۱۳۹۷ مرداد ۲۲, دوشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۷۲۶)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
 
تا شور و امید و پای پویا داری
اسباب سفر همه مهیا داری

باید که دمی زپا نمانی چون سیل
درسینه اگر هوای دریا داری

رضا افضلی

به یاد یار و دیار
آنچنان شوم کوشا
که از جهان ره و رسم سفر براندازم
 
مزدور خونریز خر
بهتر آن بود
که
همانجا در زندان می ماندی

چون
معلوم نیست
که
عمر جهنم جنون جماران
به اندازه قرون داشته باشد و نان تو در روغن آلوده به خون باشد.
 
اندکی اندر باب اتحاد

۱
پیش شرط وحدت عمل (اتحاد)
وحدت پیشاپیش نظر است.

۲
خر
هرگز
نمی تواند با کسی متحد شود.

۳
کسی هم با خر متحد نمی شود
حتی اگر خر باشد

۴
با پوزش از خر که نور چشم ما سگان است.

۵
شعار تفاوت در اندیشه
وحدت در عمل
خرافه ای بیش نیست.

۶
بدون اندیشه
عمل محال است.

۷
دیالک تیک اندیشه و عمل
(دیالک تیک تئوری و پراتیک)
 
اندکی اندرباب اسلام

۱
اسلام اگر بدون آلترناتیو بهتر
نفی شود
از جامعه و همبود
نه نامی می ماند و نه نشانی.

۲
اسلام
را
هرگز
نباید
با فقه و فوندامنتالیسم
عوضی گرفت.

۳
فوندامنتالیسم
اصلا
ضد اسلامی است و ماسک اسلامی بر سر کشیده است

۴
اسلام
اما
ایده ئولوژی
است.

۵
اسلام رعیت تحت استثمار
با اسلام اشرافیت انگل بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی عقب مانده
تفاوت و حتی تضاد دارد.

۶
اسلام
را فقط از موضع طبقه کارگر
می توان نفی دیالک تیکی کرد

۷
نفی دیالک تیکی
یعنی حذف جنبه های منفی و مزاحم هر چیز
و
حفظ جنبه های مثبت و حیاتمند آن
 
اُکتاویو پاز لوزانو
( ۱۹۱۴– ۱۹۹۸)
شاعر، نویسنده، دیپلمات و منتقد مکزیکی

دست‌ های سریع سرد
یکایک زخم بند های تاریکی را کنار زد

چشمان خود را می‌ گشایم
همچنان
زندگی می‌ کنم
در کانون زخمی که همچنان تازه است.

معنی تحت اللفظی:
دست های سرد و سریع
زخم بندهای تاریکی را کنار زد.
(سخن از جراحت ظلمت است.)

من در کانون زخم همیشه جوان زندگی می کنم.
(شاعر در کانون ظلمت مجروح بی زخمبند زندگی می کند.)

۱
حالا باید خری آورد
با خورجینی مملو از قوه تخیل
و من ـ زور شاعر خیال پرست ظلمت زی را پیدا کرد.

۲
تازه اگر چنین چیز ایرئال و محالی پیدا شود
چه شق القمری رخ می دهد؟
 
اندکی اندر باب نفی

۱
کاش فقط خطر بود.

۲
تجربه عنگلاب اسلامی نشان داد
که
این بد ترین نوع خریت است.

۳
در آن هنگام
لاشخورهای اسلامی ـ بازاری ـ مجاهدین خلقی و غیره
در بحث های جلوی دانش کاه تهران
می گفتند:
 
بحث پس از مرگ شاه

۴
یعنی مرگ بر اعلام پیشاپیش آلترناتیو

۵
چنین هنرهایی
فقط و فقط
نزد عیرانیان است و بس

۶
صم بکم عمی ولایعقلون
مش کریم

لال اند و کر اند و کورند و خر اند.

۷
نفی
همیشه
باید معین باشد.
مشد هگل

۸
نفی نامعین
(نفی بدون بدیل و آلترناتیو بهتر)
اصلا نفی نیست.
 
 
خواص سهلاب (ثعلب) به شرح زیر است:

  طبع آن گرم و مرطوب است.

 مقوی نیروی جنسی می‌باشد.

  در گذشته جهت تقویت کودکان همراه شیر به آن‌ها می‌دادند.

  جهت درمان رعشه (تشنج‌های کزازی) از ثعلب به صورت دمکرده می‌توان استفاده کرد.

  برای درمان سرماخوردگی و اخلاط خونی به صورت دمکرده استفاده شود.

  جهت درمان ورم کلیه و مثانه از دمکرده این گیاه می‌توان استفاده کرد.

  جهت جلوگیری از ریزش مو و تقویت موی سر ثعلب را با روغن زیتون و گل سرخ مخلوط نموده به پوست سر بمالند.

   برای رفع ورم حاد روده در رابطه با بیماری حصبه ۲ گرم ثعلب را در ۱۵۰سی‌ سی آب جوشانده بنوشند.

  جهت کم‌خونی از دمکرده ثعلب می‌توان استفاده کرد.

  برای جلوگیری از انزال زودرس از ثعلب استفاده کنند.

  افرادی که لاغر هستند از ثعلب استفاده کنند مخصوصا در تابستان عصرانه با بستنی میل کنند.

  در گذشته جهت تقویت کودکان همراه شیر به آن‌ها می‌دادند.

  جهت ناراحتی‌های معده از دمکرده این گیاه می‌توان استفاده کرد.

  مقدار دمکرده این گیاه ۱۸ گرم در ۱۰۰۰ سی‌ سی آب می‌باشد.

  تقویت کننده اعصاب می‌باشد.

  جهت درمان فلج و لقوه از ثعلب می‌توان استفاده کرد.

  از پودر ثعلب و گل پنیرک می‌توان مانند ژل جهت موی سر استفاده کرد. بدین صورت که ۵۰ گرم ثعلب را با کمی روغن نارگیل و ۲۰ گرم گل پنیرک در یک لیتر آب جوشانده سپس صاف نموده می‌گذاریم سرد شود این ژل برای مو مفید است.

   یک ژل دیگر جهت تقویت مو: ابتدا ۵۰ گرم سبوس برنج را در یک لیتر عرق گزنه جوشانده سپس صاف نموده آن گاه مجددا ۵۰ گرم پودر ثعلب به محلول اضافه کرده و جوشانده صاف نموده می‌گذاریم سرد شود از این ژل جهت آرایش و تقویت مو می‌ توان استفاده کرد.

مضرات:

 مصرف زیاد ثعلب باعث سقط جنین می‌گردد.

 کسانی‌که بیماری وریکوسل دارند کمتر مصرف کنند.

 مصرف زیاد ثعلب تارهای صوتی را از کار می‌اندازد
 ایسنا

اندکی اندر باب هنر بالاعم و شعر بالاخص (۱)

شعر از آغاز پیدایش
رسالتی جز بیان شرایط موجود جامعه
و تهییج عواطف واحساسات مردم
نداشته است

از گاثه های زرتشت و سروده های کاهنان مصر
بگیر تا زمان حال
(حتی پیام آوران هم ازین وسیله برای اثر گذاشتن استفاده کرده اند.)

شاعر مورخ نیست
تحلیلگر تاریخ هم نیست .

شاعر در میان مردم می گردد وانچه را که می بیند
به کمک تخیل خود
به منظور تاثیر گذاشتن در اذهان عمومی بیان می کند

وبه همین دلیل
شعر
آیینه ی جامعه
و
شاعر
آیینه دار آن است .

هرچند هیچکدام ازین حرفها نافی درستی سخن شما نیست

اما شاعر کارش تحلیل تاریخ نیست
شعر گفتن است.

علی پاشایی

ممنون

الف
شعر از آغاز پیدایش
رسالتی جز بیان شرایط موجود جامعه
و تهییج عواطف واحساسات مردم
نداشته است

۱
شعر و یا کلام موزون
احتمالا
بسان تکلم و تفکر
همزاد کار بوده است.

۲
شعر و آهنگ و آواز واکنش طبیعی آدمی به روند کار بوده است.

۳
مثال
کسی که پای دستگاه مثلا بسته بندی بیسکویت
کار می کند
با شنیدن آهنگ کار دستگاه (که ناخوشایند و گوش ستیز هم است)
بی اختیار همان آهنگ را زمزمه می کند.
آهنگ طبیعی
در ذهن انسانی
به آهنگ جامعه ای ـ انسانی ترجمه می شود

۴
یعنی آهنگ طبیعت در روند کار م
بازتولید جامعه ای ـ انسانی می شود.

۵
همین بازتولید طبیعت را شاید بتوان در شعر حیدربابابی شهریار هم شاهد بود:
 
حیدرباب ایلدریملر شاخاندا
سللر سولار شاققیلیدییب آخاندا

در این بیت شعر شهریار
رعد و سیل و آب طنین می اندازند.
طبیعت شعریت کسب می کند.

۶
شعر پدیده ای خودپو ست.
شعر از نهاد شاعر
چشمه آسا
می جوشد.
دست خود شاعر نیست.

۷
شاعر نمی تواند رسالتی و هدف و آماجی از شعر داشته باشد.

۸
شعر اگر آگاهانه باشد
شعار است و نه شعر

۹
این خود شرایط عینی است که در آیینه روح شاعر منعکس می شود و جامه ابریشمین شعر در بر می کند.

۱۰
شرایط معین محیط زیست راه واحدی را دو دفعه طی می کند:

الف
از عالم واقعی ـ عینی به مغز شاعر می رود
در انجا هومانیزه می شود
ترجمه می شود
فرم روح (اندیشه و شعر و آواز و پرخاش ) به خود می گیرد.

ب
از مغز شاعر
راه رفته را مجددا برمی گردد
و بر روی کاغذ می نشیند و یا بر زبان جاری می شود.

۱۱
ماده به روح ترجمه و تبدیل می شود و بعد مجددا مادیت می یابد.

۱۲
ما نگفتیم که شاعر باید فلان باشد و نباشد.

۱۳
ما شعر شاعر را به طور سرسری و شتابزده تحلیل کردیم.

۱۴
سیمین بهبهانی
شاعر بیسوادی است.
سطحی اندیش است.

۱۵
این سطح شعور او
علت طبقاتی دارد.

چون
انعکاس واقعیت عینی در آیینه روح آدمی
از 
صافی های طبقاتی 
عبور می کند.

۱۶
به همین دلیل آثار هنری و فکری و فلسفی و مذهبی
رد پای طبقات اجتماعی را دارند.

۱۷
شعور (محتوای ثار هنری و فکری و فلسفی و مذهبی) جامعه ای آدم ها
تحت تأثیر تعیین کننده ی وجود جامعه ای (جایگاه آنها در شبکه تولید مایحتاج حیاتی) آدم ها ست

۱۸
به همین دلیل حتی مفاهیم آدم ها طبقاتی اند.

۱۹
این بدان معنی است که محتوای هر اثر هنری
توسط قلدرهای قدر قدرت طبقاتی
به هنرمند دیکته می شود.

۲۰
هدف ما
کشف محتوای طبقاتی آثار هنری و فکری است.
 
چاره باربران وحدت و تشکیلات است

۱
شازده رهنمود داده که نخبگان طویله تشکیل حزب دهند.
حتی حزب کمونیست.

۲
خر خیال می کند که در طویله جماران
قحط حزب است.

۳
بیچاره نمی داند که
بیش از تعداد کارگران
حزب کارگری هست که
طویله اند و فقط به درد لای جرز می خورند

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر