۱۳۹۷ شهریور ۹, جمعه

مائوئیسم و رسالت تاریخی طبقه کارگر (۶۵)

 
پروفسور دکتر رولف ماکس
برگردان
شین میم شین

فصل ششم
سیاست مائوئیستی جامعه
تحت فشار نقش تاریخی عینی طبقه کارگر

۲۷
·    رهبری چین می خواهد به کمک سندیکای مائوئیستی، طبقه کارگر چین را حد اکثر، به مثابه نیروی مولد مورد سوء استفاده قرار دهد و هر چه بیشتر  به لحاظ سیاسی ـ ایده ئولوژیکی کنترل و مانی پولیزه کند تا چارچوب سازمانی مستحکمی برای خود به دست آورد.

۲۸
·    سندیکای مائوئیستی، قرار است که ابزار ضد سوسیالیستی و ضد سویه تیستی (ضد شوروی) در اختیار  کورس قوای گرد آمده دور مائوتسه تونگ بگذارد.

۲۹
·    از سوی دیگر معلوم می شود که مائوئیست ها با این گرایش، قصد نفوذ در خود طبقه کارگر چین را دارند.
·    چون در غیر این صورت نمی توانند فرم های سنتی سازمان یابیت این طبقه را مورد استفاده قرار دهند.

۳۰
·    این در پیوند با گرایشات مائوئیست ها در زمینه سوء استفاده از بنیان ها و یا عناصر سوسیالیسم ـ در این مورد در عرصه روبنای جامعه ای و در سازمان سیاسی جامعه ـ برای آماج های ضد سوسیالیستی شان است.

۳۱
·    این حقیقت امر اساسا حاکی از آن است که ولونتاریسم (اراده گرایی) مائوئیستی نمی تواند در فرم واحدی پیشبرد کسب کند.
·    این ضمنا حاکی از آن است که مائوئیست ها تحت فشار فاکتورها، پارامترها و قانونمندی های جامعه ای عینی  قرار دارند. 

۳۲
·    این اجبار شرایط عینی فقط با اهمیت نیروهای مولده برای توسعه جامعه ای در رابطه نبوده است.

۳۳
·    این اجبار  شرایط عینی علاوه بر آن، با حقایق امور زیر در رابطه بوده است:

الف
·    این اجبار  شرایط عینی به میزان به مراتب بیشتری با این حقیقت امر در رابطه بوده که چین در سال ۱۹۴۹ (سال تأسیس جمهوری خلق چین) دورنمای سوسیالیسم را به طور مشخص گشوده است.

ب
·    این اجبار  شرایط عینی به میزان به مراتب بیشتری با این حقیقت امر در رابطه بوده که جمهوری خلق چین، مهم ترین بنیان های سوسیالیسم را در زیربنا و روبنای جامعه چین در سال ۱۹۵۷ پدید آورده است.

پ
·    این اجبار  شرایط عینی به میزان به مراتب بیشتری با این حقیقت امر در رابطه بوده که توسعه  سوسیالیسم در چین نیز به معنی کاملا مشخص و بی واسطه، توسعه فرم عالی تر حرکت حیات جامعه ای را نمودار می سازد. 

۳۴
·    اجبار وارده ناشی از مقام تاریخی عینی سوسیالیسم در چین و در جهان بر سیاست و ایده ئولوژی مائوئیستی، خود را ضمنا در فشاری نمودار می سازد که از نقش تاریخی عینی طبقه کارگر به مثابه حامل اجتماعی اصلی توسعه جامعه ای به سوسیالیسم نشئت می گیرد.

۳۵
·    سوء استفاده مائوئیست ها از فرم های سازمان یابیت سنتی طبقه کارگر، فرمی است که در آن، این حقیقت امر تبیین مستقیم خود را می یابد.

ادامه دارد.

خود آموز خود اندیشی (۲۴)

 

شین میم شین

نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.

اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.
 
۱
به قومی که نیکی پسندد خدای
دهد خسروی عادل و نیکرای.

معنی تحت اللفظی:
اگر خدا خیرخواه قومی باشد،
به آن قوم پادشاه عادل و نیکنظر می دهد.

سؤال

سعدی در این بیت شعر،
اولا
رابطه خلق و خدا
را
دیالک تیکی از ن و بدخواهی
قلمداد می کند.


جواب

سعدی در این بیت شعر،
اولا
رابطه خلق و خدا
را
دیالک تیکی از نیکخواهی و بدخواهی
قلمداد می کند.

۲
به قومی که نیکی پسندد خدای
دهد خسروی عادل و نیکرای.

خدا
بدین طریق
نسبت به مخلوقات خود
بی طرف تلقی نمی شود.

خدا
نسبت به مخلوقات خود
موضعگیری مثبت و منفی دارد.

خدا
نسبت به قومی
نیکخواه
است
و
نسبت به قوم دیگر
بدخواه.
دلیل این دوستی و دشمنی خدا
نسبت به اقوام مختلف چیست؟

۳
به قومی که نیکی پسندد خدای
دهد خسروی عادل و نیکرای.

سؤال

سعدی در این بیت
ثانیا
مسئولیت ع  و ن خسروان
را
به گردن خدا می اندازد.


جواب

سعدی در این بیت
ثانیا
مسئولیت عزل و نصب خسروان
را
به گردن خدا می اندازد.

۴
به قومی که نیکی پسندد خدای
دهد خسروی عادل و نیکرای.

بدین طریق
خدا
فونکسیون طبقه حاکمه
را
به عهده می گیرد.

چون
تعیین کننده هیئت حاکمه
(مثلا خوانین و سلاطین و رؤسای جمهور و ولایات فقیه و غیره)
نه،
طبقه حاکمه،
بلکه خدا قلمداد می شود.

سؤال

می توان گفت که سعدی
پدیده ها و روندهای جامعه بشری
را
نه
به طرز ر  و ر
(واقع بینانه و خردگرایانه)
بلکه
به طرز الف و الف
(غیرواقع بینانه و خردستیزانه)
«توضیح» می دهد.

جواب

می توان گفت که سعدی
پدیده ها و روندهای جامعه بشری
را
نه
به طرز رئالیستی و راسیونالیستی
(واقع بینانه و خردگرایانه)
بلکه
به طرز ایرئالیستی و ایراسیونالیستی
(غیرواقع بینانه و خردستیزانه)
«توضیح» می دهد.

۵
به قومی که نیکی پسندد خدای
دهد خسروی عادل و نیکرای.

سؤال

سعدی
صفات مثبت و منفی هیئت حاکمه
(خوانین و سلاطین و خلفا و فقها)
را
نه،
امری ط
بلکه
امری الف
جا می زند
و
عملا
توده
را
به تبعیت از اراده الهی
و
در نتیجه
 به تبعیت از هر هیئت حاکمه فرامی خواند.

جواب

سعدی
صفات مثبت و منفی هیئت حاکمه
(خوانین و سلاطین و خلفا و فقها)
را
نه،
امری طبقاتی
بلکه
امری الهی
جا می زند
و
عملا
توده
را
به تبعیت از اراده الهی
 و
در نتیجه
به تبعیت از هر هیئت حاکمه فرامی خواند.

۶
به قومی که نیکی پسندد خدای
دهد خسروی عادل و نیکرای.

سؤال

می توان گفت
که
سعدی
مبلغ ک (محافظه کاری، ضدانقلابیگری)
و
در بهترین حالت
مبلغ الف (پاسیویته)
و
مخالف الف (فعالیت مبتنی بر آگاهی) اعضای جامعه
است.

یعنی
جامعه
را
گورستان
و
اعضای جامعه
را
م
می خواهد
و
نه
زنده.

جواب

می توان گفت
که
سعدی
مبلغ کنسرواتیسم (محافظه کاری، ضدانقلابیگری)
و
در بهترین حالت
مبلغ انفعال (پاسیویته)
و
مخالف اکتیویته (فعالیت مبتنی بر آگاهی) اعضای جامعه
است.

یعنی
جامعه
را
گورستان
و
اعضای جامعه
را
مرده
می خواهد
و
نه
زنده.

ادامه دارد.