ویرایشی
از
شین میم شین
مرثیه درخت
(١٥ اسفند ١٣٤٥)
دیگر کدام روزنه، دیگر کدام صبح
خواب بلند و تیره دریا
را
آشفته و عبوس تعبیر میکند؟
من میشنیدم از لب برگ
ـ این زبان سبز ـ
در خواب نیمشب که سرودش
را
در آب جویبار،
بدین گونه شسته بود:
در
سوگت
ای درخت تناور!
ای آیت خجسته ی در خویش زیستن!
ما
را
حتی
امان گریه
ندادند
....
گیرم،
بیرون از این حصار
کسی نیست
گیرم
در
آن کرانه
نگویند
کاین موج روشنایی مشرق
بر نخلهای تشنه صحرا، یمن، عدن...
یا
آبهای ساحلی نیل
از
بخششِ کدام سپیده
است،
اما، من از نگاه آینه
هرچند تیره، تار
شرمندهام
که
آه
در
سکوت
ای درخت تناور،
ای آیت خجسته در خویش زیستن،
بالیدن و شکفتن،
در
خویش بارورشدن از خویش،
در
خاک خویش ریشهدواندن
ما
را
حتی
امان گریه
ندادند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر