۱۳۹۷ شهریور ۳, شنبه

هماندیشی با حریفی (۷)

 
اندکی اندر باب دیالک تیک غریزه و عقل
 
حریف

 و 
به قول مشهور (معروف)
" کار انسان را ساخت . "
 و
سبب" گسترش مغز" ، "انباشت تجربه " ،" انتقال تجربه " و شکل گیری
مفهومی " انتزاعی " به نام " آگاهی " شد . 

تجربه چیست؟
 
کودک خردسالی دست به شوفاژ داغ می زند.
دستش می سوزد و ضجه می زند.
 
این یک تجربه است.
 
کودک خردسال 
می تواند دهها بار دیگر هم دست به شوفاژ بزند و دستش بسوزد.
 
تجربه 
ـ فی نفسه ـ
کمکی به کودک خردسال نمی کند.
 
هیچ خری چنین کاری نمی کند.
 
چرا و به چه دلیل؟
 
دلیل برتری خر به کودک خردسال چیست؟
 
۲
 و 
به قول مشهور (معروف)
" کار انسان را ساخت . "
 و
سبب" گسترش مغز" ، "انباشت تجربه " ،" انتقال تجربه " و شکل گیری
مفهومی " انتزاعی " به نام " آگاهی " شد .
 
مقایسه های امپیریکی (تجربی) متنوعی در این زمینه منتشر شده است.
 
نباتات و حشرات و خزندگان و حیوانات و پرندگان
«خردمند» تر از کودکان خردسال 
اند.
 
مثال
 
 
بیضه شترمرغ زیر انوار آفتاب ترک برمی دارد 
و
 جوجه شترمرغ از قفس بیضه بیرون می زند و راه می افتد.
 
پشت سرش
سر و کله کفتاری پیدا می شود.
 
اما
همه اسباب و ساز و برگ نجات از طعمه کفتاران شدن،
پیشاپیش
تدارک دیده شده است.
 
جوجه شترمرغ نوزاد
در
طرفة العینی
هیئت قلوه سنگی به خود می گیرد.
هیئت قلوه سنگی بسان میلیون ها قلوه سنگ دیگر در صحرا
و
از مهله مرگ جان بدر می برد.
 
۳
 و 
به قول مشهور (معروف)
" کار انسان را ساخت . "
 و
سبب" گسترش مغز" ، "انباشت تجربه " ،" انتقال تجربه " و شکل گیری
مفهومی " انتزاعی " به نام " آگاهی " شد .
 
ترفند های استتار استراتژیکی جانوران از حشره تا حیوان
از این دست اند.
 
در مفهوم فلسفی غریزه در دیالک تیک غریزه و عقل
همین ترفندها
همین فوت و فن ها
همین استعدادها
تجرید می یابند.
 
مثال دیگر
 
 
در بیابان سوزان از گرما
قحط آب است.
 
نباتات 
اما
خر نیستند.
 
علیرغم جهنم بیابان
نباتات متنوع
ادامه حیات می دهند
و
به محض بارش باران
برهوت بی همه چیز به بهشت برین مبدل می شود.
 
ترفند نجات نباتات در برهوت چیست؟
 
۴
 و 
به قول مشهور (معروف)
" کار انسان را ساخت . "
 و
سبب" گسترش مغز" ، "انباشت تجربه " ،" انتقال تجربه " و شکل گیری
مفهومی " انتزاعی " به نام " آگاهی " شد .
 
ترفند استراتژیکی ـ حیاتی نباتات
صرفه جویی اکید در آب است
که
مایه حیات است.
 
اما چگونه؟
 
نباتات خر نیستند.
 
نباتات سیسم های سیبرنتیکی مولتی فونکسیونال اند.
 
نباتات
مثلا
درختان برهوت
از
تغذیه تنه و شاخه های خود
  پرهیز می ورزند.
 
به تنه و شاخه های شکوهمند خود
آب نمی رسانند.
 
آب  کمیاب و کیمیا
را 
فقط به ریشه های خود می رسانند.
 
تنه درختان و شاخه ها طولی نمی کشد و خشک می شوند و به درد آتش می خورند.
 
آذرخشی همان و خاکستر شدن درختان همان.

حیات نباتات اما در اعماق دور از دسترس آتش و آذرخش می تپد.

۵
 و 
به قول مشهور (معروف)
" کار انسان را ساخت . "
 و
سبب" گسترش مغز" ، "انباشت تجربه " ،" انتقال تجربه " و شکل گیری
مفهومی " انتزاعی " به نام " آگاهی " شد .
 
آدمیان
هم
قبل از گذار از عالم نباتی و حیوانی به عالم انسانی
همین لیاقت ها را داشته اند.
 
طبیعت اندام موجود زنده 
اما 
این است
که
چیزی را که به کار بسته نشود،
یعنی فاقد فونکسیون باشد،
تغذیه نمی کند.
می کشد و حذف می کند.
 
همسایه ما در حین درو انگشت دستش زخم برداشت.
برای جلوگیری از خون ریزی به نخی بند انگشتش را محکم بست.

از فرط خریت
بازکردن مجدد نخ را فراموش کرد.
طولی نکشید که بند انگشتش بی حس شد و سلب فونکسیونالیته شد.

آدمیان هم روزی دم داشته اند.
ولی اندام به دلیل فقدان فونکسیونالیته تغذیه اش نکرده و حذف کرده است.

ما
از نباتات و جانوران که نیای ما هستند، 
چیز زیادی نمی دانیم.

ولی
نباتات و جانوران را هرگز نباید دستکم گرفت.

یکی از مزایای نباتات و جانوران نسبت به اعضای جوامع طبقاتی
طبیعیت (ناتورالیته) آنها ست.

جانوران آخوند با عمامه و بی عمامه ندارند تا در اثر وعظ و عندرز بی امان
سلب طبیعیت  شوند و خر شوند.

همین لیاقت ها و استعدادهای جانوران
پیشمرحله عقل  بوده اند و خواهند بود.

استحاله غریزه به عقل
روند میلیون ها ساله بی پایانی است.

به همین دلیل
ما
از دیالک تیک غریزه و عقل سخن می گوییم.
 
این روند
در روند کار
تسریع شده و تحول کیفی یافته است.

اما چگونه؟

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر