پروفسور دکتر رولف ماکس
برگردان
شین میم شین
فصل پنجم
رابطه منفی و خصمانه مائوئیسم
با
رسالت تاریخی طبقه کارگر
مطابقت محتوای اجتماعی سیاست داخلی نیروهای گرد آمده دور مائوتسه تونگ
با
سیاست خارجی آنها.
۲۳۷
· برای این تاکتیک مائوئیست ها در وهله اول سه
دلیل بیواسطه وجود داشته است:
الف
۱
· مقاومت طبقه کارگر می بایستی درهم شکسته شود.
۲
· تلاش به عمل می آید تا طبقه کارگر چین به لحاظ
سیاسی ـ ایده ئولوژیکی هرچه بیشتر به دیکتاتوری نظامی ـ بوروکراتیکی وصل شود.
ب
۱
· اقتصاد کشور پس از تخریب نیروهای مولده و مختل
سازی سازمان تولید در اثر «انقلاب فرهنگی»، می بایستی جان تازه بگیرد.
۲
· برای این کار ظرفیت اقتصادی طبقه کارگر به طرز
بی چون و چرایی لازم بود.
پ
۱
· نیروهای نیرومندی در رهبری مائوئیستی با شعار
نقش رهبری طبقه کارگر، در صدد اتمام بخشیدن به روند سلب قدرت از باندهای شبه نظامی
مائو بودند.
۲
· همزمان می بایستی با این شعار، «بازپروری»
(تربیت از نوع دیگر) روشنفکریت بر پایه «ایده ئولوژی مائو» تحمیل شود.
۲۳۸
· این در آن زمان، یعنی در فاصله سال های ۱۹۶۷ ـ
۱۹۶۸ ـ ۱۹۶۹، مهم ترین آماج های سیاسی اکتوئل مائوئیست ها بود که از شرایط بیواسطه
استخراج کرده بودند.
۲۳۹
· این مرحله حامل یک خصلت دوره گذار به تاکتیک
فعلی رهبری چین در مقابل طبقه کارگر کشور بوده است.
۲۴۰
· با «انقلاب فرهنگی»، برای طبقه کارگر شرایط جدید به
مراتب، دشواری پدید آمده بود.
۲۴۱
· شرایطی
پدید آمده بود که تحت آن شرایط، روند تجزیه و تلاشی سیاسی ـ ایده ئولوژیکی
به سرعت پیش می رفت.
۲۴۲
· ما در اروپا شاهد تجلیل و توجیه «انقلاب فرهنگی»
چین، هم توسط رویزیونیست های «چپ» هستیم و هم توسط رویزیونیست های راست.
۲۴۳
· ایده ئولوگ های بورژوایی ـ امپریالیستی نیز هر
چه بیشتر نسبت به توسعه اخیر در چین سمپاتی نشان می کنند.
۲۴۴
· ما اینجا با جنبه خاصی از همبازی تقویت شونده ی
ایده ئولوژی های مائوئیستی، رویزیونیستی و امپریالیستی هستیم.
۲۴۵
· سمتگیری ضد سوسیالیستی و ضد سویه تیستی (ضد
شوروی گرایی) ماهیتا، شالوده انطباق خطوط اصلی رابطه رویزیونیسم و امپریالیسم با «انقلاب فرهنگی»
مائوئیستی را تشکیل می دهد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر