جمعبندی
از
مسعود بهبودی
اندکی اندر باب جلال آل عمامه و عبا
۱
آریان پور
ظاهرا
آل احمد آخوند ازده ی مرتجع لاشخور را نمی شناسد.
۲
آل احمد بنیانگزار فکری همین طویله جماران است.
۳
مؤسس خط مشی نه شرقی نه غربی است.
۴
فاشیست و فوندامنتالیست همزمان است.
۵
ما بخش اول زباله او تحت عنوان غرب زدگی را تحلیل و منتشر کرده ایم.
۶
آل احمد مثل جانیان جماران از موضع فئودالیسم و روحانیت مخالف دربار است.
۷
یعنی از موضع ارتجاعی تر و منفی تر
۸
آل احمد بسان عادولف احمد شاملو
اندکی اندر باب زوربای یونانی
۱
کتاب زوربای یونانی به فارسی ترجمه شده بود و در زمان شاه منتشر شده بود.
۲
کتاب فوق العاده خواندنی بود.
۳
موزیک این فیلم
مشهورتر از خود فیلم است.
که از کمونیست یونانی به نام تئودوراکیس است.
۴
بر این فیلم
پس از پیروزی عنگلاب اسلامی
امیر نیک آیین
در نامه مردم
نقدی نوشته است
که ما
از فرط خریت
نخوانده ایم
و اکنون مثل سگ پشیمانیم.
پشیمانی اما ثمر ندارد.
این فیلم باید تحلیل شود.
۵
در کانون این فیلم زن زیبای سیاه چشمی قرار دارد
که ضمنا
به قتل رسانده می شود.
۶
فیلم تراژیک تکان دهنده ای است.
۷
گناه زن زیبا
ترجیح دادن این حریف روشنفکر ثروتمند به یکی از دهاتی ها ست.
۸
نقد امیر توده ها
احتمالا در این رابطه است
نظری بر نظری از علامه جات جماران و جمکران
مارکسیسم، سیاست و فرهنگ
صدانت
در میان متفکرانی که سنت مارکسیستی را از حیث نظری (و عملی) عمیقاً متحول ساختند،
آنتونیو گرامشی بیشک جایگاه تعیینکنندهای دارد و سهم سرنوشتسازی ایفا کرده است.
مداخلات گرامشی، به ویژه آنهایی که بعدها در قالب «دفترهای زندان» منتشر شد،
مختصات تفکر مارکسیستی را عمیقاً دگرگون ساخت.
این مداخلات را اما باید در متن گفتگوی صریح و ضمنی گرامشی با دیگر سنتهای مارکسیستی فهمید.
از این رو در سه جلسهی نخست نشستهای «مارکسیسم، سیاست و فرهنگ: مقدمهای بر خوانش آنتونیو گرامشی»، کوشیدهام
اهم پروبلماتیکهای چهار سنت مارکسیسم روسی، سوسیال دموکراسی آلمانی، سوسیالیسم فرانسوی و کمونیسم ایتالیایی را به اختصار به بحث بگذارم.
در سه جلسهی باقیمانده، مداخلات خود گرامشی پیرامون این پروبلماتیکها و بدعتهای تحلیلی وی در بهدستدادن صورتبندی خلاقانهای از «استراتژی سوسیالیستی» مطرح شده است.
نشست اول: درآمدی بر مختصات و پروبلماتیکهای مارکسیسم روسی
نشست دوم: درآمدی بر مختصات و پروبلماتیکهای سوسیال دموکراسی آلمانی
نشست سوم: درآمدی بر مختصات و پروبلماتیک های الف) سوسیالیسم فرانسوی؛ ب) کمونیسم ایتالیایی
نشست چهارم: گرامشی، دولت و جامعۀ مدنی:
مسئلۀ تفاوت استراتژی سوسیالیستی در شرق و غرب
نشست پنجم: گرامشی، دولت و جامعه مدنی: مقدمهای درباب دولت اخلاقی
نشست ششم: دولت، جامعۀ مدنی و نبردهای هژمونیک
۱
مارکسیسم چیست
افندی؟
۲
گرامشی چیست؟
۳
پایه و اساس مارکسیسم
فلسفه است که بر ۳ پایه زیر بنا شده است:
الف
ماتریالیسم دیالک تیکی
ب
ماتریالیسم تاریخی
پ
تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنیینستی
۴
گرامشی آدم خوبی بوده
ولی
بسان روزا و خیلی های دیگر
فیلسوف نبوده است.
۵
از اندیشه های گرامشی می توان بهره برگرفت.
۶
ولی
کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم
بدون استثناء
فیلسوف بوده اند.
۷
یعنی بر خرد کل اندیش مسلط بوده اند
۸
یعنی رادیکال بوده اند و دست به ریشه قضایا برده اند.
۹
بدون خرد کل اندیش
نمی توان
به معنی حقیقی کلمه
اندیشید.
۱۰
تو مواعظت را منتشر کن تا ببینیم که چند من کره دارند.
طیف اوپوزیسیون جماران
کجاست همت اپوزیسیون برای پایان دادن به نظام حکومتی موجود در ایران؟
اپوزیسیون ایران دربرگیرنده طیف های زیر است:
طیف پادشاهی،
طیف چپ های مارکسیستی،
طیف احزاب کردستانی،
طیف مجاهدین،
طیف مذهبی ها و اصلاح طلبان دینی بیرون حکومتی،
طیف جمهوری خواهان سکولار و سوسیال دمکرات.
هر یک از این طیف ها دارای گرایش ها و گروه های متفاوت میباشد.
شرایط جامعه می طلبد که برای پایان دادن به این حکومت دینی دیکتاتوری، یک اتحاد ملی صورت گیرد.
حریف
۱
چپ مارکسیستی
در کره مریخ هست.
۲
در طویله جماران
چپ انقلابی وجود ندارد.
۳
چپ عنقلابی
اما
فت و فراوان هست
۴
تعداد عه ز آب چپ
بیشتر از تعداد کارگران ایران است.
۵
چپ عنقلابی
از عن
قلاب می سازد و به صید نوچه می رود.
الف
خود جانیان جماران
هم
چپ
اند.
ب
با شعارهای چپیستی سوار بر گرده خلایق خر شده اند:
۱
با شعار عدل علی
۲
با شعار جامعه بی طبقه توحیدی
۳
با دعاوی سید قطب
فوندامنتالیست مصری
از رفقای مظاهری و بن لادن
۴
سازمان مجاهدین هم چپ است.
۵
چپ سکسیستی ـ شیعیستی ـ آنارشیستی ـ تروریستی اند.
۶
همین حزب چپ
هم
داس و چکش داشت
یعنی چپ اندر چپ بود.
۷
حالا شده بورژوا
۸
مصدقی ها و جبهه ملی چی ها هم چپ اند
چپ سوسیال ـ دموکرات اند
۹
اگر به چالش کشیده شوند
ماهیت راست شان آشکار می شود
۱۰
چپ اندر چپی هم به صور گروهک های تربچه ای هست
که
فاشیسم جلوی شان لنگ می اندازد
۱۱
در کدوی کله
به عوض مغز اندیشنده
سرگین دارند.
حتی عرعر بلد نیستند.
۱۲
چپ افراظی ـ آوانتوریستی اند
که
عملا و عینا
بدترین دشمنان توده اند
ولی
خود
را
چپ جا می زنند تا ضمنا آبروی چپ را بریزند.
۱۳
کمتر کسی در طویله جماران
توان تفکر دارد.
۱۴
متفکرین جماران
به کره مریخ مهاجرت کرده اند.
۱۵
پیش شرط مارکسیست گشتن
خروج پیشاپیش از خریت است.
۱۶
خر نمی تواند مارکسیست باشد.
با پوزش از خر که خر نیست.
۱۷
زباله های جماران و جمکران
قابل اعتمادتر از عه ز آب چپ و راست و چپ عندر چپ و راست عندر راست اند.
۱۸
به همین دلیل مثل کنه بر عندام طویله چسبیده اند و ول کن هم نیستند.
۱۹
چون بدیل بهتری برای شان در دیدرس نیست.
۲۰
بعضی ها برای پیدا کردن بدیل بهتر
قصد سفر به کره مریخ داشتند
تا ضمنا
با بدایل بهتر
نماز جماعت بخوانند.
۲۱
رفته اند
ولی
هنوز برنگشته اند.
۲۲
شاید با امام زمان برگردند و پس از کشتار گلوبال مردم
حکومت موعود را مستقر کنند .
ترفند ژاپنی ها
یکبار کارتر در سخنرانی در ژاپن جوکی گفت که باعث شد همه به شدت بخندند.
از مترجم پرسيد
چگونه توانسته جوک را به این خوبی منتقل کند؟
مترجم گفت:
من گفتم رییس جمهور جوک گفت،همه باید بخندید!
۱
چرا جوک کارتر را ترجمه نکرده است
تا مردم واقعا بخندند؟
از علی تا سیدعلی
تو خونوادۀ ما حضرت علی شأن و مقام و ارج و قرب عجیبی داشت. اصلاً مهمترین آدمِ جهان بود. یه استثناء بود. یه عشق عجیبی به حضرت علی تو خونوادۀ ما بود
سایه
پیر پرنیان اندیش:
در صحبت سایه
(ص ۱۹)
۱
دلیل محبوبیت همه طبقاتی حضرت علی چه بوده است؟
مشد هوشنگ
۲
حضرت علی
انعکاس دو گانه داشته است:
الف
۱
حضرت علی
قلدر قدر قدرت شیرگونه ای است که در شبی واحد هزار دلاور را که تن به بردگی در نمی دهند، گردن می زند و هزار زن را بی همسر و هزار مادر و پدر را بی فرزند می سازد و هزاران کودک را بی پدر
۲
این انعکاس حضرت علی به مذاق اعضای طبقات حاکمه ستمگر خوش می آید.
ب
۱
حضرت علی اما از سوی دیگر
حاضر به حیف و میل بیت المال نیست
و
در کف دست برادر پیر ضعیف الچشمش به عوض سکه های طلا و نقره
سیخ آتشین می گذارد.
۲
شبانه آذوقه بر دوش به در خانه بینوایان می رود و دور از چشم این و آن از آنان دستگیری می کند.
۳
این انعکاس حضرت علی
مورد پسند توده های تهیدست است
۳
بدین طریق حضرت علی محبوبیت همه گیر کسب می کند:
محبوب ستمگران و ستمکشان می گردد.
۴
سید علی
هم به نحوی منفی
تکرار حضرت علی است:
الف
رئیس زندان اوین می شود برای اجرای فتوای جلاد جماران و به ظاهر
آن می کند که حضرت علی کرده است:
هزاران دختر و پسر و پیر زن و پیر مرد را اسیر می گیرد و گردن می زند
چه بسا
بی آنکه خطری از انها متوجه خلافت خلیفه خون آشام باشد
ب
از سوی دیگر بر خلاف حضرت علی
کیسه های سیم و زر را در کف دستان خونآلود یاران خون آشام خود می نهد
و
هر اندیشنده شریف کشور را دربدر در دیار غربت می کند
و
کشوری را به طویله و تیمارستان و جنده خانه مبدل می سازد و خرمن نفرت اعضای جامعه را درو می کند.
اندکی اندر باب آذربایجان
۱
این رقص های آذری
سرشته به پلی بوئیسم اند.
۲
آذربایجان شده عرعرباجان.
۳
از گور پیشه وری
دود سیاه اندوه و اه بلند است.
۴
اندوه ناشی از سقوط همه جانبه سکنه این دیار به قهقرا
۵
به دشواری می توان در زادگاه حیدر عموغلی
کسی پیدا کرد که او را بشناسد.
۶
یا حتی کسی پیدا کرد که بیت شعری از بزرگترین روشنگر دیار آتش ها بداند.
۷
آذربایجان مهد اندیشه و انقلاب بود.
۸
فخر انگیزترین اندیشندگان و اندیشه پروران تاریخ ایران از این دیار برخاسته اند و بی رحمانه بر دار شده اند.
۹
آذریایجان را حالا
خلایق از فرط خریت آزربایجان می نویسند و در زیرنه های دراز زر می زنند.
۱۰
عرعر در دستور روز است.
۱۱
آذربایجان
حالا
شده طویله.
تأملی در فرمایشات بعضی ها
محمد رضا شاگونی
برابری در آزادی
۱
من - زور؟
۲
به چه دلیل؟
الف
نیروهائی که کودتای۲٨ مرداد را
علیه حاکمیت مردم ایران
علیه نخست وزیرمنتخب و شرافتمند ایران
دکترمحمد مصدق
که واقعا درتاریخ ایران یک چهره بی همتا ست،
سازمان دادند
همانهائی هستند که ماامروزهم با آنها روبروهستیم وباآنها مشکل داریم.
۱
حکومت مش ممد مصدق
به معنی حاکمیت مردم بود؟
۲
حاکمیت به چه معنی است؟
۳
حاکمیت و طبقه حاکمه
دال بر ماهیت زیربنای اقتصادی هر جامعه است.
۴
زیربنایی که بر روی آن روبنای ایده ئولوژیکی
مثلا دولت و مذهب و هنر و فلسفه و حقوق و غیره
بنا می شود.
۵
حکومت مش ممد مصدق
که
حاکمیت مردم نمی شود.
۶
حاکمیت مردم اصلا معنی روشن ندارد.
حاکمیت مردم فقط در کمونیسم اندک اندک تشکیل می شود:
دموکراسی حقیقی
۷
حاکمیت (طبقه حاکمه)
طبقاتی است.
۸
مثلا حاکمیت اشرافیت فئودال و روحانی
حاکمیت اشرافیت برده دار و روحانی
حاکمیت طبقه بورژوازی
حاکمیت طبقه کارگر
۹
منتخب بودن خری که به معنی نمایندگی منافع توده توسط او نیست.
۱۰
مگر هیتلر با انتخابات روی کار نیامده بود؟
۱۱
مگر همین مجانین جماران با انتخابات روی کار نیامده اند؟
۱۲
دلیل بی همتایی مش ممد مصدق در تاریخ عیران چیست؟
۱۳
بعضی ها مطمئن اند که قصد عوامفریبی ندارند؟
۱۴
بعضی ها لاطائلات مصدق را و خاطرات توله های مصدق را اصلا خوانده اند؟
۱۵
مش ممد مصدق امریکوفیل تر از مش ممد رضا شاه بوده است.
۱۶
اگر کسی ریگی به کفش نداشته باشد و به اندازه ارزنی مغز اندیشنده در کاسه سر داشته باشد، به نظرش
مصدق
در مقایسه
با
حیدر عموغلی
خسرو روزبه
عزت الله سیامک
محمد علی مبشری
و
صدها شخصیت و پهلوان توده و حزب توده
چه وزنی دارد؟
ب
سه نیروی امپریالیسم امریکا یابطورکلی قدرت های امپریالیستی، سلطنت پهلوی وروحانیت (؟).
۱
کودتای ۲۸ مرداد و کودتاهای مشابه دیگر
فونکسیون هژه مونیکی داشته اند:
جایگزینی سرکرده قدیم جهان (بریتانیای کبیر) با سرکرده جدید جهان (امپریایلسم امریکا)
۲
حمایت چرچیل از کودتای ۲۸ مرداد به حمایت تونی بلر از حمله بوش به عراق شباهت دارد.
۳
سیر کردن شکم از خرده ریزهای باقی مانده از طعمه.
دم تکان دادن به گرگ آلفا توسط گرگ های بی اختیار
۴
خلبان های یانکی
نیروی زرهی تونی بلری را
محض خنده
در عراق به موشک می بستند و کیف خر می کردند.
۵
مصدق
اگر کسی خیلی تخفیف دهد
نماینده منافع بورژوازی نیمه فئودال ـ نیمه بورژوای ضد ملی طویله عیران بوده است.
۶
بگذریم از اینکه
۷۰ درصد کابینه مصدق
از فئودال های سابقه دار و وابسته به بریتانیای کبیر بوده اند.
دلیل مخالفت حزب توده با مصدق هم همین بوده است.
پ
کلاایدئولوژی بورژوازی با دموکراسی مباینت دارد.
۱
ایده ئولوژی مباینت دارد و یا ماهیت طبقاتی؟
۲
دموکراسی یعنی توده سالاری
ت
سرمایه داری وسرمایه داران طرفداردموکراسی نیستند.
۱
مش ممد مصدق طرفدار کمونیسم بود و یا طرفدار سرمایه و سرمایه داران؟
۲
سواد که پیشکش، صداقت تان کجا ست؟
ث
توده های پائین (کارگران وزحمتکشان،تهیدستان) وزن تعیین کننده ای پیدا کرده اند.
۱
عجب مقولاتی بعضی ها به کار می برند تا مصدقی ها برای شان هورا کشند و ضمنا کیف خر کنند:
کارگران به مثابه جزئی از توده های پایین در حوالی لومپن پرولتاریا
۲
هی افندی
طبقه کارگر سوبژکت طراز نوین تاریخ
است
بانی بی بدیل سوسیالیسیم است
گورکن بورژوازی و مصدقی ها و لاشخورهای عوامفریب دیگر است
ج
بین رویارویی فرهنگی وطبقاتی توده ها با رژیم همگرائی دیده می شود.
۱
من - زور از این جفنگجمله چیست؟
۲
توده به ساز جماران می رقصد؟
۳
توده ی به قول بعضی ها
بی سر و بی سردار و بی سازمان
اصلا چگونه می تواند همگرا و یا ناهمگرا با جماران باشد؟
ح
فاشیسم، همزمانی پدیده های ازلحاظ تاریخی ناهمزمان است
۱
عجب تعریفی از فاشیسم.
۲
شعر می سرایند رهبران
یا تحلیل می کنند؟
۳
هر واحد قومی در طویله جماران
فاشیسمی (پانیسمی) را در بطن خود دارد و از فرط خریت حتی فاشیسم پرور است.
آذربایجان را آزربایجان می نویسند
آنهم به عنگلیسی و نه به فارسی
کردستان را کور دوستان می نویسند
۴
طویله جماران
عینا
انبار باروت است
و
پیامد انفجارش
تکه تکه گشتن این سامان بی سامان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر