در جستجوی بدیل:
بازگشت به دیالکتیک انقلابی
کسری فروهی
(۱۳۶۳)
منبع:
نوید نو
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطانپور
۱
مؤلف
چنان وانمود می کند
که
انگار
طبقه حاکمه طویله جماران
می تواند راه رشد اقتصادی دیگری جز راه رشد کاپیتالیستی
پیش گیرد.
انگار
طبقه حاکمه
جز پیوند با کشورهای امپریالیستی
حتی
از
همان آغاز تسخیر اهرم های قدرت
تمایل و توان سمتگیری دیگری داشته است.
آن زمان که حزب خوش خیال توده
راه رشد غیرسرمایه داری کذایی
را
پیشنهاد می کرد،
حداقل
اتحاد شوروی و کشورهای سوسیالیستی
وجود داشتند.
اکنون
۳۰ سال است
که
دیگر
اثری از آنها وجود ندارد.
حتی
بقایای کشورهای سوسیالیستی
جمهوری خلق چین و ویتنام
راه رشد اقتصادی کاپیتالیستی
در پیش گرفته اند.
چگونه می توان در این واویلا
از
طبقه حاکمه طویله جماران
راه رشد اقتصادی دیگری انتظار داشت؟
بدون حمایت کشورهای امپریالیستی
دولت جنایتکار جماران
نمی تواند
نان خالی لازم برای سکنه کشور را تهیه کند.
ضمنا
سرکرده امپریالیستی جهان
(ترامپ)
سیاست خود
را
حتی
به
دیگر دول امپریالیستی
دیکته و تحمیل می کند.
۲
مؤلف
در این جمله
دو جناح طبقه حاکمه
را
به
شرح زیر معرفی می کند:
جناحی
که
مشد حسن روحانی
و
امثالهم
نمایندگی می کنند
و
جناحی
که
سپاه پاسداران عنگلاب اسلامی و دار و دسته های فاشیستی ـ میلیتاریستی خونریز دیگر
(رقبای نظامی و امنیتی دولت اعتدال)
نمایندگی می کنند.
۳
را
جدی گرفته است.
از
مؤلف خالی بند
چه
پنهان
که
فرق ماهوی میان جناح های متنوع طبقه حاکمه
وجود ندارد.
اختلافات فی مابین
تغییری در ماهیت طبقاتی آنان نمی دهد.
یعنی
همه جناح ها
آب به آسیاب همیشه گردان طبقه حاکمه واحدی می ریزند.
طبقه حاکمه
اعجوبه ای اجنه آسا
ست
که
همزمان
هم
در
حکومت
است
و
هم
در
اوپوزیسیون داخل طویله
و
هم
در
اوپوزیسیون خارج از طویله.
ضمنا
ارتباطات دولت اعتدال با انحصارات قطع نشده است،
بلکه تضعیف شده است.
جنگ زرگری بین مشد حسن و سپاه گشتاپوی جماران
جنگ طبقاتی که نبوده تا یکی تسلیم دیگری شود.
رئیس گشتاپوی سپاه
هم
توسط ترامپ اعدام شده است.
۴
زیرا که خود کرده را تدبیر نیست.
مؤلف
خیال می کند که اجامر طبقه حاکمه طویله جماران
مختار و خودمختارند.
در بین این جماعت
احدی
یافت نمی شود
که
به
اندازه ارزنی مغز اندیشنده در کدوی کله داشته باشد.
این جماعت
هنری جز تقلید ندارند.
خر و خردستیز همزمانند
و
لذا
دیوانه اند.
۵
سایت ۱۰ مهر
بی سواد و ساده لوح
است.
این حرف های ابلهانه را اجامر خود جماران هم می زنند.
آنها
هم
بسان دکاکین مهر و ماه و چاه و راه و عدالت و انصاف و غیره
همه معضلات طویله غرقه در جنون و جنایت و خون
را
به
گردن عدول این و یا آن مهره طبقه حاکمه
از
عدالت اسلامی و آرمان های عنقلابی
و
گرایش به نئولیبرالیسم
می اندازند
و
عوامفریبی می کنند.
ما
در
طویله جماران
در
طول این ۴۰ سال
با
روند انباشت بی شرمانه و بی رحمانه سرمایه
سروکار داریم.
کسانی که اداره امور را باواسطه و بیواسطه در دست دارند،
پرورش یافتگان دانش کاه های امپریالیستی اند
که
جز مغز اندیشنده کم و کسری ندارند.
بهره ۲۶ درصدی برای پس انداز
بی بندوباری چپاول سفره خالی توده
و
آنارشی ویرانگر در همه عرصه های طویله
که
با
ترامپ
شروع نشده اند.
۶
انباشت اولیه سرمایه
است.
فساد چیه؟
کثیف ترین طبقه حاکمه
با
عنگلاب اسلامی
بسان عفریتی خوخوار
بر
جامعه بی سر و سامان، بی حزب و سازمان، خر و خردستیز
آوار شده است
و
انگل آسا
شیره جان جامعه
را
می مکد
و
متلاشی می سازد.
طولی نخواهد کشید
که
فاشیسم و فوندامنتالیسم و میلیتاریسم حاکم
جامعه
را
به
قهقرا
خواهد برد.
وطن پرستی در این طویله
وجود ندارد.
خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای ثانویه علیه ایران
تیر خلاصی
بود بر عمر دولت اعتدال
زیرا روحانی
که
یگانه راه رشد اقتصادی و امنیت
ایران
را
در
پیوند با انحصارات سرمایهداری جهانی
تعریف کرده
(ن.ک. من
جز گفتگو با دنیا راه دیگری بلد نیستم. سخنرانی در بانک مرکزی)
مؤلف
چنان وانمود می کند
که
انگار
طبقه حاکمه طویله جماران
می تواند راه رشد اقتصادی دیگری جز راه رشد کاپیتالیستی
پیش گیرد.
انگار
طبقه حاکمه
جز پیوند با کشورهای امپریالیستی
حتی
از
همان آغاز تسخیر اهرم های قدرت
تمایل و توان سمتگیری دیگری داشته است.
آن زمان که حزب خوش خیال توده
راه رشد غیرسرمایه داری کذایی
را
پیشنهاد می کرد،
حداقل
اتحاد شوروی و کشورهای سوسیالیستی
وجود داشتند.
اکنون
۳۰ سال است
که
دیگر
اثری از آنها وجود ندارد.
حتی
بقایای کشورهای سوسیالیستی
جمهوری خلق چین و ویتنام
راه رشد اقتصادی کاپیتالیستی
در پیش گرفته اند.
چگونه می توان در این واویلا
از
طبقه حاکمه طویله جماران
راه رشد اقتصادی دیگری انتظار داشت؟
بدون حمایت کشورهای امپریالیستی
دولت جنایتکار جماران
نمی تواند
نان خالی لازم برای سکنه کشور را تهیه کند.
ضمنا
سرکرده امپریالیستی جهان
(ترامپ)
سیاست خود
را
حتی
به
دیگر دول امپریالیستی
دیکته و تحمیل می کند.
۲
و
برجام را برگ برنده خود در برابر رقبای نظامی و امنیتی میدید
مؤلف
در این جمله
دو جناح طبقه حاکمه
را
به
شرح زیر معرفی می کند:
جناحی
که
مشد حسن روحانی
و
امثالهم
نمایندگی می کنند
و
جناحی
که
سپاه پاسداران عنگلاب اسلامی و دار و دسته های فاشیستی ـ میلیتاریستی خونریز دیگر
(رقبای نظامی و امنیتی دولت اعتدال)
نمایندگی می کنند.
۳
با
این
عمل ترامپ
که
به
معنی قطع ارتباط اقتصاد ایران با انحصارات سرمایهداری
جهانی
بود
تسلیم محض رقبا شد.
مؤلف این جناح بندی زرگریرا
جدی گرفته است.
از
مؤلف خالی بند
چه
پنهان
که
فرق ماهوی میان جناح های متنوع طبقه حاکمه
وجود ندارد.
اختلافات فی مابین
تغییری در ماهیت طبقاتی آنان نمی دهد.
یعنی
همه جناح ها
آب به آسیاب همیشه گردان طبقه حاکمه واحدی می ریزند.
طبقه حاکمه
اعجوبه ای اجنه آسا
ست
که
همزمان
هم
در
حکومت
است
و
هم
در
اوپوزیسیون داخل طویله
و
هم
در
اوپوزیسیون خارج از طویله.
ضمنا
ارتباطات دولت اعتدال با انحصارات قطع نشده است،
بلکه تضعیف شده است.
جنگ زرگری بین مشد حسن و سپاه گشتاپوی جماران
جنگ طبقاتی که نبوده تا یکی تسلیم دیگری شود.
رئیس گشتاپوی سپاه
هم
توسط ترامپ اعدام شده است.
۴
زیرا که خود کرده را تدبیر نیست.
مؤلف
خیال می کند که اجامر طبقه حاکمه طویله جماران
مختار و خودمختارند.
در بین این جماعت
احدی
یافت نمی شود
که
به
اندازه ارزنی مغز اندیشنده در کدوی کله داشته باشد.
این جماعت
هنری جز تقلید ندارند.
خر و خردستیز همزمانند
و
لذا
دیوانه اند.
۵
از سوی
دیگر
همانگونه که سایت ۱۰ مهر در اعلامیه خود اشاره کرده
بحران
اقتصادی، ناکارآمدی دولت و سمتگیری کلی رژیم در سه دهه گذشته
موجب
بیشتر شدن فاصله طبقاتی در ایران شده
سایت ۱۰ مهر
بی سواد و ساده لوح
است.
این حرف های ابلهانه را اجامر خود جماران هم می زنند.
آنها
هم
بسان دکاکین مهر و ماه و چاه و راه و عدالت و انصاف و غیره
همه معضلات طویله غرقه در جنون و جنایت و خون
را
به
گردن عدول این و یا آن مهره طبقه حاکمه
از
عدالت اسلامی و آرمان های عنقلابی
و
گرایش به نئولیبرالیسم
می اندازند
و
عوامفریبی می کنند.
ما
در
طویله جماران
در
طول این ۴۰ سال
با
روند انباشت بی شرمانه و بی رحمانه سرمایه
سروکار داریم.
کسانی که اداره امور را باواسطه و بیواسطه در دست دارند،
پرورش یافتگان دانش کاه های امپریالیستی اند
که
جز مغز اندیشنده کم و کسری ندارند.
بهره ۲۶ درصدی برای پس انداز
بی بندوباری چپاول سفره خالی توده
و
آنارشی ویرانگر در همه عرصه های طویله
که
با
ترامپ
شروع نشده اند.
۶
همه اینها
به علاوه فساد
ساختاری
به
بیاعتمادی گسترده مردم به حکومت
و
در پیامد آن
به
التهابهای موجود در جامعه
دامن زده
به
گونهای
که
میتوان ادعا کرد
جنبش دیماه ۹۶
هفده شهریور جمهوری اسلامی
و
سرآغاز بروز گسست تاریخی
میان حکومت و مردم
بود.
فساد ساختاری؟انباشت اولیه سرمایه
است.
فساد چیه؟
کثیف ترین طبقه حاکمه
با
عنگلاب اسلامی
بسان عفریتی خوخوار
بر
جامعه بی سر و سامان، بی حزب و سازمان، خر و خردستیز
آوار شده است
و
انگل آسا
شیره جان جامعه
را
می مکد
و
متلاشی می سازد.
طولی نخواهد کشید
که
فاشیسم و فوندامنتالیسم و میلیتاریسم حاکم
جامعه
را
به
قهقرا
خواهد برد.
وطن پرستی در این طویله
وجود ندارد.
دار و ندار مردم بی پناه
را
دست و دل بازانه
به
این و آن
می بخشند
و
توده مردم
بسان سگ و گربه و موش و وحوش
در
زباله دانی ها به
دنبال غذا می گردد.
ادامه دارد.
دنبال غذا می گردد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر