شین میم شین
نه اندیشه
مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن
مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار
فراگرفت.
۱
بری ذاتش از تهمت ضد و جنس
غنی ملکش از طاعت جن و انس
معنی تحت اللفظی:
ذات خدا
نه، تضادمند است و نه، مادی است.
کشور خدا
به دلیل بندگی اجنه و انسان ها
غنی است.
۲
بری ذاتش از تهمت ضد و جنس
سعدی در این مصراع شعر،
برای توصیف ذات حق،
از
فوت و فن تئولوژی
منفی
استفاده می کند.
او
به ذات خدا صفاتی را نسبت
می دهد،
که فاقد آنها ست:
ضد
و
جنس.
جنس
در زبان آلمانی با مفهوم
«اشتوف» بیان می شود
که
در
فلسفه ارسطو
مورد استفاده قرار می گیرد:
ارسطو از جنس بی فرم سخن می گوید
که
پس از دخول فرم از خارج در آن،
چیزی می شود.
فرم
در فلسفه اسطو،
به
روح
در تئولوژی اسلامی
شباهت دارد
که
پس از خروج از جسم، مرگ آن
فرا می رسد.
۳
بری ذاتش از تهمت ضد و جنس
غنی ملکش از طاعت جن و انس
ذات خدا
از دید سعدی
اولا
مادی نیست.
ثانیا
تضادمند نیست.
این
اما به چه معنی است؟
۴
این
خواه و ناخواه
بدان معنی است
که
ذات خدا
اولا
روحی
است.
یعنی
خدا
به زبان هگل
روح مطلق است.
۵
این ثانیا بدا معنی است
که
ذات خدا
وحدتمند است.
در
صفت معروف منسوب به خدا
یعنی
در اصطلاح خدای واحد
علاوه بر یکتایی و یگانگی خدا
ضمنا
وحدتمندی خدا
نیز
تبیین می یابد.
ولی
کسی نمی داند.
۶
بری ذاتش از تهمت ضد و جنس
غنی ملکش از طاعت جن و انس
تئولوژی منفی
نیز
همین نظر سعدی را تکرار
خواهد کرد،
ولی
هرگز نخواهد گفت که خدا
روحی است.
ولی گفتن و نگفتن این حقیقت
امر
تعین کننده نیست.
چون ذاتی که مادی نباشد،
فقط می تواند روحی باشد.
برای اینکه همه چیزهای هستی
یا
مادی
اند
و
یا
روحی.
دیالک تیک ماده و روح
۷
غنی ملکش از طاعت جن و انس
سعدی
در این مصراع شعر
از
ثروت کلان خدا
سخن می گوید.
به قول خواجه شیراز
خدا
ارباب بنده درای است
که
گله ای از بندگان به دنبال می کشد.
بندگان خدا
هم
از
انسان ها
تشکیل می یابند،
هم
از
اجنه
و
هم
از ملائکه.
۸
بری ذاتش از تهمت ضد و جنس
غنی ملکش از طاعت جن و انس
تفاوت و هویت (یکسانی) خدا
با
اعضای طبقه حاکمه بنده دار
چیست؟
الف
خدا
بسان
اعضای طبقه حاکمه بنده دار
خداوند بنده
(صاحب بنده، ارباب بنده دار)
است.
ب
تفاوت خدا
با
اعضای طبقه حاکمه بنده دار
در
کمیت و کیفیت بنده ها ست.
بندگان خدا
اولا
لا تحد و لا تحسی
(بیشمار)
اند.
بندگان خدا
ثانیا
علاوه بر انسان ها، از ملائکه و اجنه تشکیل می
یابند.
یعنی
خدا
بنده دار ایدئال
است.
پ
تفاوت خدا با اعضای طبقه حاکمه
این است
که
کل بشریت
جزو بندگان خدا هستند.
یعنی
اعضای طبقه حاکمه بنده دار زمینی
نیز
جزو بندگان خدا هستند.
ت
این بدان معنی است
که
خدا
بنده دار تمامعیار مطلق است.
خدا
خان الخوانین
است.
سلطان السلاطین
است.
ث
خدا
اما
مادی نیست.
خدا
روحی
است.
یعنی
انعکاس ماده است.
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی اعضای طبقه حاکمه بنده
دار
است.
چرا
خدا
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی اعضای طبقه حاکمه بنده
دار است؟
۹
طرز و طریق و ترفند تشکیل خدا
به شکل زیر بوده است:
الف
حضرت محمد
نخست
همه
اربابان بنده دار
را
مورد تجرید قرار می دهد.
یعنی
همه مشخصات و صفات منحصر به فرد آنان
را
مورد صرفنظر قرار می دهد
و
وجه مشترک آنان
را
یعنی مالک بنده بودن شان
را
عمده می کند.
ب
بدین طریق
مفهوم خداوند بنده
(ارباب بنده دار)
تشکیل می شود.
یعنی
مفهوم بنده دار
یعنی
بنده دار مجرد
(انتزاعی)
تشکیل می شود.
پ
بعد
این مفهوم انتزاعی خداوند بندگان
را
در
آیینه
شفاف آسمان
منعکس می کند
و
اسم عکس حاصله در آیینه آسمان
را
الله
(خداوند بندگان متنوع از جن و انس و ملک)
می گذارد.
به همین دلیل
خدا
انعکاس انتزاعی ـ آسمانی اعضای طبقه حاکمه بنده
دار جهان است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر