبقه حاکمه.

·        دولت ابزار حاکمیت اقلیت استثمارگر است که فرقش با توده های مولد و زحمتکش این است که وسایل اساسی تولید را، یعنی کارخانه ها، بانک ها، صنایع مختلف، مزارع، حمل و نقل و غیره را در اختیار دارد.
·        این در درجه اول، دولت نیست که با تحمیل فقر به توده، ثروتمند می شود، بلکه طبقه حاکمه است که با استفاده از دستگاه دولتی ماهیت خود را و خود را از نظرها پنهان می سازد.
·        بدون سلب مالکیت از اقلیت استثمارگر، بدون اجتماعی کردن مالکیت بر وسایل اساسی تولید، نمی توان ثروت تولید شده را به تساوی قسمت کرد و بر فقر مادی و فرهنگی مردم پایان داد و برای همه این کارهای دشوار به دولت نوین نیاز مبرم است، دولتی که خادم منافع توده های مولد و زحمتکش باشد.
·        تخریب دولت بطور کلی به معنی محکوم کردن توده های مولد و زحمتکش به شکست است.

6

·        البته وقتی که انقلاب سوسیالیستی در مقیاس جهانی پیروز شود و گذار از جامعه سوسیالیستی به جامعه کمونیستی صورت گیرد، یعنی زمانی که طبقات متخاصم از جامعه و جهان رخت بربندند، در آن صورت است که دولت دیگر فونکسیونی و نقشی نخواهد داشت و رفته رفته رو به زوال خواهد رفت و وظایف تولیدی و خدماتی و غیره به عهده خواهد گرفت.
·        در این نقطه و فقط در این نقطه کمونیست ها با آنارشیست ها به نظر واحد در زمینه دولت می رسند.
7

·        نکته قابل توجه دیگر، تبلیغ تئوری آنارشیستی چپ نما بوسیله حزب محافظه کار به اصطلاح ایرانی ـ امریکائی است.

ژوزف کنراد
 
·        حزب محافظه کار کذائی اگر در همین ضدیت آنارشیستی با دولت پیگیر باشد، باید به جای شرکت در انتخابات و بدست گرفتن زمام امور دولتی، مثل آنارشیست های معروف در رمان ژوزف کنراد، بمب در جیب در خیابان ها و پارلمان ها به راه افتد.

·        در این مورد نیز می توان دریافت که چپ افراطی ماهیت مطلقا راست دارد و آب به آسیاب طبقه حاکمه بین المللی می ریزد.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر