شین میم شین
نه اندیشه
مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن
مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار
فراگرفت.
۱
به قومی که نیکی
پسندد خدای
دهد خسروی عادل
و نیکرای.
معنی تحت
اللفظی:
اگر خدا خیرخواه قومی باشد،
به آن قوم پادشاه عادل و نیکنظر می دهد.
سؤال
سعدی در این بیت شعر،
اولا
رابطه خلق و خدا
را
دیالک تیکی از ن و بدخواهی
قلمداد می کند.
جواب
سعدی در این بیت شعر،
اولا
رابطه خلق و خدا
را
دیالک تیکی از نیکخواهی و
بدخواهی
قلمداد می کند.
۲
به قومی که نیکی
پسندد خدای
دهد خسروی عادل
و نیکرای.
خدا
بدین طریق
نسبت به مخلوقات خود
بی طرف تلقی نمی شود.
خدا
نسبت به مخلوقات خود
موضعگیری مثبت و منفی دارد.
خدا
نسبت به قومی
نیکخواه
است
و
نسبت به قوم دیگر
بدخواه.
دلیل این دوستی و دشمنی خدا
نسبت به اقوام مختلف چیست؟
۳
به قومی که نیکی
پسندد خدای
دهد خسروی عادل
و نیکرای.
سؤال
سعدی در این بیت
ثانیا
مسئولیت ع و ن خسروان
را
به گردن خدا می اندازد.
جواب
سعدی در این بیت
ثانیا
مسئولیت عزل و نصب خسروان
را
به گردن خدا می اندازد.
۴
به قومی که نیکی
پسندد خدای
دهد خسروی عادل
و نیکرای.
بدین طریق
خدا
فونکسیون طبقه حاکمه
را
به عهده می گیرد.
چون
تعیین کننده هیئت حاکمه
(مثلا خوانین و سلاطین و
رؤسای جمهور و ولایات فقیه و غیره)
نه،
طبقه حاکمه،
بلکه خدا قلمداد می شود.
سؤال
می توان گفت که سعدی
پدیده ها و روندهای جامعه
بشری
را
نه
به طرز ر و ر
(واقع بینانه و خردگرایانه)
بلکه
به طرز الف و الف
(غیرواقع بینانه و
خردستیزانه)
«توضیح» می دهد.
جواب
می توان گفت که سعدی
پدیده ها و روندهای جامعه
بشری
را
نه
به طرز رئالیستی و
راسیونالیستی
(واقع بینانه و خردگرایانه)
بلکه
به طرز ایرئالیستی و
ایراسیونالیستی
(غیرواقع بینانه و
خردستیزانه)
«توضیح» می دهد.
۵
به قومی که نیکی
پسندد خدای
دهد خسروی عادل
و نیکرای.
سؤال
سعدی
صفات مثبت و منفی هیئت
حاکمه
(خوانین و سلاطین و خلفا و
فقها)
را
نه،
امری ط
بلکه
امری الف
جا می زند
و
عملا
توده
را
به تبعیت از اراده الهی
و
در نتیجه
به تبعیت از هر هیئت حاکمه فرامی خواند.
جواب
سعدی
صفات مثبت و منفی هیئت
حاکمه
(خوانین و سلاطین و خلفا و
فقها)
را
نه،
امری طبقاتی
بلکه
امری الهی
جا می زند
و
عملا
توده
را
به تبعیت از اراده الهی
و
در نتیجه
به تبعیت از هر هیئت حاکمه
فرامی خواند.
۶
به قومی که نیکی
پسندد خدای
دهد خسروی عادل
و نیکرای.
سؤال
می توان گفت
که
سعدی
مبلغ ک (محافظه کاری، ضدانقلابیگری)
و
در بهترین حالت
مبلغ الف (پاسیویته)
و
مخالف الف (فعالیت مبتنی بر
آگاهی) اعضای جامعه
است.
یعنی
جامعه
را
گورستان
و
اعضای جامعه
را
م
می خواهد
و
نه
زنده.
جواب
می توان گفت
که
سعدی
مبلغ کنسرواتیسم (محافظه کاری،
ضدانقلابیگری)
و
در بهترین حالت
مبلغ انفعال (پاسیویته)
و
مخالف اکتیویته (فعالیت مبتنی
بر آگاهی) اعضای جامعه
است.
یعنی
جامعه
را
گورستان
و
اعضای جامعه
را
مرده
می خواهد
و
نه
زنده.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر