۱۳۹۱ مهر ۹, یکشنبه

تدارک تئوریک توضیح «تئوری شناخت» (70)

پیش بینی اجتماعی (11)
پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان شین میم شین

V
دشواری های اسلوبی (متدیکی) پیش بینی اجتماعی
     ادامه
 
18

 روبرت کینگ مرتون (1910 ـ 2003)
اسم قبل از مهاجرت
(مایر روبرت اشکولینک)
جامعه شناس امریکائی
چهل و هفتمین رئیس مجمع جامعه شناسی امریکا
مؤلف آثار متعدد:
جامعه شناسی دانش
توسعه و تحول منافع پژوهشی
تئوری اجتماعی و ساختار اجتماعی

·        در تئوری اجتماعی پوزیتیویسم، اغلب، پدیده پیوند برگشتی مثبت و یا منفی را که در پیش بینی های اجتماعی عرض اندام می کند، دلیلی بر عدم امکان پیش بینی علمی قلمداد می کنند.
·        مرتون از اصطلاح «غیبگوئی برای تأیید نظر خویش» استفاده می کند.

·     (این نظر مرتون را خواجه حافظ «به تأیید نظر حل معما کردن» می نامد. مترجم)

·    (پیوند برگشتی به فرم خاصی از تأثیر متقابل اطلاق می شود که اصل فونکسیونی عام سیستم های تنظیمی سیبرنتیکی است. مترجم)

الف
·        پدیده پیوند برگشتی در پیش بینی های اجتماعی واقعا هم وجود دارد.

ب
·        این پدیده ـ اما ـ با برسمیت شناختن تعین مندی مادی پدیده های اجتماعی، با درک ماتریالیستی کردوکار اجتماعی عملی انسان ها و با قبول دیالک تیک اوبژکت اجتماعی ـ سوبژکت اجتماعی به سدی اصولی در برابر پیش بینی اجتماعی بدل نمی شود.

ت
·        علاوه بر این، منافع واقعی تعیین کننده انسان ها در پیش بینی درست، حتی بر آینده ای قابل تشکیل، قابل راسیونالیزه کردن و قابل برنامه ریزی، یعنی بر پیش بینی های حاوی پیوند برگشتی اطلاعی بسط می یابد.

·        مراجعه کنید به پیوند برگشتی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پ
·        و همین مسئله در پیش بینی های اجتماعی در چارچوب رهبری سوسیالیستی و در تدارک برنامه و تصمیمات پیش بینانه ـ بویژه ـ دخیل است.

19
·        برای پیش بینی ـ همیشه ـ این مسئله مطرح است که آن تا چه حدی با پارامترها و متغیرهائی سر و کار دارد که در خارج از عرصه تصمیمگیری سوبژکت عمل کننده قرار دارند و نمی توانند بوسیله او تحت تأثیر قرار گیرند (داتاها) و یا اما با پارامترهائی سر و کار دارد که می توانند کاملا و یا تا حدود معینی از سوی سوبژکت تحت تأثیر قرار داده شوند.
·        (متغیرهای ابزاری)

20
·        اگر پیش بینی با پارامترهای تأثیر ناپذیر سر و کار داشته باشد، آنگاه باید در باره آینده ضرور اجتناب ناپذیر و در باره ضرورت اجتناب ناپذیر عمل انسانی اطلاع کسب کند.

21
·        اگر پیش بینی با متغیرهای ابزاری سر و کار داشته باشد، باید در باره میدان های آتی امکان پذیر اطلاع کسب کند.
·        چند و چون پیش بینی در این صورت به افراد عمل کننده، تصمیمگیر و برنامه ریز بستگی خواهد داشت.

22
·        چنین پیش بینی ئی، پیش بینی روندهای سازندگی خواهد بود.

23
·        اینجا ست که پیش بینی اجتماعی با اقدامات زیر سر و کار پیدا می کند:

الف
·        با مدل سازی پیش بینانه از امکانات تشکیل

ب
·        با بررسی و تعیین میدان های تصمیمگیری

ت
·        با پژوهش و ارزیابی پیش بینانه آماج ها و راه های عملا امکان پذیر

24
·        این زیرفونکسیون های مختلف پیش بینی اجتماعی که در نهایت به وحدت می رسند، در تابلوی زیر مورد جمعبندی قرار می گیرند.

I
پیش بینی داتاها (پارامترهای برون تصمیمگیرانه)

II
پیش بینی سازندگی (پارامترهای درون تصمیمگیرانه)

1
فونکسیون پژوهشی:

الف
پیش بینی آماج های ممکنه که در آینده پدید می آیند.

ب
پیش بینی وسایل ممکنه که در آینده پدید می آیند.

2
فونکسیون ارزیابی

الف
پیش بینی سیستم آماج ـ وسیله مهم در آینده

ب
پیش بینی ثبات آتی سیستم آماج ـ وسیله

ت
پیش بینی تحقق آماج های نو

پ
پیش بینی کارآئی وسایل نو

ادامه دارد

هماندیشی با سمیه ایرانی (1)

سرچشمه:
صفحه فیس بوک
سمیه ایرانی

 اثری از استاد بهرام بیضایی
 (نمایشنامه آرش) 
ما در پای البرز ایستاده ایم و در برابرمان دشمنانی از خون ما، با لبخند زشت.
و من مردمی را می شناسم که هنوز می گویند:
« آرش باز خواهد گشت!»

·        اصطلاح «دشمنانی از خون ما» خیلی غریب است:
·        منظور، دشمنان خونی ما ست؟
·        دشمنانی که تشنه به خون ما هستند؟
·         
·        در هر صورت حق با مردمی است که بهرام بیضائی «می شناسند»:
·        «آرش ـ بیشک ـ بر خواهد گشت!»

·        چرا؟

·        برای اینکه مردم می گویند!
·        برای اینکه مردم آرش ها را در صدف سینه خویش می پرورند و به هنگام نیاز «از سینه بیرون می دهند»، پیش می اندازند و خود بسان سیل بنیانکن خروشانی به دنبالش راه می افتند. 

·        چه کسی بهتر از آنان باید به این حقیقت امر واقف باشد؟

 سیاوش کسرائی
(منظومه آرش کمانگیر) 

آسمان الماس اخترهای خود را داده بود از دست
بی نفس می شد سیاهی دردهان صبح
 باد پر می ریخت روی دشت باز دامن البرز

لشکر ایرانیان در اضطرابی سخت درد آور
دو دو و سه سه به پچ پچ گرد یکدیگر
 کودکان بر بام
دختران بنشسته بر روزن
 مادران غمگین، کنار در 

 کم کمک در اوج آمد پچ پچ خفته
 خلق چون بحری بر آشفته
 به جوش آمد
 خروشان شد
 به موج افتاد

برش بگرفت و مردی چون صدف
 از سینه بیرون داد

 
 منم آرش
چنین آغاز کرد آن مرد با دشمن
 
منم آرش سپاهی مردی آزاده
به تنها تیر ترکش آزمون تلخ تان را
اینک آماده
 
مجوییدم نسب
 فرزند رنج و کار
گریزان چون شهاب از شب
چو صبح آماده دیدار
 
مبارک باد آن جامه که اندر رزم پوشندش
 گوارا باد آن باده که اندر فتح نوشندش
 شما را باده و جامه
گوارا و مبارک باد!
پایان